خبرها آمده است که لوي درستيز پاکستان با لوي درستيز کشور ما در حاشيه اجلاس چهارجانبه اي که ميان کشورهاي افغانستان، پاکستان، تاجيکستان و چين در دوشنبه برگزار شده بود، ديدار کرده و پيشنهاد کميته کاري مشترک با افغانستان را داده است. بر اساس خبرنامه ستاد مشترک ارتش پاکستان، اين کميته مسوليت دارد تا امور امنيتي مربوط به دو کشور را مديريت کند. بر اساس پيشنهاد جنرال باجوا رييس ستاد مشترک ارتش پاکستان اين کميته به منظور مبارزه با تروريسم در منطقه و هم چنين جهت همکاري هاي امنيتي ميان دو کشور ايجاد مي شود.
در اين مورد چند نکته حايز اهميت است:
اولين نکته اين است که ميان افغانستان و پاکستان کدام کارهاي مشترکي در زمينه امنيتي وجود دارد که در مورد آن ها تصاميم مشترک و مورد قبول هردو کشور اتخاذ گردد؟ کشوري که به گفته مقامات عالي رتبه کشور از جمله شخص رييس جمهور يک جنگ اعلان نشده و تحميلي را در افغانستان رهبري مي کند، چگونه مي تواند طرف قابل اعتمادي در زمينه مسايل امنيتي باشد؟ رييس جمهور و ديگر رهبران حکومت وحدت ملي بارها و پس از هر حادثه تروريستي تاکيد کرده اند که تمام حملات خونين عليه مردم افغانستان در خاک پاکستان طراحي مي شود. نه تنها در اين کشور طراحي مي گردد بلکه حتي اجراي اين حملات نيز با راهنمايي مستقيم و آگاهي کامل سازمان استخباراتي پاکستان صورت مي گيرد. در گذشته بارها مسولين افغانستان از حمايت سازمان استخباراتي پاکستان از تروريست هاي فعال در افغانستان و حتي طراحي و اجراي حملات انتحاري در افغانستان توسط آي اس آي سخن گفته اند. از سوي ديگر اردوي پاکستان در سال هاي اخير به طور دوامدار با موشک پراني به خاک افغانستان حاکميت ملي و تماميت ارضي کشور را مورد تجاوز قرار داده است. اگر اين مسايل صحت دارد چگونه مي توان با اين کشور کميته کاري مشترک ايجاد کرد و در اين کميته مشترک کار امنيتي و به خصوص با تروريسم مبارزه کرد؟
نکته دوم اين است که اين موضوع دقيقا مربوط به سياست خارجي کشور است. پرسش اين است که سياست خارجي و پاليسي هاي کشور در عرصه روابط بين الملل را کدام نهاد مديريت مي کند؟ اين موضوع بايد در رياست جمهوري و وزارت امور خارجه کشور قبلا فيصله شده باشد که با کشورهاي درگير در مساله افغانستان به خصوص پاکستان، چه نوع برخوردي صورت گيرد؟ لوي درستيز افغانستان به عنوان يک مقام نظامي کشور آيا صلاحيت ايجاد چنين کميته اي را خارج از چارچوب هاي تعريف شده کشور دارد؟ چارچوب هاي تعريف شده افغانستان در برابر پاکستان مدتي است که شفاف و روشن گرديده است. همين سياست و پاليسي روشن و صريح افغانستان باعث شده است که امروز همه کشورها، پاکستان را متهم اصلي در قضيه افغانستان قلمداد کنند. آيا ايجاد چنين کميته هايي عملا چوب در لاي چرخ سياست خارجي مقتدرانه کشور نيست؟
نکته سوم اين است که به نظر مي رسد پاکستاني ها بعد از اعلان استراتژي جديد ايالات متحده در مورد جنوب آسيا و مشخصا موضع تند اين استراتژي عليه پاکستان، به شدت دست و پاچه شده اند و از هر فرصتي استفاده مي کنند تا از تاثيرات رواني سخنان تند رييس جمهور ترامپ عليه اين کشور بکاهد. جنرال باجوا رييس ستاد مشترک ارتش پاکستان پيش از اعلان استراتژي ايالات متحده، ميزبان مک مستر مشاور امنيت ملي دونالد ترامپ بود و او را تا وزيرستان شمالي کشاند تا نشان دهد که پاکستان عليه تروريست ها مبارزه مي کند. اما اين تلاش ها سودي نبخشيد و آن چيزي که مورد انتظار مردم افغانستان بود در اين استراتژي در باره پاکستان آمد. موضع ترامپ در برابر پاکستان بي سابقه، تند و واقعگرايانه بود. به همين خاطر در افغانستان مورد استقبال افکار عمومي قرار گرفت و همه آن را نتيجه ديپلماسي فعال افغانستان در عرصه بين المللي دانستند. اما مشارکت هيات هايي از افغانستان با پاکستان در اجلاس هاي نمايشي و ايجاد کميته هاي بي نتيجه تا حدودي فشار افکار عمومي را بر پاکستان که ناشي از استراتژي جديد ايالات متحده بوده است، کاهش مي دهد.
با توجه به نکات فوق انتظار مردم اين است که دولت افغانستان بايد قاطعانه بر مواضع برحقي که در برابر پاکستان اتخاذ گرديده است پا فشاري کند. هرگونه مماشات در برابر اين کشور، مواضع افغانستان را تضعيف مي کند و اشتراک در اين گونه اجلاس هايي که از پيش بي نتيجه به نظر مي رسد، به مواضع پاکستان مبني بر نبود پايگاه تروريستان در خاک اين کشور، مشروعيت مي بخشد.