صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نشست چهار جانبه و راه دشوار صلح

-

دور دوم نشست گروه هماهنگي چهار جانبه ديروز با صدور قطعنامه اي به کارش پايان داد. در قطعنامه گفته شده است که در اين نشست پيشرفت هايي صورت گرفته؛ اما توضيح داده نشده که اين پيشرفت ها چيست و کدام موضوعات را دربر مي گيرد. در قطعنامه از گروه طالبان خواسته شده است که هرچه زودتر به روند صلح بپيوندند و از اعمال خشونت هاي بي مورد در افغانستان پرهيز نمايد. نکته ديگري که در قطعنامه مورد تأکيد قرار گرفته مبارزه جدي با تمام اشکال تروريسم است. ولي مشخص نيست آيا اين عنوان شامل طالبان هم مي شود يا نه؟ در گذشته چيزي که در مبارزه با تروريسم مبهم باقي مانده بود، جريان طالبان بود. آمريکا پس از ناکامي در مبارزه با تروريسم، اعلام کرد که طالبان جزؤ شبکه هاي تروريستي به شمار نمي رود و آمريکا طالبان را دشمن خود نمي داند و جنگ با طالبان مسأله داخلي افغانستان است. حکومت افغانستان هم در برابر طالبان هيچگاه موضع واحد نداشته است. گاه از آنها به عنوان برادران ناراضي ياد کرده است و گاه آنها را دشمن خطاب کرده و گاه آن گروه را مزدور بيگانه دانسته است. نگاه متفاوت به پديده طالبان، فراز و نشيب هاي جدي را در نحوه مبارزه با اين گروه طي سال هاي گذشته به وجود آورد.

در حکومت وحدت ملي رييس جمهور، طالبان را مخالفان سياسي خطاب کرد که به شدت مورد انتقاد کارشناسان و تحليل گران قرار گرفت. اين نشان مي دهد که هنوز حکومت نتوانسته موضع مشخص و شفاف در برابر طالبان داشته باشد. گروه طالبان هنوز هم براي حکومت تعريف ناشده باقي مانده است. حکومت بنا به دلايلي سعي کرده است تا بسياري از کارکردهاي ناروا و خشونت آميز گروه طالبان را ناديده انگارد و رهبران آن گروه را بدون در نظر داشت مسايل حقوقي و قضايي به مشارکت در قدرت تشويق و ترغيب نمايد.

در قطعنامه نه از تروريسم تعريف شده است و نه از کار ويژه هاي آن نام برده شده است. بنابراين وقتي گفته مي شود مبارزه با تمام اشکال تروريسم، واضح نيست که آيا گروه طالبان شامل اشکال تروريسم مي شود يا نه؟ در پانزده سال گذشته طالبان بزرگترين و مهمترين نيروي جنگي در برابر حکومت افغانستان به حساب مي آمد. نه شبکه القاعده تهديد جدي عليه امنيت کشور محسوب مي شد و نه شبکه حقاني. اما طالبان با توجه به نفوذي که در برخي ولايات داشت و با توجه به حاميان قدرتمندي که در داخل کشور از آن برخوردار بود، هر زمان مي توانست ناامني به وجود آورد و ثبات کشور را به مخاطره اندازد. پس از خروج نيروهاي بين المللي نيز همين طالبان بودند که قصد از بين بردن نظام را داشتند و سلطه امارت طالباني را در سر مي پروراندند.

به اين خاطر اگر طالبان را از چوکات تروريسم بيرون بکشيم؛ ديگر مبارزه با تروريسم در افغانستان معنا و مفهوم خود را از دست مي دهد.  در قطعنامه همچنان بر احترام متقابل کشورهاي عضو نشست گروه هماهنگي چهارجانبه صلح و بر همکاري کشورها در راستاي برقراري صلح تأکيد صورت گرفته است. اين مسأله البته در مورد صلح در افغانستان بسيار حايز اهميت مي باشد؛ زيرا در گذشته چنين برداشت مي شد که پاکستان با نفوذي که بر گروه طالبان و ساير گروه هاي هراس افگن دارد؛ توقع دارد تا از يک موضع بالاتر با افغانستان وارد مذاکره شود. اين توقع ممکن است خواسته هاي يکطرفه اي را به همراه داشته باشد که ارتباط مستقيم با مسأله صلح پيدا نمي کند. بدون شک موضع گيري هاي زياده خواهانه روند صلح را پيچيده تر مي کرد و بر روابط دوستانه دو کشور لطمه مي زد. حال اگر ميان کشورهاي عضو اين نشست اعتماد و عمل صادقانه در راستاي صلح و از بين بردن شبکه هاي تروريستي در منطقه به وجود بيايد؛ بدون شک اين نشست افق هاي روشني را بر روي مردم افغانستان باز خواهد کرد. اما اگر بازهم سايه تنش ها و بي اعتمادي هاي گذشته بر اين اجلاس غلبه کند، ديگر اميدي به آينده اين نشست باقي نخواهد ماند.

دیدگاه شما