صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پروسه تذکره الکترونیکی؛ نمادی از بحران هویت ملی

-

در این روزها با اخذ تذکره الکترونیکی توسط رییس جمهور و تعدادی دیگر از مقامات، یک بار دیگر مساله هویت ملی در محور مباحث عمومی قرار گرفته و ذهنیت عامه را به خود مشغول داشته است. چندی پیش ثبت نام مقامات نیز چنین گفتگوهایی را برانگیخت.
نفس گفتگو و منازعه کلامی در مورد موضوعی چون تذکره که نمادی از هویت ملی ما است، یک رخداد نیک و یک ضرورت بنیادین در راستای ادغام اجتماعی است که باید خیلی پیش از این زمان صورت می گرفت. همان گونه که می دانیم مردم افغانستان متاسفانه به دلیل بحران های تاریخی و منازعات مسلحانه چهار دهه اخیر نتوانسته است به یک اجماع ملی بر سر موضوعی چون هویت دست یابد تا تبدیل به یک ملت شود. بنابراین مباحث به وجود آمده از این جهت قابل قدر است.
بدون شک روند گفتگو و تضارب گفتارها بر محور یک موضوع تا به هژمونی یک گفتار به عنوان گفتمان مسلط و غالب زمان طولانی را نیاز دارد. افغانستان متاسفانه با آغاز عصر ملی گرایی و نفوذ اندیشه های مدرن در کشورهای در حال توسعه همچنان از این کاروان عقب مانده است. با آغاز بحران های متوالی، اندیشه مشروطه خواهی در افغانستان و ناسیونالیسم مدرن به محاق رفت و از یک قرن به این سو هرچه زمان می گذرد ما عقب تر می رویم. این عقبگرد این روزها شتاب بیشتر گرفته است.
جنجال های بیهوده و حتی گاهی کودکانه بر سر توزیع تذکره الکترونیکی و محتوای درج شده در آن نشانه واضحی از یک عقبگرد تاریخی در مورد هویت خواهی مردم افغانستان است. جنجال های اخیر بیش از آن که یک برآیند معقول و منطقی داشته باشد، متاسفانه به شکاف های اجتماعی و قومی بیشتر می انجامد. لحن گفتارها در مورد هویت ملی و نشانه های کلامی دال بر هویت ملی به شدت منزجرکننده و تهوع آور است. به خاطر این که همه به نحوی بیش از آن که مردم را به همگرایی و ملت شدن تشویق کنند، به دشنام و نفرت فرا می خوانند. گفتارها گاهی آنقدر کودکانه می شوند که حتی یک سیاستمدار و یک استاد دانشگاه به راحتی به هموطنان دیگر خود به بهانه های مختلف و با شیوه های گوناگون اهانت می کند.
صورت مساله بسیار واضح و روشن است. در ماده 4 قانون اساسی با صراحت کامل آمده است: «بر هر فرد از افراد ملت افغانستان، کلمه افغان اطلاق می گردد.» گذشته از آن، نام کشور نیز افغانستان است و این نام بدون تردید با هویت ساکنان این سرزمین در هم تنیده است و با آن نسبت مستقیم برقرار می کند. کسانی که به هر دلیلی مخالف درج واژه افغان در تذکره هستند باید قبول کنند که این واژه در ماده 4 قانون اساسی بر هر فرد از افراد ملت افغانستان اطلاق شده است. تا زمانی که این ماده تعدیل نشده است بدون شک همه ما افغان هستیم و نباید از آن ابایی داشته باشیم. تازه اگر این ماده تعدیل هم گردد با نام کشور چه خواهیم کرد؟ اگرچه تعدادی نام هایی را پیشنهاد کرده اند. ولی واقعیت این است که چنین تخیلاتی عملی نیست و شعارهایی چنین بیهوده فرجامی جز ویرانی و تنفر اجتماعی در پی نخواهد داشت.
بسیار واضح است که هویت یک برساخته سیاسی برای ادغام اجتماعی و شکل گیری یک ملت واحد در یک سرزمین مشخص است. امری که هنوز در کشور ما با چالش های متعدد مواجه است و ما دچار بحران هویت ملی هستیم. آن چه در این روزها جریان دارد نه تنها هیچ کمکی به شکل گیری هویت ملی نمی کند؛ بلکه ما را دچار شقاق و نفاق اجتماعی می کند. سیاست مداران بیکار در پی شکار فرصت ها برای تنش های سیاسی هستند و ذهن های بیمار در پی بهانه برای نفرت پراکنی بیشتر. بسیاری از کسانی که این روزها به خصوص در شبکه های جتماعی می نویسند و سخن می گویند تنها در پی فرونشاندن عقده های فروخورده تاریخی خویش هستند. از این جهت خیلی هم ملامت نیستند. چون تاریخ ما بیش از حد خشونت بار و متکی بر تبعیض و ستم بوده است و نفرت پراکنی های موجود تنها به دلیل عقده گشایی صورت می گیرند. اما اکنون وقت آن فرا رسیده است که همگان باید درک کنند که تنش های قومی و زبانی ما را به قهقرا می برند و کمکی به پیشرفت و توسعه کشور نمی کنند.

دیدگاه شما