صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سیاستمدارانی که بهای گفته‌های خود را نمی‌دانند

-

سیاستورزی تنها پروپاگندای سیاسی نیست بلکه با خود نوعی آموزش سیاسی و جامعهپذیری سیاسی نیز به همراه دارد. به خصوص سیاستمداران و رهبران سیاسی وقتی سیاست میکنند و به اظهار نظر سیاسی میپردازند، برای موافقان و مخالفان شان پیامهایی را ارسال میکنند و هیچ سخن سیاسی و سخن هیچ سیاستمداری خالی از پیام و مفهوم سیاسی نیست. اما متاسفانه در کشور ما سیاستمداران، کمتر به این موضوع مهم توجه میکنند و معمولا نمیتوانند پیامدهای اظهارات و به عبارتی بهای گفتههای خویش را درک و ارزشیابی کنند.
دیروز اظهارات گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی در یک گردهمایی در خوست موجی از جنجالهای رسانهای و فیسبوکی را در پی داشت و مورد انتقاد کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت. چندی قبل یکی از سیاستمداران دیگر کشور نیز در یکی از کشورهای همسایه اظهاراتی را بر زبان آورد که حتی جنجالهای سیاسی بزرگی در سطح رهبری حکومت در پی داشت. از این گونه اظهارات جنجالی از سوی اکثر رهبران و چهرههای سیاسی  به خصوص طی دو سال گذشته کم نداشته ایم. اگر بخواهیم فهرستی از گفتههای جنجال برانگیز سیاستمداران افغانستان ارایه کنیم، سطور بلندی را در بر خواهد گرفت.
تنها رهبر حزب اسلامی در طی ماههای گذشته و پس از پیوستنش به پروسه صلح در چندین مورد اظهاراتی داشته است که به جنجالهای اجتماعی و سیاسی انجامیده است. او گاهی در مقام یک ادیب سخنانی بر زبان آورده است که موجبات سوء تفاهم اجتماعی را سبب گردیده است و گاهی در مورد احزاب سیاسی دیگر و حتی گاهی در مورد مسایل دینی و مذهبی سخنهایی گفته است که سامانه تنشهای اجتماعی، سیاسی، قومی و زبانی را فعالتر از گذشته کرده است.
آقای حکمتیار دیروز در خوست اظهارات جنجالبرانگیزی داشت که اگر زود مورد غفلت عمومی قرار گیرد و فراموش شود هرگز  به معنای بی اهمیتی آن گفتهها نیست. بلکه به معنای کثرت گفتههای بی معنا و یا جنجالی از سوی رهبران سیاسی در فضای عمومی است. وگرنه در کشورهایی که هر کنش، واکنشی در بر دارد و هر سخن مفهومی را تداعی میکند، بهای این گونه اظهارات بسیار سنگین و حتی گاهی نابخشودنی است.
گفتههای آقای حکمتیار مبنی بر این که حکومت باید به ولایت لوی پکتیا نسبت به ولایاتی مثل بامیان و دایکندی و حتی پنجشیر بیشتر توجه کند، علاوه بر این که فضای سیاسی و اجتماعی کشور را با موجی از تعصب و تبعیض آلوده میسازد، خطوط گسلهای اجتماعی را فعال و شکاف های اجتماعی را عمیق تر میکند. اصلا معلوم نیست که آقای حکمتیار کدام موارد از خدمات عمومی را در دایکندی درک کرده است و چگونه این ولایت فقیر و محروم را با لوی پکتیا مقایسه کرده است که چنین سخنانی را بر زبان رانده است. آیا واقعا دایکندی از ننگرهار پیشرفته تر و مردمان آن مرفه تر هستند که این نابرابری سبب خشم آقای حکمتیار شده است؟ آقای حکمتیار به صورت واضح نشان نداده است که در چه مواردی پنجشیر و بامیان از لوی پکتیا انکشاف یافتهتر است که وی حالا از حکومت میخواهد تا به پکتیا بیشتر از ولایات توجه کند.
او هم چنین در این گردهمایی  روی مواردی انگشت گذاشته است که به نحوی جنجالی و حتی در برخی موارد خارج از صلاحیت و حیطه کاری او است. او در مورد برگزاری انتخابات، اقدام اخیر ایالات متحده مبنی بر به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسراییل، ترکیب سیاسی اعضای کمیسیون انتخابات و رقبای سنتی خود اظهاراتی داشته است که به نحوی از قاعده بازی سیاسی خارج اند.
به نظر میرسد که سیاستمداران ما وقتی از چشم دوربینهای رسانه ها میافتند و مدتی احساس فراموشی میکنند، سخنانی را طرح میکنند که به نحوی جنجال به پا کنند. نتیجه جنجالهای رسانهای بر سر زبان افتادن دو باره آنان است. همان چیزی که معمولا در افغانستان سیاستمداران ما از سیاستورزی برداشت و انتظار دارند.
دلیل دیگر ابراز این گونه سخنان جنجالی حرکت بر مدار پوپولیسم است. وقتی سیاستورزی عوام گرایانه در دستور کار قرار میگیرد، منافع کلان ملی و مصالح عمومی قربانی جلب انتظارات و توقعات هواداران محدود میشوند. سیاستمداران تنها درک درست از جغرافیای زندگی طرفداران خویش دارند و تنها دغدغه ذهنی آنان نیز راضی نگهداشتن هواداران محدود است. آنان به راحتی پا بر روی افکار و باورهای عمومی در سطح کشور میگذارند تا دل هواداران و طرفداران احساساتی خویش را بهدست آورند. به همین خاطر هر از گاهی سیاستگران ما با سخنان نسنجیده و کمتر ارزیابی شده خویش، بهای گزاف روی دست مردم و منافع ملی کشور میگذارند.

دیدگاه شما