صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

زیر باران گلوله؛ سربازی که به شادی والدین پیرش می اندیشید

زیر باران گلوله؛  سربازی که به   شادی والدین پیرش می اندیشید گزارش : علیرضا احمدی

پدرش از او میپرسد: «چقه صدای فیر میآیه؟» او میخندد و میگوید: دوستان هستند، شادیانه میزنند. خداحافظ، «مه بروم که کدام خرابکاری نکنند.» دروغ میگوید تا لبخند را از مادر و پدر پیرش نگیرد.
حوالی ساعت هشت و نیم شب جمعه، تلفون پدری فرتوت به صدا در میآید؛ آن طرف خط صدای سربازی است که برای آخرین بار هنگامی که آتش دشمن زیاد میشود با والدینش تماس میگیرد تا صدای آنان را بشنود.
بعد از مکالمه کوتاه، تلفون قطع شد و پدر و مادرش با خیالی آسوده سر بر بالشت گذاشتند؛ غافل از این که بیست و چهار ساعت بعد با بدن گلگون یگانه پسرشان مواجه میشوند.
فردای آن روز موتر نظامی به منزل نورمحمد احمدی نزدیک میشود، پدر و مادر پیر فکر میکنند پسرش آمده به استقبال او میایستند، اما با حضور اقوام و آشنایان و دیدن تابوت از هوش میروند.
جگرن نورمحمد احمدی، آمر اپراسیون نظم عامه ولایت هرات، شب جمعه 20 ثور 1397 با بیش از سی همسنگرش در حمله گروهی طالبان به شهادت رسید.
او نزدیک به یازده سال در صفوف نیروهای امنیتی (پولیس نظم عامه) خدمت کرد؛ اما سرانجام شب جمعه در حمله گروه تروریستی طالبان به شهادت رسید.
طی سالهای اخیر شورشیان گروه طالبان چندین حمله بر ولایت فراه و سایر ولایتهای کشور انجام داده که در نتیجه آن صدها تن از نیروهای امنیتی و دفاعی کشور شهید شدهاند که نورمحمد احمدی نیز یکی از آنان است.
نبود پدر، زخمی ناسور
نورمحمد احمدی سه فرزند خردسال (یک دختر و دو پسر) دارد که بعد از آن واقعه، هر روز داغ نبود پدر را حس میکنند و زخم ناسوری شده است.
دختر چهارده ساله نورمحمد احمدی میگوید که داغ بیپدری را نمیتوان با چند کلمه و یا جمله توصیف کرد. پدر برای فرزندان خانواده همانند اکسیجن است. ما هر روز میمیریم، هر وقتی که کودکی دست در دست پدر در کنار سرک قدم میزند.
او گفت که با رفتن پدر، خانهای که او ساخته بود را ترک کردیم تا شاید خاطراتش کمتر شود، اما نشد که نشد. نقش لبخند او را نمیتوان فراموش کرد.
این دختر چهارده ساله افزود: میدانم کودکان زیادی مثل ما هستند که از نعمت پدر به دلیل جنگهای خانمانسوز گروههای تروریستی محروم شدهاند اما اینکه میبینیم دیگران به آنان افتخار میکنند، تسکین قلبهای زخمی ما میشوند.
هر چند آمار دقیقی از شمار کشته شدگان نیروهای دفاعی و امنیتی کشور وجود ندارد اما محمداشرف غنی رئیس جمهوری در سال 2018 میلادی گفته بود که طی چهار سال گذشته حدود ۳۰ هزار نیروی امنیتی افغان کشته شدهاند.

وصیتنامه شهید نورمحمد احمدی
نورمحمد احمدی سال گذشته در ولایت فراه زخمی شده بود او گویا شهادت را به جان خریده بود و میدانست که روزی از این جهان رخت برمیبندد به همین لحاظ وصیتنامهاش را نیز نوشته است.
دوستانش میگویند، او در وصیتنامهی خود نوشته: مپندارید آنهایی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند؛ بلکه زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند.
آقای احمدی این گونه وصیتنامهاش را آغاز کرده است: «درود بر روح شهدای افغانستان، مخصوصا شهیدان راه حق و آزادی. چند کلمهای به عنوان وصیتنامه مینویسم. اول از هر چیزی باید بگویم که اگر نیروهای امنیتی نبودند تا چندین سال دیگر طالبان و داعش بر گرده ما سوار میشدند و از ما به عنوان یک برده استفاده میکردند پس قدر نیروهای دفاعی کشور را بدانید و به هر قیمتی که شده از ارگانهای اردوی ملی پشتیبانی کنید.
این فرمانده پولیس نظم عامه در قسمتی دیگر از وصیتنامهی خود نوشته که دشمنان کشور میخواهند مردم را از یکدیگر جدا کنند اما حفظ وحدت شما را به پیروزی میرساند پس دست از تفرقه و جدایی دست بردارید، در این زمان که زمان جنگ است ممکن است در جامعه کمبودهایی وجود داشته باشد پس این کمبودها ناراحت نشوید که خداوند در هر لحظه شما را آزمایش میکند .
او لحظهای با پدر و مادرش نیز درد دل کرده است و نوشته است: «پدر و مادر عزیز من! در زندگی شما را خیلی ناراحت کردم و اکنون که عازم جبهه جنگ هستم قدر شما را فهمیدهام. پدر و مادر عزیز! میدانم که سخت است، ولی اگر من کشته شدم از شما میخواهم که برای من گریه نکنید، چون اگر خدا قبول کند شهید هستم و کسی که شهید میشود تازه اول زندگی خود را شروع کرده و آنهم در نزد خدا.
او از پدر و مادرش طلب عفو کرده و از آنان خواسته است که برای من از تمام دوستان، خویشان و آشنایان رضایت طلب کنید. شهید احمدی از خواهرانش نیز خواسته است که مواظب فرزندانشان باشند و تلاش کنند که افراد مومن و معتقد به قرآن و اسلام، وطندوست بار بیاورند. نورمحمد احمدی در آخرین قسمت وصیتنامهاش نوشته است که تمامی وسایل خانه متعلق به همسرم است و حقوق و مزایای مرا به پدر و مادرم بدهید و آنان هر طور صلاح داشتند، مصرف کنند.
حاجی شیرعلی احمدی پدر پیر نورمحمد احمدی اکنون با شهید شدن سومین فرزندش، مجبور است، یازده نواسهی خود را سرپرستی کند. دو فرزند دیگر حاجی شیرعلی سالهای گذشته از این جهان رخت بربستند.