صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

راه دشوار مبارزه با فساد

-

دفتر نمايندگي ملل متحد در افغانستان ديروز 5 ثور گزارشي را تحت عنوان «مبارزه افغانستان با فساد؛ ميدان نبردي ديگر» منتشر کرده است که نشان مي دهد دولت افغانستان در امر مبارزه با فساد پيشرفت قابل ملاحظه اي داشته است. در اين گزارش به تلاش هاي دولت افغانستان در زمينه کنترل مديريت مالي عامه به خصوص در پنج وزارتي که بيشترين سروکار را با امور مالي دارد اشاره شده و پيشرفت ها در اين عرصه را قابل ملاحظه توصيف کرده است. قبلا نيز گزارشي از سوي سازمان بين المللي شفافيت منتشر شده بود که نشان مي داد افغانستان در طي يک سال در زمينه بهبود وضعيت از نظر مبارزه با فساد هفت پله صعود کرده است.

گزارش ها و هم چنين وضعيت در درون حکومت از نظر تدوين پاليسي ها و تطبيق آن ها نشان مي دهد که حکومت افغانستان تصميم جدي دارد که با فساد مبارزه کند. همه کساني که حتي انتقادات تند نيز از حکومت دارند، بر اين معترف هستند. به خصوص که ذهنيت عمومي بين حکومت قبلي که غرق در فساد بود و حکومت فعلي که عزم جدي مبارزه با فساد دارد، مقايسه مي کند و نشانه هاي مبارزه با فساد اميدواري ها را بيشتر کرده است.

اما بايد اذعان داشت که هنوز مسير طولاني در نابود کردن مجاري فساد فراروي مردم و دولت افغانستان وجود دارد و رفتن به سوي يک جامعه عاري از فساد راه بسي دشواري است. هوز چالش هاي بسياري وجود دارد که روند مبارزه با فساد را با کندي مواجه مي کند. واقعيت اين است که هرکدام از چالش ها مي تواند به تنهايي سنگ هاي کلان در مسير اراده دولت افغانستان در ارستاي مبارزه با فساد قرار دهد.

نخستين چالش ساختار ذهني و تصور حاکم بر برداشت هاي عمومي مردم افغانستان است. ساختار ذهني مردم افغانستان به گونه اي شکل گرفته است که فساد به لحاظ رواني در آن نهادينه شده است. اين امر اختصاص به طبقه و قشر خاص ندارد و يک برداشت و تصور همگاني است. تصور از اداره، مامور دولت، پليس، قاضي، سارنوال آميخته با فساد است.

دومين چالش ساختار فرسوده اداره در افغانستان است. هنوز بروکراسي به شکل مدرن و امروزين آن به دلايل مختلف در افغانستان به وجود نيامده است. بخش هاي زيادي از اداره هنوز توسط کساني مديريت مي شود که هرگز با دانش و تکنولوژي جديد آشنايي ندارند و علاقه به يادگيري آن ها نيز ندارند. از نظر آن ها همه کساني که به تازگي از دانشگاه هاي خارجي و داخلي فارغ شده اند، فاقد تجربه اداره هستند و نبايد به آن ها ميدان داده شود. اين ذهنيت به خصوص در بخش هاي عدلي و قضايي و هم چنين مراکز اکادميک کشور رايج است. بسياري از مامورين علاقه دارند که در ميان کاغذها زندگي کنند ولي از تکنولوژي جديد که مستلزم دانش و زبان جديد است استفاده نکنند.

سومين چالش مافياهايي است که تحت عناوين مختلف شکل گرفته و هرکدام براي ادامه حيات خويش از طريق فساد تغذيه مي کند. قوميت، حزب، منطقه، سمت و سو، زبان و... عرصه هاي هستند که نوعي خاصي از مافيا در آن شکل گرفته و هرگونه فساد و تباهي را توجيه مي کنند.
چهارمين چالش بي ثباتي سياسي است. هر کسي به موقعيتي دست مي يابد احساس مي کند که بايد آخرين تلاش هاي خود را به خرج دهد تا آينده خود را تامين کند. زيرا هر آن اين احساس وجود دارد که ممکن است شرايط موجود ديگر در اختيار وي نباشد. ناامني ها و تداوم جنگ از سوي دشمنان افغانستان و حضور گروه هاي تروريستي در بخش هاي مختلف کشور اين چالش را همواره تقويت کرده است.

پنجمين چالش فراروي مبارزه با فساد، فقر عمومي و پايين بودن سطح زندگي مردم است. فقر تنها مربوط به فقر مالي نمي شود بلکه فقر فرهنگي و فقر آگاهي از مهم ترين عوامل تداوم فساد است. تمام کساني که مرتکب فساد مي شوند يا در گذشته دچار فقر بوده است و يا در وضعيت موجود نيازمند منابع بيشتر در زندگي خويش هستند. هم چنين تمام کساني که تن به فساد مي دهند نيز از آگاهي کمي برخوردارند و دچار انواع فقر هستند.

موارد فوق باعث مي شود که اراده مبارزه با فساد کمي کندتر شود. ولي نشانه هاي موجود حاکي از آن است که حداقل اراده قوي و عزم صادقانه براي مبارزه با فساد به وجود آمده است که خود نشانه مثبت و يک تحول بزرگ است. اميد است که دولت افغانستان با استفاده از تجربيات گذشته و نيز با يافتن راهکارهاي مناسب، اين مسير را ادامه دهد و سايه سنگين فساد را از زندگي مردم برچيند.

دیدگاه شما