صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ملزم به رعایت قاعده بازی هستیم

-

در نخستین روزهای سال نو نشانه هایی از آب شدن یخ های مشکل پیش آمده میان والی سابق بلخ و ارگ ریاست جمهوری آشکار گردید. در نخستین روز سال نو معاون رییس جمهور با هیات عالی رتبه حکومتی در جشن نوروزی ولایت بلخ که در روضه شریف برگزار گردید اشتراک ورزید و سخنرانی کرد. معاون رییس جمهور در سخنرانی خود گفت که ما سال ها است مشق جدایی می کنیم. ولی هنوز به جایی نرسیده ایم. اکنون وقت آن فرا رسیده است که یک پارچگی و وحدت را تمرین کنیم. والی سابق بلخ نیز در این مراسم از حل شدن مشکلات بین ارگ و جمعیت اسلامی سخن گفت و در آخر سخنرانی خود به طور تلویحی از مقام ولایت بلخ خدا حافظی کرد.
یک روز پس از این مراسم در روز دوم نوروز سال 1397 اسحاق رهگذر به طور رسمی به عنوان والی بلخ معرفی شد و بر این کرسی که سال ها تنها در اختیار یک نفر بوده است، تکیه زد. والی سابق بلخ در آخرین روزهای حضور سیاسی خود در بلخ اگرچه کنایه هایی هم به ارگ زد ولی در مجموع نوعی رواداری و تساهل از خود به نمایش گذاشت. او که قبل از این به عنوان یک فرد غیر قابل انعطاف شناخته می شد و حتی نزدیکانش باور نمی کردند که به آسانی دفتر مقام ولایت بلخ را ترک کند، واقعیت های دنیای سیاست و قاعده بازی را پذیرفت.
این تحول مهم ترین رخداد سیاسی در اولین روزهای سال 97 بود و تا حدی زیادی هم برای مردم افغانستان و به خصوص مردم ولایت بلخ امیدوارکننده بود. این رویداد نشان داد که ما هر اندازه که غیر منعطف و ناسازگار باشیم، الزامات روزگار و وضعیت جدید ما را مجبور خواهد کرد که واقعیت های جدید را بپذیریم و بر آن گردن نهیم. پذیریش واقعیت های موجود تنها با پذیرش قواعد بازی امکان پذیر است. اگر واقعیت ها را نپذیریم و بر اساس قاعده بازی نکنیم، تنها زمینه عقب ماندگی خود از زمان و سرگردانی طرفداران و هواداران خود را فراهم کرده ایم. ما تنها زندگی و سیاست نمی کنیم. بلکه دیگران نیز در این چرخه حضور دارند و بازی می کنند.
نخستین قاعده بازی در دنیای سیاست و البته مهم ترین شاخصه واقعیت های جدید، پذیرش وجود و حضور همدیگر است. معاون دوم رییس جمهور نیز در سخنرانی خود در مراسم نوروزی بلخ اذعان داشت که دیگر وقت جدایی ها و انحصارطلبی ها و برتری خواهی های قومی سپری شده و به تاریخ پیوسته است. در این شکی نیست که بسیاری از جدایی خواهی ها، انحصارطلبی و برتری خواهی های سیاسی و قومی است.  اما رویدادهای سه سال اخیر و معادلات سیاسی جدید نشان داد که انحصار و خودخواهی از طرف هر کسی باشد، دیگر جوابگو نیست و باید حیات سیاسی خود را تحت ایجابات دنیای جدید بر اساس قواعد بازی سیاسی استوار نمود.
متاسفانه باور عمومی در افغانستان هنوز متاثر از سیاست های انحصاری گذشته است. ساختارهای فرهنگی و حیات جمعی ما چنان تحت تاثیر مناسبات نابرابر و ناعالانه گذشته است که هنوز نمی توانیم ذهنیت خود را از گذشته رهایی بخشیم. هنوز باور عمومی و برداشت های عموم از مناسبات قدرت و سیاست در افغانستان این است که باید یک سره زور گفت و بر طبل لجاجت و خودخواهی کوبید تا به خواست ها و آرزوهای شخصی و احیانا قومی و جناجی خود رسید. اما تجربه ثابت کرده است که اگرچه چنین سیاستی در کشوری مثل افغانستان که معمولا در یک بازی کوتاه مدت، جوابگو است و ممکن است به طور موقت برخی از آرزوها را ارضا کند. اما هرگز حیات سیاسی یک فرد و یا یک جمع را تضمین نمی کند.
همه کسانی که در سال های گذشته بر اساس قدرت کاذب که معمولا در دوره گذار بر محور افراد به وجود می آید، به جایی رسیدند و منابع قدرت و حتی ثروت این کشور را در انحصار خویش در آوردند، در نهایت مجبور شدند به سرعت جای خود را به دیگران واگذار کنند و خود از صحنه کنار روند. چرا که دوران به حاشیه راندن ها و کنار زدن ها و هم چنین دوران انحصار و تمامیت خواهی به سر آمده است. امیدواریم که همه سیاست مداران ما شرایط جدید را درک کنند و بازی سیاسی در کشور را قاعده مند بسازند. تا ما دیگر شاهد بحران های ناشی از انحصارطلبی و خودمحوری نباشیم.

 

دیدگاه شما