صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

واقعیت های جنگ در افغانستان

-

افغانستان در نزديک به نيم قرن اخير، چندين دوره جنگ را پشت سر گذاشته است. آخرين دوره که با سقوط حاکميت طالبان آغاز شد، حدود چهارده سال را در بر مي گيرد، هنوز نيز ادامه  دارد و هيچ اميدي براي پايان آن در آينده نزديک نيز وجود ندارد. واقعيت هايي در همه اين جنگ ها وجود داشته و دارد که معمولا بدان ها پرداخته نشده است. در عوض، جنگ در پشت انبوهي از شعارها و تبليغات پنهان شده است که اذهان عامه و افکار عمومي را به شدت به خود مشغول مي سازد. چند واقعيت بزرگ در جنگ هاي فعلي در افغانستان باعث شده تا جنگ به شدت گسترش يابد و مناطق و ولايات بيشتري را در آتش خود فرو برد.
واقعيت اول اين است که برخلاف فرافگني هايي که از سوي دولتمردان و سياستمداران مي شود، زمينه هاي مختلف داخلي براي ادامه جنگ ها وجود دارد. همين زمينه ها سبب شده اند که سازمان هاي استخباراتي خارجي، گروه هاي تروريستي و دشمنان افغانستان به راحتي بتوانند آتش جنگ را در افغانستان شعله ور سازند و از ميان افغان ها سربازگيري کنند. بدون زمينه هاي داخلي امکان روشن نگه داشتن آتش جنگ براي سالهاي متمادي وجود ندارد. اما از سوي بسياري از شخصيت و گروه هاي سياسي و اجتماعي و دولتمردان اين واقعيت انکار مي شود و تلاش مي گردد تا با حواله دادن همه مسئوليت هاي جنگ به بيرون از کشور، چهره اي غير واقعي از جنگ افغانستان ترسيم شود.
واقعيت ديگر جنگ افغانستان، موضوع جنگ به مثابه تجارت است. جنگ افغانستان با مسايلي چون مواد مخدر، تجارت سلاح، فساد اداري، قاچاق انسان و ... گره خورده است. اين واقعيت که جنگ طالبان و گروه هاي تروريستي با افغانستان تنها بر اساس مسايل ايدئولوژيکي نيست، از ديد مردم پنهان مي شود. طالبان و ديگران چنين وانمود مي کنند که جنگ با دولت افغانستان بر سر مسايل ايدئولوژيکي است، در حالي که هيچ نشانه جدي اي از چنين ادعايي در عمل قابل اثبات نيست. اگر تجارت اسلحه، قاچاق و کشت مواد مخدر، فساد اداري حاصل از وجود جنگ و... نباشد، ادامه جنگ غير قابل انتظار است. جنگ براي بسياري ها سودآور بوده و سرمايه هاي هنگفتي برايشان به ارمغان آورده است.
آمارهاي نادرست واقعيت ديگري از جنگ افغانستان است. بارها اين مسئله را مورد بحث قرار گرفته است که اگر شمار افراد طالبان چيزي در حدود 25 الي 50 هزار نفر (بر اساس آمارهاي مختلف) باشد، نيروهاي نظامي افغانستان در مقابل آنها عددي بسيار بزرگ به شمار مي روند، علاوه بر ده ها هزار نيروي نظامي بين المللي که سالها در کنار آنها جنگيده اند. از سويي تجهيزات و امکانات استخباراتي نيز غير قابل مقايسه با آنچه طالبان دارد، مي باشد. بدون شک بخشي از اين معضل به آمارهاي غير واقعي و سربازان خيالي بر مي گردد. انکار اين مسئله توسط سخنگويان دواير امنيتي دردي را دوا نمي کند، بلکه با سقوط و شکست جبهات مختلف جنگ در ولايات، خسارات انساني و مادي غير قابل جبراني به مردم افغانستان وارد مي آيد.
واقعيت ديگر جنگ در افغانستان اين است که نيروهاي داخلي و بين المللي از هماهنگي لازم برخوردار نيستند. در گذشته، موارد زيادي از ناهماهنگي ها ميان آنها ديده مي شد و تاثرات مخرب اين امر نيز بر کسي پوشيده نيست. مروري بر شعارها و اهداف اعلام شده نيروهاي بين المللي در افغانستان و تغيير موضع ها و همين گونه عملکرد اين نيروها در جنگ، به خوبي نشان مي دهد که عدم هماهنگي عامل بسياري از ناکامي ها و در عوض کاميابي نيروهاي دشمن در جنگ افغانستان است.
يکي از واقعيت هاي اساسي و مغفول در جنگ افغانستان، زير پا گذاشتن اصل عدم سياسي بودن نيروهاي نظامي و امنيتي است. پست هاي وزارت ها و نهادهاي امنيتي در تمامي سالهاي گذشته همواره به عنوان پست هاي سياسي ديده شده و افرادي که بر آنها منصوب و يا معرفي شده اند، نه بر اساس شايستگي، لياقت، تجربه و موفقيت ها در ميادين جنگ و عمل، بلکه بر اساس تقسيم بندي هاي سياسي و ... انتصاب و يا معرفي شده اند. چنين رويکردي براي جنگ فاجعه بار است. در حالي که بايد فرمانده، تصميم گيرنده و برنامه ريز جنگ، بدون توجه به مسايل و جناح بندي هاي سياسي از ميان بهترين و نخبه ترين هاي جنگ و رزم برگزيده شود.

دیدگاه شما