صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ضرورت تغییر در پالیسی های جنگ و صلح

-

حمله دیروز در قلب کابل یکی از فجیع ترین حملات انتحاری طی یک سال گذشته بود که در آن ده ها نفر از افراد ملکی و عادی و هم چنین تعدادی از سربازان پلیس ملی افغانستان به شهادت رسیدند و ده ها تن دیگر به طرز وحشتناکی مجروح شدند و هستی مردم این محل به خاک و خون کشیده شدند. حمله انتحاری دیروز به معنای واقعی کلمه یک جنایت ضد بشری و برخاسته از قساوت بی پیشینه تروریست ها و حامیان منطقه ای و بین المللی آن ها است. این حمله که در محل ازدحام مردم ملکی و در نزدیک یک شفاخانه صورت گرفته است، پس از حمله بر هوتل انترکانتیننتال، دومین حمله طی یک هفته است که بر مناطق غیر نظامی و محلات زندگی مردم عادی صورت می گیرد. از سوی دیگر هر دو حمله بلافاصله از سوی گروه طالبان به عهده گرفته شده است.
در هر دو مورد سخنگوی طالبان ادعا کرده است که تروریست های متعلق به این گروه، افراد نظامی و خارجی را مورد حمله قرار داده اند. اما برخلاف دروغ پردازی های تروریست متاسفانه اکثریت قریب به اتفاق قربانیان هر دو حمله افراد غیر نظامی و ملکی بوده اند. در هوتل کانتیننتال مهمانان و عمله پروازی شرکت های هوایی بوده اند و در محل انفجار دیروز نیز همه مردم کابل می دانند که در مردم عادی بیش از هر قشر دیگر در آن ساعت و در آن منطقه حضور دارند. چنان که همه می دانند در این محل تعداد زیادی دکان های محل کسب مردم، افراد مراجعه کننده به شفاخانه و ادارات اطراف و هم چنین دکان هایی برای کاپی اسناد و عریضه نویسان در همین محل واقع هستند. اکثریت قریب به اتفاق افراد قربانی شده در این حمله کاسبان محل و مردم عادی بوده اند.
این دو حمله نشان داد که دشمن به هیچ اصلی پای بند نیست و به هیچ کس رحم نمی کند. اکنون متاسفانه برخلاف ادعای تروریست ها اماکن عمومی، محلات تجمع افراد ملکی نیز از گزند حملات انتحاری مصون نیستند.
این روزها هیچ کسی برای مردم پاسخ قناعت بخش ندارد. نه نیروهای امنیتی و نه سیاستمداران حرفی برای گفتن برای مردم دارند و نه همکاران بین المللی. نه تسلیت گفتن و نه ابراز همدردی و نه پیام فرستادن ها، هیچ دردی را فرو نمی نشناند. مردم به طور دسته جمعی در پیش چشمان همه ما قربانی می شوند و ما همگی مستاصل و سرخورده شاهد رویدادهای دردناک هستیم. کابل بوی مرگ می دهد و فضای مرگ آلود کابل عادی شده است.
بنابراین پرسش اساسی این است که با چنین دشمنی چه باید کرد؟ آیا هنوز امیدواری برای صلح وجود دارد و می توان از چنین دشمنی صلح انتظار داشت؟
به نظر می رسد که تروریست ها و حامیان شان تصمیم جدی گرفته اند تا هم چنان دست به کشتار مردم بزنند. با تاسف باید اذعان داشت که استراتژی جدید ایالات متحده و شاخ و نشان کشیدن همکاران بین المللی در برابر تروریسم و حامیان آن نیز کارگر نیفتاده است. دشمن عملا به همه جهانیان دهن کجی می کند و تمام اصول انسانی و ارزش های بشری را به سخره گرفته است. با صدای بلند و واضح این همه قساوت و بی رحمی را به عهده می گیرد و بر جنایت های خویش مباهات می کند.
اما در این سوی متاسفانه هنوز ما به امید واهی صلح نشسته ایم و هر از گاهی از مصالحه با مخالفان مسلح سخن می گوییم. ما از کسانی توقع صلح داریم که حتی به کودکان و زنان و پیر مردان رحم نمی کنند. ما در وضعیتی گرفتار آمده ایم که مضحکه به تمام معنی است. این وضعیت سردرگمی و ناچاری و بیچارگی ما را به سمت پرتگاه نزدیک تر می کند. اما ما به روی خود نمی آوریم.
ما دیگر با جنگ اعلان ناشده مواجه نیستیم. بلکه جنگ را دشمن شروع کرده است و با تمام توان به نابودی ما برخاسته است. اکنون تنها راه ما نیز جنگ است و ایستادن در برابر دشمن. پس از حمله بر کانتیننتال در هفته گذشته و حمله دیروز در محل تجمع مردم ملکی در قلب کابل اکنون نباید دیگر منتظر صلح و حل مسایل از راه مذاکره باشیم.
اکنون وقت آن فرارسیده است که هم باید در استراتژی های امنیتی خویش در برابر تروریسم و حامیان آن تجدید نظر کنیم و هم در پالیسی های امنیتی خویش در داخل نظام. با تاسف علی رغم کشتارهای وسیع و حملات انتحاری پیاپی هیچ مسول امنیتی توبیخ نمی شود و هیچ یک از نهادهای امنیتی مسولیت را به عهده نمی گیرد. این وضعیت مردم را به شدت نا امید و به همه پروسه های حکومت بی باور ساخته است. اگر میکانیزم هایی برای تامین امنیت پایتخت وجود دارد، حتما جایی از این میکانیزم ناقص است که ما هر روز شاهد رخدادهای تلخ هستیم و هرگز نمی توانیم از این گونه حوادث جلوگیری کنیم.

دیدگاه شما