صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

اشرف غنى خطوط اصلی برنامه‌هایش را بیان کرد

اشرف غنى خطوط اصلی برنامه‌هایش را بیان کرد

 رئيس جمهور جديد افغانستان، در اولين بيانيۀ خود براصلاحات بنيادى هرسه قوه تاکيد نمود، حکومتش را به ملت حسابده خواند و از طالبان و حزب اسلامی خواست که به مذاکرات سياسی حاضر شوند.

محمد اشرف غنى احمدزى به عنوان رييس جمهور جديد، روزگذشته مراسم تحليف را بجا آورد و در نخستين سخنرانى، اولويتهاى کارى خود را توضيح داد و براصلاحات بنيادى در هرسه قوه، تاکيد کرد.

وى گفت که حکومت وحدت ملى نياز افغانستان است، حکومت وحدت ملى به معناى تقسيم قدرت نيست، بلکه به معناى تقسيم وظايف بخاطر خدمت به مردم است؛ اينگونه حکومت تمثيل کنندۀ اراده، خواستها و آرمانهاى مردم ميباشد. وى از داکتر عبدالله عبدالله تشکر کرد که با همکارى و تلاشهاى خود، پروسه تشکيل حکومت وحدت ملى را به موفقيت رساند.

اشرف غنى گفت که افغانستان امروز، متفاوت از افغانستان ديروز است و افغانستان امروز، نويد تولد شهروند نوين را ميدهد.

رييس جمهور جديد افزود:  ما ديگر تبعه نيستيم وهم تابع کس ديگرى نيستيم؛ منحيث وطنداران، داراى حقوق و وجايب يکسان هستيم.

وى علاوه کرد که قانون اساسى، حکومت را مکلف به تامين تمام حقوق افغانها ميکند. مردم افغانستان براساس همين مواد قانون اساسى، حکومت پاسخگو و مسوول ميخواهد و حکومت وحدت ملى، مصمم است تا پاسخگو باشد.

احمدزى گفت که در کنار پروسۀ سياسى، تحول نيز از خواستهاى جدى مردم افغانستان است و به اين خواست مردم، حکومت وحدت ملى متعهد است و در کنار ارزشهاى مثبت، بر نياز به تغيير و تحول بنيادى و به اصل خدمت به مردم تاکيدکرد.

وى اولويت هاى کارى خود را چنين شرح داد:

دولتدارى و حکومتدارى:

براساس قانون اساسى، دولت بر سه قوه استوار و رييس جمهور در راس هرسه قوه است؛ از نظر ما بخاطر هماهنگى وظايف هر سه قوه، اصلاحات بنيادى نياز است.

قوۀ مقننه:

قوه مقننه سه وظيفه اساسى دارد، نمايندگى مردم، نظارت از عملکرد حکومت وتقنين، ما ميخواهيم که ميان قوه مقننه و اجرائيه براساس صلاحيت هاى وظايف قانونى، يک قرارداد به ميان آيد؛ هر وزير وهر وزارت بايد يک قرارداد واضح يکساله داشته باشد که براساس آن، به شوراى ملى راپور بدهد.

خواست ما از وکلاى شوراى ملى اين است تا ديگر خواهان ملاقات هاى شخصى با رهبرى و مديريت وزارتخانه ها نباشند؛ درعين حال از آنان ميخواهيم که از ارايه پيشنهاد در مورد تقرر، انفکاک و يا هم تبديلى مخصوصاً در دواير امنيتى اجتناب کنند.

مردم براى رسانيدن پيام و آواز شان به دولت، نياز به نمايندگى دارند، براى انجام نمايندگى بهتر و موثرتر از موکلين، شيوه نمايندگى از مردم در شوراى ملى اصلاح و واضح خواهد شد و براساس حکم قانون اساسى، قانون تشکيلات اساسى تصويب ميشود تا راه را براى تدوين لويه جرگه تاريخى که  به آن موافقه داريم، باز نمايد.

بدون شک مردم خواستار حاکميت قانون است وبراى تحقق اين امر، نياز برآن است تايک اجنداى تقنينى براى شوراى ملى آماده شود، اين کار ما را کمک خواهد کرد تا براى تکميل قانون اساسى، قوانين فرعى را تصويب نماييم تا مشکلات موجود دراين راستا رفع شود؛ ما مصمم هستيم تابراى تقويه کار مثبت شوراى ملى، اقدامات موثر و همه جانبه نماييم.

قوۀ قضائيه:

عدالت، اساس دين مبين اسلام است و قضات مسووليت اجراى عدالت را دارند، درقوه قضائيه که آيينه شريعت و قانون به شمار ميرود، بايد شفافيت حاکم شود؛ اما بدبختانه درقوه قضائيه اتهامات فساد موجود است وفساد در قوه قضائيه، راه را براى بدامنى فراهم ميسازد؛ از ستره محکمه بااحترام، همين امروز ميخواهيم که در جريان يکماه براساس اصل مکافات و مجازات، تمامى محاکم را ارزيابى نمايد.

تعيين، عزل، تقاعدو پذيرفتن استعفاى قضات، از صلاحيتهاى رييس جمهور است و من در روشنى اصل مکافات و مجازات براى اصلاح اين سکتور مهم، ازتمامى صلاحيتهاى خود کار خواهم گرفت واگر ميخواهيم حاکميت قانون عملى شود و مقامات بلندپايه دولت که به فساد آغشته اند مجازات شوند، بايد قوه قضائيه پاک و مورد اعتماد باشد.

تمام دوسيه هاى ناتکميل بايد هرچه زودتر براساس قانون مدنى و قانون جزا تکميل شود و برآن دوسيه ها عاجل غور خواهد شد که سرنوشت شان نامعلوم است و براى اين کار، کميته باصلاحيت توظيف خواهند شد و درکنار محاکم، در اجراآت څارنوالى نيز به تغييرات جدى نياز است.

براساس حکم ماده ١٣٤ قانون اساسى، څارنوالى صلاحيت تحقيق جرايم و در محاکمه، وظيفه اقامۀ دعواى متهم را دارد و څارنوالى نبايد در امور ديگر مداخله کند.

قوۀ اجرائيه:

در نظام هاى رياستى، رياست جمهورى نهاد استراتيژى،پاليسى ساز، نظارتى، تصميم گيرنده و مسوول است؛ برمبناى قانون اساسى، رياست جمهورى داراى صلاحيتهاى مشخص است. قوه اجرائيه بازوى اجرايى وظايف رييس جمهور است. تجارب بين المللى نشان ميدهد که موثريت دولت درنظام رياستى، به نهادينه شدن صلاحيتهاى رياست جمهورى درچوکات يک نهاد تعلق دارد؛ تا از طريق آن صلاحيتهاى فردى رييس جمهور، به نهاد رياست جمهورى انتقال يابد؛ اين کار امکان آنرا فراهم ميسازد تا رييس جمهور به مردم پاسخگو باشد.

براساس يک پاليسى منظم و سريع، وظايف ادارات حکومتى مشخص و تداخل کارى بين وزارتخانه ها وساير ادارات رفع خواهد شد و اين اقدام درعين حال موجب آن خواهد شد که ادارات مستقل و موازى دوباره در چهارچوب وزارتخانه ها بصورت اساسى جذب گردد.

صلح:

تهديدات و چالشهايى را که افغانستان درحال حاضر به آن مواجه است، نبايد دست کم گرفت، برخى از کشورهاى عربى درحال انفجاراند و برخى از حلقات ميخواهند تاکشور عزيز ما ميدان جنگ دوامدار باشد؛ به همين منظور ما موضوع صلح پايدار را جدى ميگيريم.

صلح، يکى ازارکان اساسى ثبات سياسى را تشکيل ميدهد، کشورى که دچار ناآرامى بوده، امنيت و مصوونيت شهروندان آن به درستى تامين نباشد، به ثبات رسيده نميتوانيم و به ياد بايد داشت که صلحى که سرخط فصل نو براى شروع يک جنگ همه جانبه باشد مورد قبول نيست؛ به همين منظور تاکيدما بر صلح پايدار است نه صلح مقطعى و کوتاه مدت.

عدالت اجتماعى تهداب صلح را تشکيل ميدهد، صلحى که باعث بيعدالتى درجامعه شود کوتاه مدت خواهد بود و نميتواند مارا به ثبات برساند و امروز ما ثابت کرديم که همديگرپذير شديم و اين همديگرپذيرى، بايد ما را به صلح پايدار کمک کند. تحکيم ثبات و تامين امنيت بدون ختم حکومت هاى موازى ميسرنميشود، ما وعده ميسپاريم که با تشکيل حکومت وحدت ملى، به تمام حکومات موازى نقطۀ پايان خواهيم گذاشت.

ازعلمای دينى، متنفذين قومی و نخبگان سياسی کشور ميخواهيم  تا به منظور تحکيم صلح، ثبات و امنيت، دست به دست هم بدهند و بايد صدای صلح از هر منبر مسجد بلند شود و علمای دينى می توانند در اين راستا نقش مهم ادا نمايند.

اختلافات بايد از راه سياسی حل شود و بايد طالبان  و حزب اسلامى به مذاکرات حاضر شوند، ما ثابت ساختيم که اختلافات سياسی را میتوان با مذاکرات سياسی حل کرد، مخالفان مسلح مشکلات شانرا با  حکومت وحدت ملی در ميان بگذارند تاراه حل برايش پيدا شود؛ کسانيکه کشور را بخاطر اهداف ديگران به ميدان جنگ مبدل ميکنند، افغان نيستند و در ميان افغانها جا هم ندارد.

امنيت:

امنيت زمانی تامين ميشود که از نيروهای امنيتی بخاطر تحکيم قانون، صلح و ثبات استفاده شود و نيروهای امنيتی در سياست دخيل نشوند. حکومت وحدت ملی، مصوون(حافظ) جان نيروهای امنيتی خواهدبود و بخاطر تقويه و مسلکی سازى نيروهای امنيتی، از هيچ نوع سعی و تلاش دريغ نخواهيم ورزيد و حکومت وحدت ملی مسووليت دارد تا برای نيروهای امنيتی شرايط خوب زند گی را مهيا نمايد.

مردم از نيروهای امنيتی حمايت نموده و در صفوف نيروهاى امينتى  بپيوندند؛ زيرا کسانيکه در صفوف نيروهای امنيتی قرار دارند، محافظين نواميس ملی می باشند.

حکومتدارى خوب:

من از احمدضيا مسعود که نماينده فوق العاده رييس جمهور درامور اصلاحات و حکومتدارى خوب است، تشکر ميکنم  وهر وزارت براى ايجاد حکومتدارى خوب و فرهنگ حسابدهى، يک تعهد سه جانبۀ قانونمند را طرح وعملى خواهد ساخت. تعهد ميان وزارت و شوراى ملى و رييس اجرايى، رياست جمهورى و مردم؛ اين قراردادها معيار مکافات و مجازات وزرا و وزارتخانه ها خواهد بود و دراينجا اکيداً ميخواهم بگويم که فساد ادارى را در ادارات کشورتحمل نخواهيم کرد و براى دفع علل پديدۀ شوم فساد، اقدامات همه جانبه خواهيم نمود.

سياست خارجى:

ما براى انسجام و مديريت سياست خارجى که منتج به ثبات و رفاه کشور شود، ضرورت داريم تا پنج حلقۀ ارتباط خود را در سطح  جهان و منطقه مشخص کنيم و براى هر بخش برنامه جدا و اقدامات همه جانبه خواهيم داشت.

حلقۀ اول کشورهاى همسايه: ثبات کشور به هر کشور همسايه به شکل زنجيرى ارتباط دارد، همانگونه که بى ثباتى در کشور ما خطر براى همسايه ها است، بى ثباتى در هر يک اين کشورها خطر براى ما نيز ميباشد.

اين ديدگاه کلى، اساس پاليسى جناب حامد کرزى را تشکيل داده بود و ما آن را دوام و توسعه خواهيم داد، کوشش همه جانبۀ ما اين خواهد بود که در قدم نخست، با تمام کشورهاى همسايه در يک پيمان همکارى منطقوى براى ايجاد صلح، ثبات، امنيت و انکشاف اقتصادى به نتيجه برسيم.

اساس اين پيمان همکارى منطقوى را پذيرش مشروعيت هر دولت از طرف دولت ديگر تشکيل خواهد داد. هيچ دولت حق مداخله در دولت همجوار خود رانخواهد داشت و تمام مشکلات در روابط دو طرف، از طريق مذاکرت سياسى و همکارى بين دولت ها حل خواهد شد. در عين حال ميخواهم اطمينان بدهم که قسميکه جناب کرزى اطمينان داده بودند که از خاک افغانستان بر ضد هيچ کشورى استفاده نخواهد شد، ازهمسايه هاى خود نيز عين توقع و انتظار را داريم.

حلقه دوم کشور هاى اسلامى: حلقه کشورهاى اسلامى، حلقۀ مهم در سياست خارجى ما است. از خادم الحرمين الشريفين و تمام بزرگان ممالک عربى و خانواده هاى سلطنتى که اينجا تشريف آورده اند، سپاسگزاريم و اميدوارم که ما را در راستاى آوردن صلح همکارى نمايند. باورهاى دين مبين اسلام به شکلى که در جامعه ما موجود است، درهيچ کشور ديگر موجود نيست و کار ما جدا از آن نيست؛ به همين اساس روابط ما با کشورهاى اسلامى، عميق و همه جانبه خواهد بود.

حلقۀ سوم اروپا، امريکا کانادا و جاپان: با تغيير در مناسبات ما با جامعه جهانى، به مرحلۀ جديدى وارد مى شويم که عبارت از ارتباط دولت با يک دولت ديگر براساس مساوات متقابلۀ دولت ها است. افغانستان به حيث يک دولت، با دولت امريکا و ساير دولت هاى عضو ناتو و جاپان و ممالک عضو اتحاديه اروپا داخل رابطه ميشود.

به اين ترتيب دولت ما، از يک دولت ناکام که براى جامعه جهانى ١٣ سال پيش نقطه خطر تلقى شده و به استناد آن، استعمال قوه را در چهار چوب شوراى امنيت ملل متحد جايز دانستند، به حيث يک دولت، داراى حقوق و وجايب بين المللى وارد صحنه ميگرديم. اين تغيير موقعيت، يکى ازدستاوردهاى حکومت گذشته بوده و حکومت وحدت ملى با استناد اين دستاورد، مناسبات خود را با حلقۀ سوم تعيين ميکند.

صلح هدف استراتيژيک ما است؛ بنابر اين، تحکيم مناسبات ما با جامعه جهانى کمک خواهد کرد و يک طرح سياسى را براى تامين صلح و ثبات پايدار به وجود خواهيم آورد. ما با جامعه جهانى، منافع مشترک داريم و از کمک هاى سخاوتمندانۀ آنها ابراز تشکر ميکنيم. ما به جامعه جهانى براساس منافع مشترک، براى از بين بردن خطرات جهانى قربانى هاى مشترک داديم.

نيروهاى امنيتى ما حاضراند مسووليت امنيت کشور و مردم را به عهده بگيرند؛ اما به حمايت جامعه جهانى در قسمت تجهيز و تعليم نيروهاى امنيتى خود نياز داريم و اميد است که جامعه جهانى به تعهدات خود جامۀ عمل بپوشانند. ما از کمک هاى جامعه جهانى براى تقويت نيروهاى امنيتى استفاده خواهيم کرد.

ميخواهم امروز اعلام کنم که شفافيت و مصرف کمک هاى خارجى، بالاتر از توقع جامعه جهانى خواهد بود. ما بر تعهد خويش در از بين بردن فساد پابند بوده و از اين تعهد عدول نخواهيم کرد و خواست مردم افغانستان، يک دولت کارا و حسابده  است.

اميدواريم که همکاران خارجى ما کمک هاى خود را شفاف و موثر بسازند. تجربه جهانى نشان داده که بهترين کمک، کمک از راه بودجۀ دولت است و اميد است که تقاضاى مکرر مردم افغانستان، اين بار جامۀ عمل بپوشد.

حلقه چهارم کشورهاى آسيايى: از لحاظ اقتصادى، آسيا شاهد يک تحول تاريخى خواهد بود. در ٢٥ سال آينده، آسيا تبديل به يک قدرت اقتصادى جهانى خواهد شد. همسايگى ما به چين و نزديکى ما با هندوستان و روابط نزديک ما به خليج و همسايگان ما، باعث يک تغيير کلى در وضعيت اقتصادى در سطح آسيا خواهد شد.

افغانستان قلب آسيا است. ما افغانستان را به چهارراهى و پُل ارتباط ميان کشورهاى آسيايى تبديل ميکنيم. به هر حال ما شاهد پيشرفت هاى غيرقابل توقع در برخى کشورهاى آسيايى استيم؛ اما با اين حال هم آسيا يکى از مراکز عمدۀ فقر جهانى به حساب مى آيد. تلاش ما اين است تا بتوانيم براى فقرزدايى درآسيا اجماع قاره يى درست کنيم.

حلقه پنجم نهادهاى برزگ بين المللى: دايرۀ پنجم در سياست خارجى ما مربوط به نهادهاى بزرگ بين المللى ميشود. سازمان ملل متحد، بانک جهانى، بانک آسيايى، بانک بين المللى، اتحاديه اروپا و نهادهاى کمک کننده خارجى و ساير نهادهاى بين المللى، شامل اين حلقه مى شوند.

هدف ما اين است تا از کمک ها بطور موثر استفاده صورت بگيرد؛ تا زمينه را براى جلب سرمايه گذارى بزرگ در کشور فراهم کنيم. تجارب بين المللى نشان ميدهد کشورهايى که استراتيژى واضح، اراده قوى سياسى و مديريت فعال و موثر دارند، ميتوانند از کمکهاى بين المللى و سرمايه گذارى استفاده درست و موثر نمايند. ما نيت، اراده و برنامه هاى واضح براى ايجاد تغيير اصلاحات و تحول پايدار در کشور عزيزمان داريم. افغانستان با ثبات و مرفه به نفع اين هر پنج حلقه است؛ به همين سبب ميخواهيم  افغانستان مرکز همکارى هاى اين پنج حلقه باشد تا همکارى هاى بين المللى با افغانستان، به يک نمونه تبديل شود.

تحول و اصلاحات:

 از بحث همه جانبه انتخابات ثابت شده که اکثريت مردم افغانستان، خواهان تحول و اصلاحات هستند. اينکه مردم اصلاحات ميخواهند، بايد خود در اصلاحات شرکت کنند. من خود را نزد هر افغان مسوول ميدانم و من رئيس جمهور و خادم  تمام افغانها استم و همچنان داکتر صاحب عبدالله مانند من، خود را نزد هر افغان مسوول ميداند، و ماهمه نزد افغانها مسوول استيم و آنها را به آرزوى شان خواهيم رساند.

بر اساس قانون، نزد ما هيچ افغان از افغان ديگر کمتر و يا برتر نيست. وجيبۀ من و تمام اراکين دولتى است که يک روپيه بيت المال را براى رفع کشور به مصرف برسانيم. اگر ميخواهيد که مطابق قانون اساسى به حقوق خود برسيد، لازم است که وجايب فردى و ملى خود را بشناسيم. وجيبه ما اين است که هريک ما نزد اين خاک خود را مسوول بدانيم. اين را بايد قبول کنيم که عزت، عفت و  سربلندى کشور، عزت، عفت و سربلندى همۀ ماست.

مهاجرين و بيجاشدگان و زنان و اطفال:

از طريق حکومتداری موثر، ما می توانيم که مشکلات عمدۀ مهاجرين، بيجاشدگان داخلی، معلولين، معيوبين و کوچی ها را حل نماييم. زنان و جوانان، در حکومت وحدت ملی به شکل گسترده حضور و فعاليت خواهند داشت. من از بی بی گل احمدزی (خانمش) بخاطر کارش در راستای حمايت از بيجاشدگان داخلی، زنان و اطفال تشکر ميکنم. مطمئناً او به اين کارش در آينده هم ادامه خواهد داد. ما در امر فقرزدايی و ايجاد زمينه های کاريابی و ايجاد مسکن سازی، اقدامات جدی را انجام خواهيم داد.

اقتصاد:

بدون توسعۀ اقتصادی نمی توان به مصوونيت بشری دست يافت. تازمانيکه از لحاظ اقتصادی وابسته باشيم. رسيدن به اقتدار مالی کار بسا دشوار است و هدف ما اقتصاد استوار به واردات می باشد. افغانها  متشبث اند؛ اما تبديل ظرفيت، نياز به طرح همه جانبه دارد که بدون رشد و انکشاف قوای بشری، رشد اقتصادی ناممکن است. ما مصمم هستيم تا کشور به يک کشور صادرکننده مبدل شود و از مهاجرت هاى اقتصادی جلوگيری گردد.

عزت هر افغان در آبادی افغانستان نهفته است. موقعيت جغرافيای افغانستان می تواند اين سرزمين را به کشور ترانزيتی و خدماتی در آسيا مبدل نمايد. معادن کشور می تواند  افغانستان را به يک کشور صنعتی و آب و زمين، می تواند افغانستان را به يک کشور زراعتی فعال تبديل کند و تلاش ميکنيم تا پول موجود در کشور را به سرمايه مبدل کنيم.

توسعۀ اقتصادی، نياز به يک پيمان همه جانبه ميان حکومت و سکتور خصوصی دارد و مصمم هستيم تا به زودترين فرصت، اين پيمان آماده شود و پول هر افغان، به سرمايه مصوون و قوۀ متحرک کاريابی و توسعه مبدل شود. اراده قوی داريم تا موانعى را که سد راه سرمايه گذاری وجوددارد، برداريم و از سکتور خصوصی ميخواهيم که از رشوت منحيث وسيله رقابتی استفاده نکنند؛ زيرا رشوت دهنده و  گيرنده هردو، مورد پيگرد قرار خواهند گرفت.

سخن آخر:

بيايد اين کشور را آباد کنيم تا نسل هاى آينده، ما را به خوبى ياد کنند و تا  بتوانيم که در روز آخرت نزد خداوند جوابگويى کنيم، مردم افغانستان دست به دعا هستند تا اين کشور از جنگ و خونريزى خلاص شود و به صلح و رفاه برسد. اميد است خداوند دعا هاى ملت رنج کشيدۀ ما را شنيده باشد و مردم ما را توانايى فکر و عمل بدهد.(پژواک)