صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افغانستان از محاط به خشکی تا رسیدن به چهار راه اقتصادی آسیا

افغانستان از محاط به خشکی تا رسیدن به چهار راه اقتصادی آسیا

نویسنده : سید امین بهراد
اداره خط‌‌ آهن کشور اعلام کرده است که کار ساخت خطآهن آقینه- اندخوی به پایه اکمال رسیده و آماده بهرهبرداری است. این خطآهن که 30 کیلومتر طول دارد به ارزش 30 میلیون دالر از بودجه انکشافی افغانستان تمویل شده است.
این خطآهن پس از امضای یک تفاهمنامه میان دولتهای افغانستان و ترکمنستان سالپار از ولایت فاریاب آغاز شد. اکنون کمی دیرتر از یک سالگیاش این خط آماده بهرهبرداری شده است.
اداره خط آهن کشور گفته است که استیشن خطآهن آقینه- اندخوی بهطور اساسی ساخته شده و روزانه دهها تُن کالای تجارتی در این مسیر تخلیه و بارگیری میشود.
رشید مرادوف معاون نخست وزیر ترکمنستان که چهار روز قبل به کابل آمده بود با رئیس جمهور غنی در مورد پروژههای مشترک و منطقهای اقتصادی صحبت کرده بود. گفتنی است که پروژههای تاپی، توتاپ و فایبرنوری، خط آهن و احداث بندهای آب در افغانستان شامل این صحبتها بودند.
حدود یک ماه پیش به تاریخ 20 قوس خط آهن هرات- خواف میان افغانستان و ایران نیز توسط دو رئیس جمهور دو کشور به بهرهبرداری رسید.
در ماه آگست سال 2016 راه آهن «سینو-افغان» که یک ریل ترانسپورتی ویژه میان دو کشور افغانستان و چین خوانده شد، در شهر هایمن در ایالت جیانگسون چین افتتاح شد.
این خط آهن از کشورهای قزاقستان و ازبیکستان گذشته و به ریل بندر تجارتی حیرتان در ولایت بلخ در افغانستان وصل شده است.
به باور آگاهان حوزه اقتصاد و تجارت احداث خطوط آهن افغانستان را از وابستگی به بنادر آبی پاکستان رهایی میبخشد و قیمت انتقالای کالاهای تجارتی را به میزانی زیادی کاهش میدهند.
حالا خط آهن آقینه- اندخوی با گذشتن از کشورهای ترکمنستان، آذربایجان و گرجستان به ترکیه میرسد و کالاهای تجارتی و صادراتی افغانستان که عمدتا میوههای تازه و خشک است به راحتی و با ارزانترین شکل به مارکت اروپا میرسد.
از طریق خط آهن هرات- خواف نیز کالای تجارتی افغانستان با عبور از ایران به ترکیه و از آن طریق به اروپا میرسد. از جانب دیگر کشورهای آسیای میانه که سرشار از انرژی فسیلی اند و نیاز به مارکت دارد، با بهرهبرداری خط آهن اندخووی- آقینه به ارزانترین شکل به افغانستان میرسد. در صورتیکه پاکستان برنامهای برای انکشاف اقتصادی و تجارتی کشور خود داشته باشد، سیاست همکاری و همگرایی منطقهای را جاگزین سیاست تخریب و آتشافروزی در کشور ما نماید، احداث زیرساختهای ترانسپورتی مثل خطآهن، خطوط انتقال گاز و برق از طریق افغانستان میتواند در انتقال نفت و گاز به این کشور نیز مفید و به صرفه باشد.
قرنها افغانستان به دلیل محاط بودن به خشکه دچار مشکلات جدی تجارتی بود و این محدودیت، وابستگی شدیدی به بنادر آبی پاکستان ایجاد کرده بود. طوریکه اگر یک روز بندر تورخم یا یکی از بنادر آبی آن کشور به روی تجارت افغانستان بسته میشد، قیمت مواد خوراکی تا چند برابر افزایش میافت و در سراسر کشور روحیه قحطی زدگی حاکم میشد.
در فصل تابستان میوههای تازه افغانستان گاهی چندین هفته از روی عمد در بنادر پاکستان متوقف میشدند تا تمامی کالا فاسد میشد و سکتور خصوصی کشور به میلیونها دالر خسارهمند میشدند. این وضعیت به اندازه پیشرفت کرد که پاکستان به بنادر خود در برابر افغانستان به عنوان یک حربه سیاسی نگاه میکرد و هرگاه که دلش میخواست این بنادر را به روی افغانستان مسدود میکرد.
حالا نباید از حق بگذریم که رئیسجمهور غنی این حربه را به میزانی زیادی از دست پاکستان گرفته و اگر پروژههای منطقهای چون تاپی، توتاپ، کاسا یکهزار و تاپ در سالهای آینده عملی گردد، قضیه برعکس میگردد و نه تنها کلید اقتصاد کشور پاکستان که به طور اختصاصی کلید انرژی تمام کشورهای جنوب آسیا و آسیای میانه در دست افغانستان قرار میگیرد.
پاکستان روی روابط تجاری افغانستان و هند حساسیت جدی دارد. بارها موجب فاسد شدن کالای تجارتی افغانستان به مقصد هند شده است. اشرف غنی با راه اندازی بندر چابهار، در این مورد نیز دست پاکستان را خالی کرد.
اکنون با باز شدن راههای بدیل برای افغانستان بر پاکستان است که آن کشور نیز به این کاروان بپوندد و به جای مداخله در امور داخلی افغانستان و تجهیز طالبان و گروههای ترویستی در افغانستان، برای ساختن یک پاکستان مدرن با اقتصاد شکوفا دست همکاری بلند کند و از پتانشیل موجود افغانستان به عنوان یک کشور همجوار، همفرهنگ و دارای بیشترین مرز مشترک استفاده مثبت ببرد.
رئیسجمهور غنی باری گفته بود که افغانستان را به «چهارراه اقتصادی آسیا» بدل خواهد کرد. با عملی شدن چند پروژه دیده میشود که این کار چندان سخت و غیر عملی نیست، کافیست رهبری سیاسی کشور ارادهای برای عملی شدن برنامههایش داشته باشد.
با این وصف در صورت داشتن اراده سیاسی 5 تا 10 سال دیگر افغانستان به واقع، به چهارراه اقتصادی آسیا مبدل خواهد شد.
مردم افغانستان باید قدر این اقدامات هرچند کوچک ولی نهایت موثر را بدانند. این قلم باور دارد که مردم افغانستان مردم قدر شناس و پاسداری هستند، در صورتیکه به ماهیت موضوع پی ببرند، خادم و خائین را از هم تفکیک کنند، از خادمان خود در طول تاریخ پاسداری کرده و پس از این نیزی پاس خواهند داشت.  اما آنچه در این میان مهم است این است که رسانههای گروهی در کشور نیز مسئولیت تام دارند که مردم افغانستان را از ظرفیتهای شان آگاهی دهند و به جای خبرهای زرد و نگران کننده به چنین خبرها بیش از پیش بپردازند، تا برای مردم افقهای امید باز شوند و این باور به میان بیاید که افغانستان میتواند به تنهایی از پس مشکلات خود بیرون بیاید و در روزگاری نه چندان دور از یک کشور کمکگیرنده به عنوان عضو موثر منطقه و جهان  عرض وجود کند.