صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

فساد و بی عدالتی در نظام معارف

-

نظام معارف در هر کشوري زيربناي توسعه و پيشرفت آن کشور را تشکيل مي دهد. در چوکات معارف دانش آموزان به مسايل فني، تخنيکي و تخصصي آشنا مي شوند و در دوره دانشگاه آن را به ثمر مي رسانند.  توسعه و پيشرفت بدون سرمايه هاي متخصص انساني ميسر نمي شود و اين سرمايه از طريق گذراندن مراحل آموزشي در نظام معارف امکان پذير مي شود.
در بسياري موارد ميزان توسعه و پيشرفت کشورها با تعداد افراد متخصص و باسواد آنها به سنجش گرفته مي شود، به هر اندازه که افراد متخصص در يک کشور زياد باشد به همان مثابه راه براي توسعه همه جانبه نيز هموار مي گردد.   از سوي ديگرمعارف زمينه را براي تغيير مداوم و نظام مند در جامعه فراهم مي سازد. نظام آموزشي با خلق الگوهاي مناسب، سبب تغيير در انديشه و رفتار متعلمان مي گردد و متعلمان امروز، مناصب دولتي را در فرداي کشور در اختيار مي گيرد و اين فرايند روند تغييرات بنيادي و تدريجي در جامعه را تسهيل مي کند.
نظام معارف در افغانستان همواره با اشکالات، کاستي ها و نارسايي ها مواجه بوده است. تبعيض و بي عدالتي، کمبود مواد آموزشي، ضعف واشکالات نصاب تعليمي، محيط آموزشي نامناسب و دهها چالش ديگر، سبب کندي رشد کمي و کيفي معارف در کشور گرديده است. اين ضعف ها و نارسايي ها متأسفانه پيامدهاي ناگواري براي مردم ما داشته و از تأثير گذاري نظام معارف در فرهنگ سازي و توسعه سياسي و اقتصادي کشور به شدت کاسته است.
بزرگترين چالش در رشد نظام معارف کشور، نگاه تبعيض آميز نسبت به اين مسأله بوده است. همانطوري که شهروندان کشور در ساير عرصه ها به شهروندان درجه يک و دو تقسيم بندي مي شدند، در عرصه معارف نيز اين دوگانگي مشهود بوده است. مناطق محروم و برخي از کتله هاي اجتماعي عامدانه از دسترسي به معارف محروم مي شدند. اين محروميت جريان رشد و ترقي کشور را با کندي روبرو نمود و فرايند تغيير مثبت در جامعه را متوقف و جامعه را به قطب هاي فکري متضاد و ناهمگوني تقسيم بندي کرد. 
در سال هاي گذشته اگرچه توجه به معارف در سراسر کشور عموميت يافت، اما با آنهم تفاله هاي باقي مانده از تفکرات ظالمانه و تبعيض گذشته و وجود فساد گسترده در وزارت معارف، برخورد عادلانه و منصفانه نسبت به توسعه معارف و آماده کردن محيط هاي مناسب تعليمي را با سوال و اشکال روبرو کرد. امروزه کم نيستند مکاتبي که به صورت عصري و پخته کاري در مناطقي ساخته شده که حتا براي يکروز براي تعليم فرزندان اين آب و خاک مورد بهره برداري قرار نگرفته است و بالعکس بسياراند مناطقي که با وجود تقاضا و اشتياق عمومي نسبت به آموزش و پرورش، اما کمترين توجه از سوي وزارت معارف نسبت به نيازهاي تعليمي آنها صورت گرفته است.
با اين که پنج سال قبل وزارت معارف وعده داده بود که تا يکسال ديگر ساخت و ساز مکاتب در پايتخت به حدي مي رسد که ديگر متعلمان مجبور نباشند در فضاي باز يا زير خيمه ها و خانه هاي فرسوده و کهنه کرايي درس بخوانند، اما اين وعده ها در برخي مناطق محروم هنوز جامه عمل نپوشيده است. ليسه نسوان سيد الشهداء چهل دختران و ليسه ملافيض محمد کاتب شهرک اتفاق در غرب کابل، تنها دو نمونه از محروميت، بيچارگي و فراموش شدگي شهروندان اين مناطق را برجسته مي سازد، درحالي که ابعاد محروميت در سايرعرصه ها و از جمله معارف بسيار عميق تر و درد آورتر از آن چيزي است که نشان داده مي شود.
اين مسأله اولا که کارکرد کلي وزارت معارف را به شدت زير سؤال مي برد. ثانيا چرا برخي از مکاتب از شهر کابل از بهترين ساختمان ها و امکانات بهره مند مي شود، اما در برخي مناطق کمترين توجه به جاي و امکانات تعليمي فرزندان مردم صورت نمي گيرد. با توجه به نقش و کارکرد معارف در توسعه و پيشرفت، نقش برابر مردم در توسعه فرداي کشور ناديده گرفته مي شود و اين يکي از مصادق بارز تبعيض آنهم در نهاد تعليمي کشور است.

دیدگاه شما