صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

فرصت ها و چالش های نشست قلب اسیا

-

دیروز جمعه رئیس جمهور غنی سخنران اصلی هفتمین دور از سلسله نشستهای پروسه استانبول یا قلب آسیا بود. تامین امنیت، مبارزه با تروریسم، مبارزه با جرایم سازمانیافته و مواد مخدر، گسترش همکاریهای اقتصادی منطقهای، مهاجرت و گفتوگوها برای تامین صلح در افغانستان محورهای اصلی این نشست را تشکیل میداد. هرچند هفت سال از فعالیت پروسه استابول میگذرد اما دست آوردهای ملموس و قابل قبولی نداشته است. ترکیب نامتناجس کشورهای تشکیل دهنده کنفرانس، تضاد منافع تعدادی از کشورهای عضو با افغانستان و بر داشتهای متفاوت از تروریسم و امنیت منطقهای، از جمله عوامل نا کارآمدی این روند بوده و رویکردهای مبتنی بر همگرایی افغانستان را نیز با چالش مواجه کرده است.
با این حال همفتین نشست وزرای خارجه قلب آسیا در حالی در باکو، پایتخت آذربایجان برگزار گردید که در چند ماه گذشته شاهد دو تحول بسیار اساسی و بزرگ در سطح منطقه بوده ایم. نخستین تحول، اعلام راهبرد جدید ایالات متحده امریکا در افغانستان و جنوب آسیا است که در چارچوب آن جنگ علیه تروریسم در افغانستان با قدرت و  قاطعیت بیشتر تعقیب می شود و دولت افغانستان بار دیگر مورد حمایت و توجه متحدین غربی قرار گرفته است.  از جانب دیگر پاکستان به عنوان یکی از اعضای قلب آسیا و همسایه اثرگذار افغانستان به دلیل بازی دوگانه و حمایت از تروریسم، تحت فشار ایالات متحده امریکا و دیگر اعضای ناتو قرار گرفته است. از این رو در شرایط جدید احتمال اثربخشی وموثریت روند استانبول بیشتر از پیش به نظر میرسد. زیرا فضای منطقه ای و جایگاه افغانستان فرق کرده است. دومین تحول مهم و تأثیرگذار بر افغانستان و منطقه، شکست داعش در سوریه و عراق و احتمال تمرکز داعش در افغانستان است. چنانچه اخیرا تعدادی از اعضای چچینی آن با فامیلهای خود در ولایت لوگر بازداشت شده اند و فعالیت داعش فراتر از ولایت شرقی ننگرهار در شمال، شمال غرب و مناطق جنوبی افغانستان ملموس است. با توجه به دو تحول  فوق الذکراست که محور اصلی سخنرانی رئیس جمهور غنی در این کنفرانس را جایگاه داعش در افغانستان و موقعیت برتر افغانستان و نیروهای نظامی افغان، در جنگ علیه تروریسم، تشکیل میداد. بنابر این  آسیب پذیری کشورهای آسیای میانه و منطقه در برابر گسترش فعالیتهای افراط گرایان اسلامی و ماهیت سبعانه داعش به عنوان تهدید مشترک، میتواند در  تحریک انگیزه و جدیت کشورهای عضو پروسه استانبول، برای حمایت از امنیت و صلح در افغانستان به عنوان خط مقدم نبرد جهانی علیه تروریسم، موثر باشد. از طرف دیگر دعوت و استقبال امریکا از هند که دیگر عضو مهم قلب آسیا به شمار میرود، برای کمک به امریکا در افغانستان و ایفای نقش برجستهتر آن کشور در عرصه اقتصادی و تأمین ثبات سیاسی در این کشور، میتواند روند استانبول را بستر مساعدی برای ایفای رول این دسته از کشورها بسازد. همچنین اعمال فشارها بر پاکستان و انتظار غرب و افغانستان برای راستی آزمایی این کشور در امر مبارزه با تروریسم و عدم حمایت از گروههای دهشت افکن، میتواند مانع کارشکنیهای این کشور در برابر اجرایی شدن مصوبات و فیصلههای کنفرانس قلب آسیا، شود. از این رو افغانستان میتواند به عنوان کشور محوری در عرصه ثبات و امنیت منطقه ای، علاوه بر ظرفیت های ترانزیتی اش به عنوان چهار راه اقتصادی آسیا و حتی فراتر از آن که در قالب کنفرانس ریکا مورد توجه قرار گرفته است، امیدوار به تقویت همگرایی های منطقه ای در راستای اهداف امنیتی و اقتصادی مشترک منطقه ای، باشد.
با این وجود به رغم موفقیت الگوی همکاری های منطقه ای در قالب اتحادیه ها و کنفرانس های بین المللی، در جهان غرب و کشورهای توسعه یافته، و به رغم منافع و تهدیدات مشترک در سطح منطقه ای، این نوع همکاری ها در کشورهای توسعه نیافته و جهان سومی همراه با موفقیت چندانی نبوده است. کارنامه غیر قابل قبول اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه افریقا و سارک، دال بر این مدعا است. نفوذ قدرت های بزرگ در کشورهای توسعه نیافته به دلایل نیازمندی های اقتصادی و و ابستگی های امنیتی از جمله چالش های اساسی همکاری های منطقه ای در بین این دسته از کشورها به شمار می رود و پروسه استانبول نیز از این قاعد مستثنی نیست.
اما افغانستان خوش بختانه طی سال های اخیر توانسته است حداقل از این طریق توجه جامعه جهانی و کشورهای منطقه را به اهمیت افغانستان و تحولات کشور جلب کند. کمک های هنگفت در دو سال گذشته از طریق کنفرانس های جهانی و منطقه ای برای افغانستان و محور قراردادن افغانستان در ذهنیت بازیگران بین المللی موفقیت کمی نیست و نباید آن را نادیده انگاشت.

دیدگاه شما