صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ضرورت پرهیز از تمسک به الگوهای بی ثباتی

-

دیروز نشست قندهار پس از چند روز مجادله رسانه ای و هیاهو با صدور قطعنامه ای پایان یافت. در طی روزهای گذشته بازار شایعه و گمانه زنی های سیاسی از تهدیدهای نظامی گرفته تا تقسیم کردن افغانستان به چهار زون خودمختار داغ بود. هرکسی با تکیه بر برخی از داده ها و اظهارنظرهای تند اعضای اجلاس قندهار برای آینده کشور سناریویی را پیش بینی می کرد و این اجلاس تا حدودی ذهنیت عمومی را نیز مشوش کرده بود.
اگرچه موج برخاسته از بازار پر رونق سیاست افغانی نقش مهم در ایجاد جو نسبتا ناسالم سیاسی داشت. مهم ترین عاملی که فضای کشور را کمی ملتهب ساخت، اظهاراتی بود که از سوی برخی از برگزارکنندگان اجلاس معطوف به الگوهای بی ثباتی گذشته صورت گرفت. اظهاراتی که صورت می گرفت عمدتا بر الگوهای سیاسی تکیه می کرد که به نحوی منشاء برخی از نابسامانی ها در گذشته نیز بوده است.
بنیاد سیاست در کشور ما متاسفانه هم در گذشته و هم امروز بر پایه های قومی گذاشته شده است. سران قبایل در گذشته متکی بر قلمرو جغرافیایی و انسانی خود تصمیم گیرندگان اصلی در حکومت و سیاست کشور بوده اند و هنوز توقع دارند که اراده آنان بر همه مقدرات کشور حاکم باشد.
علی رغم پیشرفت هایی که در ظاهر سیاست ورزی ما به وجود آمده است، مبنای هرگونه عمل سیاسی اما هنوز متکی بر صورت بندی های گذشته و کهنه استوار است. مهم ترین صورت بندی سیاست و قدرت در گذشته نیز تقسیم بندی بر مبنای سرزمین و قومیت بوده است.
بهترین نشانه بر اتکای اجلاس قندهار بر صورت بندی های گذشته، زمزمه هایی برخاسته از این اجلاس برای تقسیم بندی سرزمینی به نام افغانستان در چهار زون خودمختار بود. برخی از سر خوش باوری احساس می کردند که افغانستان میان قبایل تقسیم می شود و سران قبایل نیز حاکمان بلامنازع مناطق جغرافیایی خاص خواهند بود. از نگاه آنان در چنین شرایطی همه مقدرات سرزمین به دست خود قبایل خواهد بود و هرگونه که آن ها تصمیم بگیرند، رهبران حکومت قبول خواهند کرد.
تهدید برخی از اعضای اجلاس قندهار بر بستن شاهراه های شمال، جنوب، شرق و غرب کشور توسط سردمداران و زورمندان محلی که برخی از آنان از مقامات حکومتی نیز به شمار می روند، امری نبود که کسی آن را جدی بگیرد. اما صرف ماهیت این گونه تهدید تعدادی از هموطنان را نگران ساخته بود که نکند یک بار دیگر وحدت سرزمینی نیم بند کنونی با اشاره کشورهای همسایه و قدرت های منطقه ای دچار اختلال و پراکندگی گردد. این نگرانی ها با توجه به شدت اظهارنظرها و خواسته هایی که چندان در منطق سیاسی امروز جایگاهی ندارد، تا حدودی برحق بود.
مساله دیگری که نگرانی ها را بیشتر می کرد، این تصور قالبی و سنتی بود که نفس قندهار به عنوان یک پایگاه سیاسی همیشه منشاء تحولات بزرگ و حتی سرنگون ساز بوده است. از این منظر قندهار به مثابه پایگاه درانی ها ممکن است یک بار دیگر نظم موجود را ببلعد و زمینه ظهور سرزمین های کوچک با حکومت های ملوک الطوایفی را به وجود آورد.
اما خوش بختانه تعدادی از اعضای اجلاس قندهار که به نظر می رسد درک درست تر از سیاست و سیاست ورزی دارند، بر جو ملتهب اجلاس با کمی خون سردی و عقلانیت آب سردی پاشیدند.
به همین خاطر آن جو التهاب آور کمی آرام تر شد و نگرانی ها کم کم به امیدواری تبدیل گردید. این امیدواری با صدور قطعنامه پایانی اجلاس قندهار کامل شد و متن و محتوای قطعنامه علی رغم برخی از تندی های غیر ضروری دیگر در بردارنده آن مواردی نبود که از زبان برخی از اعضا نقل می شد.
اکنون سیاست مداران و کنشگران سیاسی کشور باید بدانند که هرگونه صورت بندی مبتنی بر قومی سازی سیاست و الگوهای بی ثباتی در گذشته، بحران های دیگری را به وجود خواهد آورد. هیچ کس نباید گمان برد که افغانستان به صورت تکه تکه و سرزمین های خودمختار به توسعه و آبادانی می رسد. همه ما باید این خیال باطل را از سر بیرون کنیم که اگر افغانستان به تکه های مجزا از هم تقسیم شد، به سعادت و خوش بختی و عدالت اجتماعی دست می یابیم. چنین امری محال است و هیچ بعید نیست که برخی آگاهانه چنین ایده ای را همگانی می سازد.
هرگونه تمسک به صورت بندی های گذشته در مورد سیاست و قدرت کشور را به قهقرا می برد و امید می رود که همه سیاست گران و جناح های سیاسی این موضوع را درک کنند.

دیدگاه شما