صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سیاست فعال چین در افغانستان

-

با تغييرات در رويدادهاي افغانستان، نقش کشورهاي تاثير گذار در افغانستان نيز تغيير کرده است. در طول سيزده سال گذشته، کشورهاي غربي به خصوص امريکا و انگليس نقش مهمي در مسايل افغانستان داشته اند. انگليس به عنوان کشوري که از گذشته در قضاياي افغانستان نقش داشته است و امريکا نيز که رهبري ائتلاف جهاني ضد تروريزم را در افغانستان به عهده داشته، در مسايل افغانستان نقش تعيين کننده اي داشتند. تغيير جغرافياي جنگ در افغانستان از جنوب به شمال، همزمان با خروج نيروهاي ناتو و آيساف از افغانستان، زنگ خطر را براي کشورهاي شمالي افغانستان به صدا درآورد. جمهوري هاي آسياي ميانه، چين و شوروي، خطر را در نزديکي مرزهاي خود يافتند. در حال حاضر  طالبان به مرزهاي برخي از اين کشورها رسيده اند و داعش نيز در همين راه مي خواهد خود را به اين کشورها برساند.
حامد کرزي در دوره دوم حکومتش، زماني که روابطش با غرب رو به سردي گراييد، سعي کرد با توسل به ابرقدرت هاي شرقي روسيه و چين، امريکا را وادار به همراهي با خود کند. او بارها تمايل خود را براي رفتن به سوي روسيه و چين نشان داد. اما دولت اشرف غني با درک اين واقعيت که چين و روسيه در معادلات جهاني نقش مهمي دارند، در سفرهاي اوليه خود راهي چين شد و از آن کشور درخواست کمک کرد. چين به عنوان کشوري که از نظرهاي مختلف بر پاکستان نفوذ دارد مي تواند در تحت فشار قرار دادن پاکستان براي قطع مداخلاتش در افغانستان کار کند.
به هر صورت حالا، چين عضو گروه هماهنگي چهار جانبه است که مرجع تعيين نقشه راه صلح شناخته مي شود. چين در سالهاي گذشته در افغانستان، در عين حالي که آرام و ساکت بوده و کمک هاي اقتصادي داشته است، اما همواره مترصد قضاياي افغانستان بوده و هست. سياست کنوني چين در قبال افغانستان، سياست فعال است. چين نمي خواهد نظاره گر عملکرد و رفتار کشورهاي غربي باشد. چين مي خواهد در قضاياي افغانستان دخيل باشد و در کنترول جنگ و صلح در اين کشور جنگ زده سهم فعال داشته باشد.
حضور سرزده رئيس ستاد ارتش چين در افغانستان، به خوبي نشان مي دهد که چين، از نظاره گري غير فعال به بازيگري فعال در مسايل افغانستان تبديل شده است. افغانستان در حال حاضر ميدان جنگ هاي بزرگ استخباراتي و نيابتي کشورهاي بزرگ منطقه و جهان است. جنگ هاي افغانستان بي ارتباط به تضاد منافع کشورهاي دور و نزديک منطقه و جهان با يکديگر نيست. و اين جنگ نمي تواند بدون پشتوانه سازمان هاي استخباراتي ابرقدرتهاي جهاني و قدرت هاي منطقه اي چنين داغ باقي بماند.
حضور چين در مسايل افغانستان، هر چند شايد مسئله جنگ در افغانستان را پيچيده تر کند، ولي چين به عنوان يک بازيگر جديد که طبيعتا منافع خاص خود را دارد و تعريف متفاوتي از جنگ افغانستان نيز خواهد داشت، براي بسياري از کشورها بايد جدي پنداشته شود.
همزمان، عملا در مقابل کشورهاي غربي  قرار گرفته و با حضور در جنگ سوريه، خاطرات جنگ سرد را دوباره در اذهان عمومي زنده کرده است، در مسايل افغانستان فعال تر از هر زماني ديگري شده است. روسيه در راس کشورهاي همسايه شمالي افغانستان نمي تواند خطر افراط گرايي و تروريزم را ناديده بگيرد. روسيه و چين خودشان را هدف اصلي موج جديد تروريزم و افراط گرايان مي دانند و  القاعده، داعش و طالب پيشقراولان آن به حساب مي آورند.
اما افغانستان چگونه مي تواند از چين و روسيه براي ثبات و امنيت خود استفاده کند، مسئله ديگري است. دولتمردان افغانستان در گذشته معمولا نتوانسته اند استفاده درست از تقابل ابرقدرت ها بکنند. دولتمردان افغانستان گاهي به دامن يکي افتاده اند و خشم ديگري را برانگيخته اند و بار ديگري در آتش غضب يکي گرفتار مانده اند و براي جلب نظري ديگري تلاش کرده اند.

دیدگاه شما