صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱۶ سرطان ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آسیب‌های کرونا به معارف، یک سال هدر رفته

آسیب‌های کرونا به معارف، یک سال هدر رفته

پاندمی کرونا تاثیرات عمیقی بر رفتار مردم در سراسر جهان گذاشت. کشوری نیست که از پیامدهای منفی ناشی از این ویروس در امان باشد. جدا از تلفات انسانی ناشی از این ویروس و مرگ بیش از یک میلیون نفر در سراسر جهان بنا بر آمار رسمی ثبت شده، اقتصاد جهان یکی از بدترین شرایط خود را در صدسال اخیر طی می کند. شرکتهای حمل و نقل هوایی و زمینی رو به ورشکستگی اند و کشورهایی که اقتصاد تک قطبی و وابسته به جذب جهانگرد دارند، بیشترین ضرر را متقبل شده اند.
افغانستان از کشورهایی است که از جهات مختلف از این ویروس آسیب دیده است. اگر چند بنا بر آمار رسمی دولتی، آمار ابتلا و مرگ و میر ناشی از این ویروس در افغانستان، کمترین آمار ثبت شده در میان کشورهای جهان است. اما بر هیچ کشی پوشیده نیست که آمار واقعی تلفات و ابتلای این بیماری دهها و شاید صدها برابر آمار رسمی ثبت شده در مرکز آمار افغانستان است. کشورما از جهات مختلف در مقابل این پاندمی آسیب پذیری و ضعفهای زیربنایی خود را نشان داد. نبود مراکز تخصصی کافی تداوی این بیماری، فساد و حیف و میل کمکهای اختصاص یافته برای مبارزه با کرونا و بیکاری گسترده در کنار نبود امنیت، زندگی را در سایه کرونا به مراتب تلخ تر کرده است.
یکی از بخشهای مهم و حیاتی برای کشور جنگزده و در حال رشدی مثل افغانستان، معارف یا آموزش و پرورش کشور است. بدون شک افغانستان از این جهت بیشترین آسیب را دیده است. از دست دادن زمان در بحث معارف و خصوصا کشوری که نیاز مبرم به نیروهای انسانی آموزش دیده و متخصص برای بازسازی کشور دارد، خسارت سنگین و غیر قابل جبران است. کشورهای دیگر جهان، از آنجا که زیربنای ارتباطات شان را تقویت کرده و عموم مردم به رسانههای جمعی و امکاناتی چون اینترنت پرسرعت دسترسی دارند، تا حدودی توانسته اند که بر این مشکل فایق آمده و آسیب وارده بر معارف به حداقل ممکن آن برسانند. اما متاسفانه افغانستان به علت نبود زیربناهای لازم در این مورد توفیقی حاصل نکرده و قریب به اتفاق یک سال درسی دانش آموزان کشور برباد رفت.
موضوعی که این مساله را بیشتر رنج آور می کند، ناتوانی دولت در امر مبارزه با کرونا بود. مکاتب چه باز می بود و چه بسته، تاثیری بر همه گیری این ویروس نداشت. تدابیر دولت در امر مبارزه با کرونا از همان اول محکوم به شکست بود. نه دولت توانایی قرنطینه عمومی شهرها را داشت و نه مردم می توانستند که در خانه بمانند و به دنبال کارشان نروند. به علت غیر ممکن بودن حفظ فاصله اجتماعی و کمبود وسایل پیشگیری از این ویروس، کرونا در خانه عموم مردم نفوذ کرد. طبق آماری که خود دولت چند ماه پیش اعلان کرد، در یک سوم مردم کشور این بیماری را پشت سر گذرانده اند. بدون شک آمار بیشتر از چیزی است که دولت اعلام می کند. اما تعطیلی با وجود این، مثل سایر کشورهای جهان افغانستان به ناچار در مدارس را بست اما هیچ کاری برای دسترسی شاگردان به آموزش انجام نداد ‎‎ ؛ این فرقی بود که افغانستان و جهان را در مبارزه با کرونا از هم متمایز می کرد.
در اکثر نقاط کشور به جز چند ولایت گرمسیر، مکاتب با آغاز فصل بهار شروع به فعالیت می کند. امسال باز شدن مکاتب مصادف بود با ورود کرونا به کشور و تعطیلی اجباری مکاتب. از این رو اکثر دانش آموزان مناطق سردسیر شش ماه از نه ما آموزشی شان را در خانه گذرانیدند.
بسته شدن هزاران مکتب خصوصی در کشور، جدا از اینکه شاگردان را از درس محروم کرد، هزاران معلم شاغل در این مکاتب را نیز بیکار و عملا بدون هیچ درآمدی خانه نشین کرد. از آنجا که این معلمین معاش خود را از راه پرداخت پول توسط شاگردان بدست می آورند، عملا آنها در این مدت گرفتار مشکلات معیشتی فراوان و کمر شکنی شدند. اعتراضات این معلمان راه به جایی نبرد و دولت هیچ برنامهای برای اهدای وام و یا حمایت از این قشر انجام نداد. در حالی که خود دولت به خوبی می داند که این مکاتب بار بزرگی را از دوش دولت برداشته و نقش پررنگی در فراینده آموزش کودکان و نوجوانان کشور دارد. آسیب پذیر بودن این قشر از جامعه در مواقع حساس و بی توجهی مطلق دولت در قبال وضعیت سخت آنها، از تلخ ترین تجارب زیستن در افغانستان به عنوان معلم بود که عده زیادی آن را با پوست و گوشت خود لمس کردند.
برای آموزش کودکان گرفته تا مشکلات شدید نظام آموزشی کشور چه از جهت چاپ و پخش کافی کتاب و چه اشکالات عمده در محتوای کتابهای درسی، همه و همه دست به دست هم داده اند تا معارف کشور را آسیب پذیر و ناکارآمد کند. اما امسال همین وضعیت نیم بند هم کاملا از هم پاشیده و زمان با ارزش شاگردان عملا به هدر رفته است.
وزار معارف به طور صریح مشخص نکرده است که برای جبران این مشکل چه راهحلی را در نظر دارد. در ظرف دو سه ماه باقی مانده معلمین و شاگردان کاری از دستشان ساخته نیست. به زودی با بارش برف در کشور و نبود وسایل گرمایی مناسب برای شاگردان در صنوف درسی، عملا رفتن به مکتب در مناطق سردسیر ناممکن خواهد بود. از این رو، این وزارت نمی تواند زمان از دست رفته را در زمستان جبران کند.
وزارت معارف اگر امسال را در همین دو سه ماه باقی مانده خلاصه کند و شاگردان درس نخوانده به صنف بالاتر بروند، کلوخ گذاشته و از اب تیر خواهد شد. از آنجا که دروس مکتب پله به پله و سلسلهوار است، مشکلات درسی سرجایش مانده و این دیوار تا ثریا کج خواهد رفت. اگر امسال را کلا ملغی اعلان کند، یک سال هدر رفته در آموزش جبران شدنی نیست. بدتر اینکه معلوم نیست که سال آینده این وضعیت قابل جبران است یا نه و پاندمی کرونا چگونه خواهد بود. وزارت معارف برای به حداقل رسانیدن آسیبهای این وضعیت بر معارف کشور، چاره ای ندارد جزاینکه رو به سوی آموزش مجازی بیاورد تا اگر اتفاقاتی از این دست دوباره در جهان روی دهد، وضعیت را تا حد زیادی کنترل کند. اما با وضعیت کنونی کشور، برای رسیدن به این هدف، راه درازی در پیش است. خامه پرس