صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

یکشنبه ۱۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دولت و فقدان سیاست محیط زیستی

دولت و فقدان سیاست  محیط زیستی

امروزه یکی از مشکلات و دغدغه اصلی تمام کشور ها آلودگی محیط زیست می باشد.سازمان ها، نهاد ها و جنبش های اجتماعی به وجود آمده اند که از حفظ محیط زیست حمایت می کند. در کشور های صنعتی و توسعه یافته جریان های و نهاد های سیاسی، پالسی ها و سیاست گذاری های مشخص دارد که در رقابت های انتخاباتی خود برای تمام شهروندان اعلان می دارد. اعلان سیاست های محیط زیستی به این خاطر است که شهروندان با توجه به سیاست های محیط زیستی احزاب و گروه های مختلف به آنها رای می دهند. این مسئله بیان گر این است که موضوع و مسئله محیط زیست برای شهروندان و نخبگان سیاسی در اکثر کشور ها اهمیت یافته است. شهروندان کشور ها میان امید به زندگی محیط زیست سالم پیوند برقرار نموده و بالا رفتن امید به زندگی را نتیجه محیط زیست سالم می داند. به خاطر همین مسئله است که احزاب و گروه های مختلف سیاسی برنامه های مشخص محیط زیستی خود را برای شهروندان ارائه می کند.رشد جنبش های محیط زیستی در کشور های مختلف بیانگر اهمیت روز افزون مسئله محیط زیست است. بنابراین پرداخت به این مسئله اهمیت حیاتی دارد.

مسئله محیط زیست در افغانستان یک مسئله جدید است. تعدادی زیادی از شهروندان و حتی نخبگان سیاسی دغدغه و یا آگاهی از محیط زیست خود ندارد. برای همین است که هیچ گروه و حزب سیاسی برنامه ای محیط زیستی برای شهروندان ارائه نمی کند. فقدان برنامه های محیط زیستی از سوی گروه های مختلف سیاسی بیانگر موضوعیت نداشتن محیط زیست در افغانستان می باشد. بی توجهی نسبت به محیط زیست نگران کننده است. دولت به خاطر چندین مسئله باید برنامه ها و سیاست گذاری های به منظور حفظ محیط زیست در دست بگیرد. اول اینکه میزان "امید به زندگی" در افغانستان بسیار پایین است و یکی از علت های آن محیط زیست آلوده می باشد. دوم اینکه شهر نشینی در افغانستان گسترش می یابد. رشد شهرنشینی همراه است با تولید زباله های انبوه که باعث آلودگی محیط زیست می شود. سوم اینکه افغانستان جزء کشور های در حال توسعه است. توسعه یافتگی نیازمند استفاده از منابع طبیعی است. استفاده بیش از منابع طبیعی بدون شک آلودگی محیطی را در پی خواهد داشت. در این نوشتار تلاش می شود که رابطه شهرنشینی، توسعه یافتگی و امید به زندگی را با مسئله محیط زیست مورد بررسی قرار دهد.

امروزه امید به زندگی معیاری اساسی برای روشنفکران و نخبگان فکری و سیاسی برای ارزیابی توسعه یافتگی کشور ها محسوب می گردد. همچنین نخبگان سیاسی و فکری با مشخص کردن امید به زندگی در کشور های مختلف دولت را نیز مورد ارزیابی قرار می دهد. به میزان که امید به زندگی در کشور ها بالا باشد به همان میزان کشور ها توسعه یافته است و همچنین درجه بالای امید به زندگی بیانگر شکل گیری "دولت رفاه" در آن کشور است. امید به زندگی رابطه مستقیم با محیط زیست سالم دارد. یعنی در کشور های که محیط زیست از آلودگی حفظ شده است میزان امید به زندگی بالا است. حفظ محیط زیست از کارویژه های اساسی دولت است. زیرا دولت به موضوعات و مسائل عمومی می پرازد و محیط زیست یک مسئله عمومی است. برای همین دولت باید برنامه و سیاست های برای حفظ محیط زیست در نظر بگیرد. حفظ درخت ها، غرس درخت، ساخت فضای های سبز، کاهش تولید پلاستیک های غیر قابل بازیافت، عدم استفاده از بنزین های سرب دار و خیلی از مسائل دیگر می تواند سوژه های برنامه ریزی و سیاست گذاری دولت باشد. اما دولت متاسفانه تا هنوز هیچ گونه برنامه ای در هیچ یک از موضوعات مطرح شده ندارد. بنابراین انتظار نمی رود که به این میزان امید به زندگی افزایش یابد.

آلودگی محیط زیست به خاطر رشد شهرنشینی در افغانستان افزایش می یابد. بعد از سال 2001 میلادی میزان رشد شهر ها چشم گیر بوده است. رشد شهر نشینی زمانی رخ می دهد که شمار انبوهی از مردم، مناطق روستایی کشور را رها کنند و سکونتگاههای شهری را برای زندگی شان بر پا کنند. رهایی روستا ها به خاطر نبود کار، تامین نشدن معیشت از طریق کشت زمین، خشک سالی ها و کمبود خدمات دولت صورت می گیرد. در افغانستان شهر های چون کابل، مزار، هرات، قندهار و خیلی از شهر های دیگر نسبت به سال 2000 میلادی "رشد بی رویه" نموده است. رشد شهرنشینی همراه است با افزایش ماشین ها، افزایش استفاده از پلاستیک، از بین بردن محیط زیست به خاطر ساخت خانه های مسکونی، تجاری و سازمان های دولتی و غیر دولتی. بنابراین شهر نشینی سبب آلودگی محیط زیست می شود. اما این مسئله را می شود با سیاست گذاری ها و پلان های دراز مدت و کوتاه مدت حل کرد. به طور مثال؛ به میزان که شهر ها رشد می کند و استفاده از ماشین ها زیاد می شود دولت ها می تواند به همان میزان فضای سبز مانند پارک ها را ایجاد نماید. یا از طریق نهال شانی می تواند مسئله آلودگی محیط زیست را کاهش دهد. دولت همچنین می تواند با تولید پلاستیک ها و اجناس قابل بازیافت و یا وارد شدن اجناس غیر قابل بازیافت جلوگیری نماید.

افغانستان درصدد توسعه یافتگی است. توسعه یافتگی ممکن با به وجود آمدن شرکت های تولید همراه باشد. شرکت های تولیدی برای تولید اجناس و کالا های خود از منابع طبیعی استفاده می کند. استفاده از منابع طبیعی بدون شک باعث آلودگی محیط زیست را در پی دارد. برای همین است که دولت با برنامه و سیاست گذاری و در نظر گرفتن ابعاد مختلف دست به توسعه یافتگی و رشد شهر نشینی توجه نماید. بی توجهی به محیط زیست به عنوان مسئله اجتماعی ممکن است آن را به مسئله سیاسی تبدیل نماید و در آن صورت دولت و نهاد های مختلف دیگر نیازمند صرف هزینه زیاد برای حل مسئله محیط زیست خواهد شد.

دولت با کار های فرهنگی و آگاهی دهی به شهروندان می تواند از آلودگی بیشتر محیط زیست جلوگیری نماید. زیرا بخش زیاد مسئله مربوط به شهروندان و چگونگی استفاده آن ها از منابع طبیعی و محصولات تولیدی است. یعنی دولت باید تلاش نماید که با رشد شهرنشینی فرهنگ شهر نشینی را نیز میان شهروندان گسترش دهد.این مهم را دولت می تواند از طریق نهاد های آموزشی و دینی انجام دهد. به عنوان مثال دولت می تواند مسائل محیط زیستی را در پشت جلد تمام مضامین درسی مکتب درج نماید. در کنار آن دولت می تواند در کتاب های چون بیولوژی، کمیا و فیزیک مسائل مربوط به محیط زیست را بگنجاند تا شاگردان به صورت رسمی آن را بیاموزد.از طرف دیگر جامعه افغانستان یک جامعه سنتی می باشد و نهاد های دینی می تواند نقش برجسته در آگاهی دهی و حفظ محیط زیست داشته باشد. زیرا شهروندان با نهاد های دینی همیشه در ارتباط می باشد.

بنابراین مسئله آلودگی محیط زیست یک مسئله جدی است. با امید به زندگی ما پیوند دارد. با شهرنشینی و توسعه یافتگی آلودگی بیشتر می گردد. تا زمانی که دولت با برنامه و سیاست گذاری به حفظ محیط زیست نپردازد آلودگی آن ممکن است در آینده خطری جدی برای زندگی شهروندان به وجود آورد.