صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

و حالا معارف قلب فساد است

-

گزارش کمیته مشترک نظارت و ارزیابی مبارزه با فساد در باره وجود فساد در وزارت معارف سر انجام روز پنجشنبه گذشته منتشر شد. از مدت ها قبل گفتگوهایی در مورد اهمیت این گزارش مطرح شده بود و همه منتظر آن بودند. اهمیت این گزارش از آن جهت است که طی سال های گذشته گزارش های وحشتناکی در مورد فساد در بخش معارف به نشر رسیده بود. گزارش هایی که در سال های گذشته در باره وجود مکاتب خیالی، معلمین خیالی، شاگردان خیالی و پرسنل معارف خیالی و در مجموع یک روند خیالی در بخش معارف منتشر شده بود، با این گزارش تکمیل شده و وزارت معارف نیز اکنون این گزارش را مورد تایید قرار داده است. در واقع ثمره آن همه پدیده های خیالی در سکتور معارف با این گزارش به بار نشسته است و طراحان فساد در معارف احتمالا خرسند از این نتیجه در فکر بهره برداری از محصولات خویش هستند.
از خواندن این گزارش به این نتیجه می رسیم که فساد به مثابه یک بیماری تمام عیار تمام ساختار معارف را آلوده ساخته است. از تقرری ها در بخش معلمان و کارمندان گرفته تا بودجه سازی، تأدیه معاشات، تخصیصات، بخش های انکشافی، ارایه آمارهای سرسام آور و خیالی بخش متعلمین و چاپ کتاب های درسی را نیز در بر می گیرد. در یک کلام اکنون معارف را سراسر فساد و تباهی فرا گرفته است و حتی در گزارش آمده است که برای فعلا مبارزه با این فساد گسترده غیر ممکن به نظر می رسد. وزارت معارف نیز با تایید این گزارش گفته است که اگر ساختارها و سیستم تغییر نکند، فساد به این زودی از بخش معارف کشور ریشه کن نمی شود. به عبارت دیگر اگر در گذشه به گفته رییس جمهور، وزارت داخله قلب فساد دانسته می شد، اکنون وزارت معارف به سادگی و تمام قد جای آن را گرفته است و لقب قلب فساد را از آن خود کرده است. در این مورد سه نکته حایز اهمیت است:
یک. همان گونه که در گفته های تعدادی از والدین دانش آموزان آمده است، فساد در معارف به مراتب خطرناک تر از وجود و حضور تروریسم و افراط گرایی است. تروریست ها تنها جان آدم ها را می گیرند. ولی فساد در معارف با آینده کشور و شهروندان این سرزمین بازی می کند و آینده فرزندان این مرز و بوم را تباه می سازد. اگر در بخش های دیگر فساد وجود دارد، به نحوی ممکن است حداقل به زودی قابل درمان باشد. ولی فساد و تباهی در معارف به زودی قابل درمان نیست. کسانی که طرح فساد در معارف را ریخته اند و تا کنون در این بخش دست به فساد زده اند، نابخشودنی ترین خیانت در حق کشور و مردم افغانستان روا داشته اند.
دو. مساله مهم اکنون مبارزه با فساد در بخش معارف و استراتژی ها و پالیسی های حکومت است. حالا که فساد در بخش های معارف مسجل شده و مورد شناسایی قرار گرفته است، نوبت حکومت و وزارت معارف است که چگونه با این پدیده خطرناک و تباه کننده مبارزه کند. به نظر می رسد یکی از پرچالش ترین عرصه برای مبارزه با فساد برای حکومت، عرصه معارف است. به خاطر این که فساد در معارف به قدری گسترده و عمیق است که حتی گاهی غیر ممکن دانسته شده است. به عنوان مثال شاید بتوان معاشات معلمین خیالی را قطع کرد و آمار شاگردان و مکاتب خیالی را واقعی ساخت. ولی کسی که با نفوذ زورمندان، وکلا و کارمندان عالی رتبه حکومتی با داشتن اسناد جعلی و تقلبی به معلمی گماشته شده اند، چگونه قابل برکناری است؟ چگونه باید این روند تشخیص  داده شود که چه کسانی دارای اسناد تقلبی و جعلی هستند و چگونه در بدنه معارف کشور راه یافته اند؟ به نظر می رسد مبارزه با فساد در معارف دارای یک روند طولانی و در عین حال دقیق و خطیر است. اما این مسیر باید طی شود و از مهم ترین کارهایی است که حکومت باید آن را انجام دهد.
سه. نکته مهم دیگر برخورد با طراحان فساد در معارف است. طراحان فساد در معارف از یک سر معلم گرفته تا مهم ترین چهره های سیاسی این کشور را در بر می گیرد. اگر چه واقعا شناسایی تمام افرادی که در فساد در بخش معارف دست داشته اند و یا آگاهانه روندهای فسادآلود را طراحی کرده اند، سخت و دشوار است. ولی انتظار و توقع مردم این است که حکومت با این چهره ها برخورد کند و آن ها را به پای میز محاکمه بکشاند. مبارزه با فساد در بخش معارف علاوه بر این که نتایج مهم در ساختن کشور و زیربناهای تعلیم و تربیه دارد، نوعی آزمون برای حکومت نیز به حساب می آید. از آن جا که یکایک مردم با پدیده فساد در معارف درگیر بوده اند، اکنون منتظر هستند که حکومت چگونه با این بیماری فراگیر مبارزه می کند؟

دیدگاه شما