صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ریشه های داخلی فجایع را بخکشانیم

-

آنچه براي دومين بار در کندز  اتفاق افتاد، آنچه در کنر رخ داد، آنچه دو سرباز در طي يکماه اخير در غزني و پکتيا انجام دادند، و... تمامي دال بر اينست که وقوع اين فجايع با همکاري نفوذي ها در داخل صورت گرفته است.
شهر کندز  سقوط کرد و هييت حقيقت ياب تنها در گزارش خود از ضعف مديريت مسولان امنيتي ياد کرد، در حاليکه به روشني آفتاب در آن قضيه دستان داخلي نمايان بود. مسافران از مسير راه اختطاف مي شوند و بعد توسط  دستگاه هايي تثبيت هويت مي شوند، اين يعني چي؟ چرا ما اقدام به از بين بردن اطلاعات آن نکرديم، دستگاه بايومتريک ما چرا تاکنون داراي يک اريشف يا ذخيره مرکزي نشده که در صورت بروز چنين حوادث بتوانيم مديريت کنيم؟
سربازيکه در کنر تمام همقطاران اش را شهيد کرد و رفت، قضه اش چي شد؟ چي کسي حداقل به عنوان معرفي کننده يا ضامن آن سرباز بازداشت و مورد فشار قرارگرفت؟ سرباز تروريست زاده اي که در روضه غزني چهار همکار اش را شهيد ساخت قضيه اش به کجا رسيد؟
شما دقيق شويد در قضيه اخير کندز ، دشمن نصف شب با سلاح و مهمات و منظم در شاهراه عمومي مستقر مي شود و ساعتها دست به انسان کشي و اختطاف مي زند، اما کسي خبر نمي شود. دشمن با خيال راحت انسانهاي بيگناه و مظلوم را  در منطقه انگور باغ از جاده اصلي منحرف و در قريه اي عمرخيل مي برد، در حضور مردمان محل به ضرب و شتم و تلاشي و بازجوي و کشتن مي پردازند. همان مردمانيکه روزانه در شهر کندز  دکانداري مي کنند و ممکن با بسيار از مسولان چاي و قهوه را همه روزه بنوشند.
از جانب ديگر شما برويد به دفترچه موجودي و وضعيت شب نيروهاي امنيتي به ويژه پوليس شاهراه نظر اندازيد که در دقيق در همين ساعات که تروريستان داشتند هموطنان مانرا مي کشتند، آنها چي نوع راپور را درج کرده اند. بدون شک اين ساحه شامل گزمه شبانه نيروهاي امنيتي است. من مطمين هستم که مسول گزمه آن ساعت در دفترچه راپور اش اينگونه وضعيت را عادي گزارش داده است.
ما مي توانيم وضعيت را تغيير دهيم، مشروط بر اينکه اراده کنيم. ما ميتوانيم تروريستان را نابود کنيم مشروط به اين در مسير نابودي تروريست ها باشيم. اما اين اراده زماني به وجود مي ايد که واقعا سياست خارجي قوي و استراتيژي منظم داخلي داشته باشيم. جنگ موجود در افغانستان قبل از اينکه به بعد داخلي يا امنيت ملي آن بيشتر وابسته باشد، دقيقا به چگونگي سياست خارجي ما وابسته است. جنگ همواره وسيله اي براي سياست بوده و خواهد بود. سياست دقيق منجر به ختم جنگ و تامين صلح و ثبات مي گردد. و تنها صلح است که ارزش کسب کردن و به دست آوردن را دارد، اما کسب صلح فقط به معني اجتناب از درگيري مسلحانه نيست، بلکه همچنين به معني يافتن راه حلهاي است که حذف علتهاي خشونت فردي و جمعي را امکان پذير مي سازد. علتهاي همچون بي عدالتي، ظلم و ستم، جهل و فقر اقتصادي،عدم تسامح و تبعيض. بايد به اين موارد بعلاوه ارزشهاي مديريتي و مسلکي جنگ براي تامين صلح و ختم جنگ نيز توجه کرد.
ما بايد استراتيژي قوي سرکوب دشمن را روي دست داشته و فورا عملي کنيم اين دشمن تنها آن تروريست تفنگ بدست نيست، اين دشمن در مساجد در ظاهر قانوني و ديني ما ارام خفه است، دشمن را بايد در هر جا و هر لباس و شکل و قيافه شناسايي و نابود کنيم. و در جانب ديگر در محلات تحت حاکميت قانون يا دولت واقعيت دولتداري و تطبيق قانون کنيم، عدالت کنيم و برابري.

دیدگاه شما