صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افغانستان و ضرورت حرکت به سوی توسعه همه جانبه

-

روز جمعه و شنبه (7 و 8) ثور مصادف بود با بیست و ششمین سالروز پیروزی مجاهدین و چهلمین سالگرد کودتای خونین حزب خلق و سرنگونی نظام جمهوری داوود خان.
این برهه به لحاظ تحولات سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی که در آن رخ داده در تاریخ افغانستان بی پیشینه است. این تحولات زندگی تمام مردم افغانستان در گوشه و کنار کشور را متأثر ساخته است.
موضوعی را که می توان در تحلیل اوضاع سیاسی- اجتماعی آن زمان به عنوان سر منشأ بحران افغانستان در دوره های بعد نام برد، موضوع استبداد و انحصار نظام سیاسی است. استبداد و انحصار قدرت نه تنها در چهل سال اخیر که در طول تاریخ افغانستان منبع نفاق، تفرقه، تشتت، جنگ های خانمانسوز، مهاجرت ها و قتل عام ها بوده است.
استبداد سیاسی به همان میزان که به نفاق و انشقاق قومی و اتنیکی در داخل افغانستان دامن می زد، به همان میزان وابستگی حکومت را به کشورهای قدرتمند خارجی نیز توسعه و عمق می بخشید. حاکمان مستبد همواره در برابر مردم بی دفاع خود، قاتلان شرور و بی رحم؛ اما در برابر قدرت های خارجی مزدوران ذلیل و بی اراده¬ای بوده اند.
در این میان تنها شاه امان الله خان و سردار محمد داوودخان آن هم در عرصه های محدود و در زمان محدود تلاش کردند تا اصلاحاتی در حکومتداری به وجود آورند که این اصلاحات محدود نیز به دلیل حاکمیت فرهنگ انحصاری و قبیله¬ای در کشور با مقاومت روبرو شد و به سر انجام نرسید.
امان الله خان، توسعه سیاسی و فرهنگی در افغانستان را در اولویت کاری خود قرار داد و می خواست نظم اجتماعی را بر مبنای قانون در کشور برقرار سازد. قانونگرایی و عمل مبتنی بر قانون چون با منافع یک تعدادی که در نبود قانون خود را مالک اموال و زندگی مردم می دانستند، سازگار نبود با مخالفت مواجه شد.
تلاش های محدود امان الله خان هرچند شکست خورد، اما به هر حال روزنه¬ای را برای آینده باز کرد و توسعه سیاسی را در دوران های بعد به عنوان محور آرمان های حلقه ها و دسته های سیاسی کشور قرار داد.
اما داوودخان بر خلاف امان الله به توسعه سیاسی معتقد نبود، او به این باور بود که مردم افغانستان به لحاظ فرهنگی و مناسبات اجتماعی در مرحله نرسیده که بتواند از آزادی، برابری و مردم سالاری به نفع توسعه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بهره ببرند، بلکه این آزادی ها منشأ بی ثباتی های بیشتر در کشور گردیده و مردم را به دسته ها و گروه های متضاد و ناسازگار تقسیم خواهد کرد. از اینرو داوودخان پیش از آن که بر توسعه سیاسی تأکید کند، بر انحصار سیاسی و فردی ساختن قدرت تلاش کرد. او در زمان زمامداریش به تنهایی چندین مقام مهم دولتی را اشغال کرد و انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری را به گونه¬ای فرمایشی برگزار کرد.
با این حال امروزه مردم افغانستان از داوودخان به نیکی یاد می کند و آن را رییس جمهور دلسوز و خدمتگذار برای کشور می داند. این مسأله به دو دلیل عمده صورت می گیرد: اول این که مردم میان داوودخان و بقیه شاهان گذشته مقایسه می کنند و داوودخان را نسبت به آنهایی که نه تنها کاری برای مردم و کشور انجام ندادند که مردم را به تباهی کشاندند و کشور را به تاریکی بیشتر سوق دادند.
دوم این که افغانستان در زمان داوودخان در زمینه های تعلیمی، صحی و زراعت و مالداری پیشرفت های قابل ملاحظه¬ای داشت. داوودخان صادقانه در راه انکشاف اقتصادی افغانستان کوشید و در مدت چند سال زندگی مردم را به لحاظ فرهنگی و اقتصادی تغییر داد. وی با برنامه های توزیع زمین، ساخت شاهراه ها، بندهای آب، سروی و استخراج معادن، اعزام کارگران به خارج از کشور و... در مدت بسیار کوتاه توانست تحول بزرگی در اقتصاد و فرهنگ خانواده ها به وجود آورد.
طبیعی بود که برایند انکشاف اقتصادی و فرهنگی در نهایت به توسعه و انکشاف سیاسی و توزیع قدرت و همگانی کردن آن منجر می گردید و به این خاطر داوودخان، گرچند به صورت مستقیم در زمینه های اقتصادی و بهبود شرایط زیستی مردم همت گماشت؛ اما به طور غیر مستقیم به انکشاف و توسعه سیاسی نیز کمک می کرد. به این خاطر داوودخان برای مردم ما قابل احترام و سیاست های آن خصوصا در زمینه های اقتصادی قابل ارج می باشد.
افغانستان امروز نیازمند توسعه همه جانبه است. ما باید همزمان به سوی توسعه سیاسی و اقتصادی گام بر داریم. فقر و بیکاری مشکلات زیادی را فراروی سیاست ها و برنامه های حکومت خلق می کند. حکومت اگر مشکل اقتصادی مردم را حل کند، گام بزرگی به سوی امنیت و انکشاف سیاسی برداشته است.

دیدگاه شما