صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

خط دیورند اساس و محور اختلافات افغانستان و پاکستان

-

افغانستان و پاکستان دو کشور همسايه و در عين حال داراي مرزهاي طولاني و مشترکات تاريخي، فرهنگي و اقتصادي مي باشند؛ ولي روابط و مناسبات اين دو کشور همواره دچار نوسان بوده و با فراز و فرودهاي بسياري همراه بوده است.

خط ديورند اساس اختلافات دو کشور را تشکيل مي دهد. معاهده خط ديورند در زمان عبدالرحمن با نماينده هند بريتانيايي به امضاء رسيد و پس از استقلال پاکستان از هند، افغانستان اين خط مرزي را به رسميت نشناخت.

از آن زمان تا کنون مناسبات دو کشور همواره با تنش و بي اعتمادي همراه بوده است. اين تنش ها گرديد که اين دو کشور نتوانند روابط خود را بر مبناي نيازمندي هاي سياسي، اقتصادي و امنيتي عيار سازند و همکاري هاي خود را در عرصه هاي مختلف توسعه دهند.

تضادها و تنش ها ميان پاکستان و هند از يک طرف و پاکستان و افغانستان از سوي ديگر اين کشور را در تنگناهاي بيشماري سياسي، اقتصادي و امنيتي قرار مي داد و پاکستان بخصوص از طرف هند خود را آسيب پذير احساس مي کرد و اين احساس آسيب پذيري نگاههاي پاليسي سازان پاکستان را به سوي افغانستان معطوف کرد. افغانستاني که همواره حکومت هاي ضعيف داشته و از اختلافات و نارضايتي هاي داخلي در رنج بوده است.

کودتاي هفت ثورو به دنبال آن تجاوز نيروهاي شوروي سابق به افغانستان و قيام سراسري مردم کشور، فرصت طلايي را براي پاکستان فراهم کرد تا از اين موقعيت براي رسيدن به اهداف استراتژيک خود سود ببرد. اين کشور از يک طرف با باز گذاشتن مرزهاي خود به روي مهاجرين، زمينه نفوذ و مداخلات خود را در آينده افغانستان فراهم کرد و از سوي ديگر با گرفتن امتيازات سياسي، کمک هاي اقتصادي و حمايت هاي همه جانبه بين المللي راه رشد اقتصادي و نظامي خود را هموار کرد. دستيابي اين کشور به سلاح هاي هسته اي که با سکوت و اغماض مجامع بين المللي ميسر گرديد، نتيجه حمايت آن کشور از جهاد افغانستان بود.

در همين دوره استراتژيست هاي پاکستان، نوع نگاه خود را به افغانستان عوض کرده و سياست عمق استراتژيک را نسبت به افغانستان دنبال کردند.

سياست هاي پاکستان پس از پيروزي مجاهدين و سپس تشکيل و حمايت از گروه طالبان بر مبناي همان سياست استوار بود. در دوره جديد سياسي که پس از 2001 در افغانستان رقم خورد، پاکستان ناچار شد که ميان گزينه حمايت از طالبان به عنوان ابزار سياسي و يکجا شدن با ايتلاف بين المللي، يکي را انتخاب کند. پاکستان گرچند تحت فشار افکار بين المللي با ايتلاف جامعه جهاني همراه گرديد؛ اما از آن طرف هيچگاه از اهداف استراتژيک خود نسبت به افغانستان دست بر نداشت.

در پانزده سال گذشته نه حکومت افغانستان توانست با طرح يک استراتژي دقيق و همه جانبه مناسبات خود را با پاکستان بر مبناي احترام متقابل و منافع مشترک تنظيم کند و نه جامعه جهاني توانست پاکستان را وا دارد تا در راستاي مبارزه با تروريسم صادقانه عمل کرده و نگاه خود را نسبت به افغانستان عوض کند.

اکنون تنش ها ميان دو کشور گسترش يافته و به اوج خود رسيده است. اتهامات متقابل، بستن مرزها از سوي پاکستان و راکت پراني هاي دوامدار، نشانه هايي اند که پاکستان مي خواهد به اين اهداف خود نزديکتر شود. يکي از مهمترين اهداف پاکستان حل مسأله خط ديورند است. اين خط خونين در واقع عمق و محور همه اختلاف ها ميان دو کشور را تشکيل مي دهد.

دولت پاکستان روز پنجشنبه، 12 حوت با تصويب مجموعهاي از پيشنهادها زمينه ادغام مناطق قبيلهاي با بقيه کشور را فراهم کرد. گفته مي شود رهبران مناطق قبيلهاي از پيشنهادهاي دولت استقبال کردهاند.
اين اقدام در شرايطي که افغانستان با نا امني ها و گسست هاي داخلي مواجه مي باشد، در واقع گامي به سوي حل يکجانبه معضل مرزي از سوي پاکستان محسوب مي شود. از اين رو حکومت افغانستان بهتر است به صورت واضح و آشکار و با جلب حمايت کشورهاي منطقه و جهان، نسبت به حل دايمي مشکل مرزي ميان دو کشور اقدام نمايد.

دیدگاه شما