صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

صلح با حزب اسلامی از صداقت تا واقعیت

-

موافقتنامه صلح با حزب اسلامی را می توان یک گام مهم در راستای امنیت و ثبات افغانستان دانست. این حزب یکی از پر نفوذ ترین احزاب سیاسی در افغانستان بوده و در جنگ علیه حکومت های کمونیستی در این کشور نقش ایفا کرده است.
اگر چه این حزب با حکومت مجاهدین در دوران پس از پیروزی اختلاف پیدا کرد و همین اختلاف سبب شد که این حزب به تدریج به حاشیه و انزوا رانده شود؛ اما تأثیر گذاری این حزب را بر روندهای سیاسی نمی توان در هیچ یک از دوران های جنگ و مقاومت نادیده گرفت.
حزب اسلامی در دوره جدید سیاسی نیز مسیر مبارزه مسلحانه علیه دولت را انتخاب کرد و در جنگ ها و حتا برخی انفجارها دست داشت؛ اما افراد مهم این حزب به گونه غیر رسمی در ساختار حکومت جذب شدند و تا مقامات بالای حکومتی راه پیدا کردند. طی این سال ها تعدادی از مشاوران رییس جمهور، وزراء و وکلای پارلمان از اعضای این حزب بوده و در تصمیم گیری ها و سیاست سازی های دولتی سهم داشته اند.
در انتخابات گذشته با این که حزب اسلامی، هنوز علیه دولت جنگ داشت، اما یک عضو آن کاندیدای ریاست جمهوری در افغانستان شد.
بعید به نظر می رسد که این افراد بدون هماهنگی و مشورت با حزب اسلامی به دولت پیوسته باشند. بنابراین می توان گفت که حزب اسلامی در دوره جدید سعی کرده است یک بازی دوگانه را در برابر حکومت در پیش بگیرد. از یک طرف تلاش کرد تا به صورت غیر رسمی حضور خود را در نهادهای دولتی تقویت کند و در تصمیم گیری های کلان ملی شریک شود. از سوی دیگر به عنوان جریان مخالف حکومت عمل کند و سیاست های رسمی خود را در رابطه با نظام سیاسی کشور از تریبون مخالفت با دولت اعلام نماید.
در سال های گذشته چندین بار هیأت های حزب اسلامی به کابل می آمد و بدون کدام مسأله ای هفته ها در کابل اقامت ورزیدند و با افراد، گروه ها و شخصیت های سیاسی دیدار و ملاقات کردند. رویه جنگی حکومت نیز در سال های اخیر معتدل شده بود و این حزب کمتر در عملیات ها و انفجارها سهم می گرفت. همه اینها نشان می دهد که حزب اسلامی برخلاف آنچه وانمود می سازد، با نظام سیاسی کنونی مشکل فکری و ایدئولوژیک ندارد؛ بلکه اختلافات سیاسی و براورده نشدن برخی انتظاراتی که این حزب در شمولیت خود در ساختار جدید سیاسی داشت، سبب دوری آن از عرصه سیاسی کشور گردید و آن را تا سرحد جنگ با دولت فعلی کشانیده بود.
تجرید، انزوا و به حاشیه رفتن این گروه از عرصه های سیاسی و نظامی یک واقعیتی است که نمی شود آن را انکار کرد. جذب شدن عناصر این گروه در درون دولت پیش از آن که از سیاست های آن حزب در دولت دفاع کنند، خود به زندگی در سایه نظام فعلی علاقمند می شدند. اعضای این حزب به مقامات بالای دولتی دست یافتند و هرکدام صاحب جایگاه و پایگاه سیاسی و اجتماعی در کشور گردیدند و این افراد دیگر حاضر نیستند دوباره به زندگی قاچاقی در کشورهای خارجی بر گردند. بنابراین حزب اسلامی مجبور بود که از بازی دوگانه ای که تا کنون در پیش گرفته بود، یکی را انتخاب کند: جنگ یا صلح؟

جنگ به نفع حزب اسلامی نبود؛ زیرا بیرق جنگ را در افغانستان طالبان و پس از آن داعش بالا نگهداشته اند. حزب اسلامی نمی توانست مانند طالبان و داعش به خشونت و جنگ بی رویه و بی حد و مرز در افغانستان روی بیاورد؛ زیرا از یکسو با تفکر این حزب در تضاد می باشد و از سوی دیگر نیروی جنگی و پشتوانه های نظامی مانند گروه طالبان نداشتند. ولی صلح می توانست از یک جانب جایگاه این حزب را در میان مردم و در ساختار حکومت بهبود بخشد و آن را از انزوا برهاند و از جانب دیگر از انشعاب و چند دستگی درون حزبی جلوگیری نماید.  

دیدگاه شما