صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

در بحران ایران، افغانستـان و عراق نیز آسیب می‌بینند

در بحران ایران، افغانستـان و عراق نیز آسیب می‌بینند

نانسي  ليندبورگ
مترجم: سخي خالد
منبع: انپيآر
پيامدهاي درازمدت نابودي قاسم سليماني، فرماندهي سپاه قدس ايران، به واسطهي هواپيماي بدون سرنشين امريکايي تاکنون مبهم است. به نظر ميرسد که حداقل فعلاً از شروع جنگ خبري نيست، زيرا هر دو جانب از هزينهي گزاف ادامه اين مسير [خطرناک] آگاه هستند.
با اين حال، در اين وضعيت پرالتهاب، تهديد بزرگتر، خسارت ديدن عراق و افغانستان است؛ دو کشور آسيبپذير و همجوار با ايران که به سختي پيشرفت کرده و درگير دو جنگِ خونبارِ نفسگيرِ هستند.
عراق و افغانستان، به خصوص در برابر پيامدهاي بروز تنشها و درگيريهاي احتمالي آسيبپذير هستند. هر دو کشور دقيقاً تجربه جنگهاي درازمدت را دارند، از نيروهاي امريکايي ميزباني ميکنند و از شکافهاي عميق اجتماعي قابل بهرهبرداري برخوردار هستند. هر دو کشور باييست در کنار متوازن کردن روابط پيچيدهي همدلانهاش با امريکا، روابط چارهجويانهاي را نيز با ايران به مثابهي يک همسايهي دايمي که روابط اقتصادي و در بسياري موارد سياست سلطهجويانه را در اين کشورها دنبال ميکنند، بر قرار کند.
چيرگي آرام ائتلاف جهاني براي شکست داعش در عراق، به خصوص اگر نيروهاي امريکايي از اين کشور خارج شوند، ميتواند به سرعت دوباره شکل بگيرد. در حالي که در بهار گذشته زماني که در عراق بودم از زبان دهها مقام دولتي و رهبران جامعه مدني در بغداد و اربيل، اقليم کردستان عراق، شنيدم که مردم از اين مسئله که داعش با از دست دادن قلمروشان کاملاً شکست خورده است، به شدت نگران بودند. گروههاي شبه نظامي در روستاها و اطراف همچنان به مردم حمله و آنان را تهديد ميکردند. رهبران سراسر عراق به صراحت يادآور شدند که حضور امريکاييها براي نابودي داعش الزامي است. با اين وجود، تنها چند روز پس از کشته شدن سليماني، فرماندهي نيروهاي امريکايي در عراق اعلام کردند که ائتلاف جهاني براي شکست داعش فعاليتهايش را متوقف کرده است. برنامهي خروج همچنان پوشيده است و اين عراق را در برابر مسئلهي داعش آسيبپذيرتر ميکند.
براي نبرد نهايي با داعش، عراقيهاي بايد به شرايطي دقت کنند که سازمانهاي شبه نظامي ريشه و بيخ و برگ گرفتند: محروميت گروههاي مشخص اجتماعي، فقدان خدمات اوليه، فساد، الزام اجراي عدالت و تحقق آشتي ملي، و نابوديِ عميقاً زجرناک اعتماد. دهها هزار شهروند عراقي در بغداد و ايالتهاي جنوبي، فصل چهارم سال 2019 را با ريختن در خيابانها سپري کردند و خواستار رسيدگي به اين نگرانيها و از همه مهمتر کاهش نفوذ ايران شدند. صداي مردم عراق در گردباد التهاب کنوني نه تنها به فراموشي سپرده ميشود بلکه ايران تقريباً از اين وضعيت براي به دست آوردن جايگاه مستحکمتر در عراق و تاثيرگزاري بر انتخاب نخست وزير جديد بهرهبرداري ميکند.
در سمت ديگر ايران، افغانستان نيز در معرض وارد شدن به يک جنگ مخرب نيابتي ميان امريکا-ايران است، دقيقاً به همان ترتيبي که گفتوگوهاي صلح ميان امريکا-طالبان از سر گرفته شد. ايران ميتواند از روابط ديرينهاش با فرماندهان جنگي طالبان در ولايتهاي جنوب-غربي به خوبي استفاده کند. يا شبه نظاميان افغان ساکن در ايران را به منظور هدف قرار دادن منافع و نيروهاي امريکايي سازماندهي کند. گروههاي تروريستي به سادگي ميتوانند با استفاده از فرصت شبکههاي شان را گسترش بدهند و يکبار ديگر از افغانستان به مثابهي يک پايگاه امن به هدف برنامه ريزي حملات و ناامن سازي منطقه استفاده کنند. يک تهديد بالقوه از جانب ايران و/يا تجديد فعاليتهاي تروريستي ميتواند به افزايش حضور نيروهاي امريکايي در افغانستان منجر شود؛ اقدامي که به معناي پايان يافتن توافق احتمالي صلح ميان ايالات متحده و طالبان خواهد بود.
ايران، براي دههها ميزبان ميليونها مهاجر افغان بوده است. يک رهبر زنان از کابل به من ميگويد که ايران وضعيت ما را بهتر و بيشتر از امريکا درک ميکند. او به شرط پنهان ماندن هويتاش ميگويد: «آنان ميدانند که چگونه از ما سؤاستفاده کنند. راه بسيج کردن ما را ميدانند. باييست انتظار داشته باشيم که فعاليتهاي ايران در افغانستان گسترش پيدا کند. ما بايد آماده باشيم.» 
حتا پيش از بحران کنوني، کنگره ايالات متحده خواستار عقب نشيني نيروها و کاهش دخالت امريکا در اين دو «جنگ بيپايان» شده بود. با اين وجود، اکنون براي خروج از افغانستان و عراق، کاهش تلاشها در عرصههاي ديپلوماتيک، نظامي و بازسازي، زمان مناسبي به نظر نميرسد.
عقب نشيني کامل نيروهاي امريکايي از عراق زمينهي بازگشت داعش را فراهم ميکند، همان گونه که در سال 2011 به اين گروه فرصت ظهور داد. ديدگاه عراقيها در ارتباط به خروج نيروهاي امريکايي همسان و يکدست نيست. پارلمان عراق اخيراً به خروج نظاميان رأي مثبت داد، اما سنيها و کردها از شرکت کردن امتناع کردند. اکنون زمان ديپلوماسي مدبرانهي ايالات متحده براي حصول اطمينان از ماندن نيروهاي نظامي در عراق فرا رسيده است.
ايالات متحده باييست تلاشهايش را در راستاي اقامهي صلح پايدار در افغانستان شدت بخشد. در عوض خروج يکسويهي نظامي که اين کشورِ به شدت آسيبپذير را بيشتر بيثبات ميکند، عقب نشيني مسوولانهي نيروهاي امريکايي در نتيجهي اعادهي صلح توافقشده ميتواند پاسخي باشد به دادخواست صلح مردم افغانستان و متضمن منافع ايالات متحده. 
افغانستان و عراق خواهان ايفاي نقش به عنوان «پيادهي شطرنج» در بازي ميان ايالات متحده و ايران نيستند. امريکا هنوز ميتواند از تلاشهاي مردم محلي در راستاي اقامهي صلح در عراق و افغانستان حمايت کند، به ويژه اين که شهروندان خواستار حکومتهايي هستند با مسووليتپذيري بيشتر. واشنگتن باييست تلاشهاي دستگاه ديپلوماسي را گسترش بدهد تا به هر دو کشور نه تنها در پيوند به منازعه با ايران که در مورد اهميت اتحاد با ايالات متحده به روشني اطمينان داده شود.  
ايالات متحده باييست در برابر وسوسهي خروج از اين کشورها مقاومت کند. ايالات متحده، به هدف پايان واقعي اين «جنگهاي پايان ناپذير» از بيثباتيِ درازمدت در منطقه جلوگيري کند و از دستاوردهاي مهم در عراق و افغانستان پاسداري کند.