صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

رعایت آتش بس، احترام به زندگی مردم افغانستان است

-

از نظر ماهوی صلح، امنیت، آرامش و همپذیری یک مسؤلیت انسانی بوده و همه افراد بشر وظیفه دارند تا با پذیرش هویت دیگران و رعایت حقوق آنها زمینه صلح و تأمین امنیت را در جامعه فراهم آورد. ولی در عالم واقعیت، این مسؤلیت همواره تحت الشعاع منفعت طلبی ها و زیاده خواهی های شخصی تعدادی از اشخاص قرار گرفته است.
تعدادی از افراد بشر در طول تاریخ کوشیده اند تا از طریق کاربرد زورعریان، قتل، غارت، تجاوز، کوچ اجباری و سلطه اجباری مردم را به اطاعت از خود وا دارند. سیطره بر مردم از طریق زور و قدرت برهنه در برخی مواقع به یک اصل تبدیل شده و مسأله به رسمیت شناختن هویت، زندگی و حقوق انسانی دیگران در سایه آن، اهمیت خود را از دست داده است.
در افغانستان به دلیل حاکمیت فرهنگ قبیلوی و دور ماندن مردم از کاروان اندیشه و تمدن، گریز از صلح و امنیت با سرعت و شتاب بیشتری صورت گرفته است. در این کشور حکومت ها تلاش کرده اند تا با راه اندازی نفاق و تفرقه و ایجاد دشمنی میان اقوام ساکن در افغانستان، سلطه و سیطره خود را بر مردم افغانستان تحمیل کند.
خیانتی که حکومت های گذشته بر مردم این سرزمین روا داشته است، هیچ شهروند و یا گروهی تا هنوز چنین خیانتی را مرتکب نشده است. حکومت ها در حالی که دشمنی میان اقوام را نهادینه ساخته و مناسبات نا برابر اجتماعی را در این کشور به وجود آورده و ستم و بی عدالتی را به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر در این کشور ترویج کرده است، فرایند تغییر پذیری در این کشور را نیز با دشواری و پیچیدگی روبرو کرده است. چرا که حکومت ها بجای گسترش علم و دانش در جامعه و باز کردن فضای تنفس برای شهروندان تا توانسته اند، آنان را در دایره های تنگ فرهنگ قومی و قبیلوی محدود نگهدارند و اجازه ندهند تا مردم افغانستان با مدنیت جدید آشنا شده و زندگی و مناسبات خود را با دیگران مطابق ارزش های مدنی روز عیار سازند.
فرهنگ قبیله در این کشور برهمه چیز تقدم داشت. حتا ارزش های دینی و اسلامی زمانی اهمیت پیدا می کرد و قابل دفاع می گردید که با فرهنگ قبیله همخوانی و سازگاری داشت. ارزش های دموکراسی و مدنی چون از اساس با فرهنگ قبیلوی در تعارض و تضاد قرار داشته اند؛ نه تنها در نزد اربابان قبایل، قابل پذیرش تلقی نمی شود که مقابله با آن جزؤ مسؤلیت های فردی افراد قبیله دانسته می شود.
فرهنگ قبیله و فرهنگ جهل، نادانی که با کشتار، خونریزی، جنون، غارت و چپاول به حیات خود ادامه می دهد، متأسفانه تا هنوز در افغانستان از قوت و قدرت قوی برخوردار می باشد. بسیاری از تصمیم گیری ها، گفتارها و رفتارهای سیاسی بر مبنای فرهنگ منسوخ قبیلوی شکل می گیرد.
درخواست آتش بس از سوی علمای افغانستان و در پی آن اعلام آتش بس از سوی رییس جمهور کشور، نشانه¬ای فرهنگ والای انسانی است که صلح و امنیت، مدارا و همپذیری انسانی مبنای تصمیم و رفتار شان قرار داده است؛ ولی کسانی که در برابر این خواست باز هم بر طبل جنگ می کوبند و حیات و زندگی مردم بی گناه را هدف قرار می دهند، یا با فرهنگ انسانی و بشری آشنایی ندارند و هنوز در پیله فرهنگ محدود قبیلوی آواره هستند، یا گروه های ساخته شده از سوی استخبارات بیگانه است که برای رعایت آتش بس، اختیار و صلاحیت از خود شان ندارند. آنها مجریان پروژه جنگ در افغانستان است. آنها مجبوراند همان کاری را بکنند که صاحبان پروژه به آنها دیکته می کنند.
اعلام آتش بس از سوی رییس جمهور از موضع ضعف صورت نمی گیرد. این پیشنهاد در حالی صورت می گیرد که نیروهای امنیتی و دفاعی کشور دهها عملیات تهاجمی و بزرگ مخالفان را در سراسر کشور دفع کرده اند و از رسیدن مخالفان به اهداف نظامی شان جلوگیری کرده اند. امروز نیز این نیروها توانایی دارند تا از سرزمین افغانستان دفاع کرده و مانع پیشروی دشمنان به طرف مراکز ولسوالی ها و ولایت ها شوند.
بنابراین ماهیت و فلسفه این آتش بس نشأت یافته از همان روحیه انسانی، احترام به دستورات اسلامی، پاسخ مثبت به خواست علما و مردم افغانستان و فراهم سازی زمینه و بستر مناسب برای گفتگو و مذاکرات صلح میان دولت و مخالفان مسلح می باشد. اعلام آتش بس بزرگترین نقطه قوت دولت افغانستان است. دولت افغانستان نشان داد، همچنان که در میدان های جنگ ابتکار را به دست دارد، در میدان صلح نیز پیشگام است. اعلام آتش بس نشانه عزم راسخ و راستین دولت برای ایجاد فضای اعتماد و صلح آمیز میان حکومت و مخالفان مسلح دولت است.

دیدگاه شما