صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

طالبان و موسیقی؛ با آمدن طالبان دست‌آوردهای چندین ساله از بین خواهد رفت؟

طالبان و موسیقی؛  با آمدن طالبان دست‌آوردهای چندین ساله از بین خواهد رفت؟ نویسنده: غضنفر کاظمی

با وضعیت بد پیش آمده در این روزها، نگرانیها نیز نسبت به همه چیز زیاده شده است. از نگرانی بخاطر از دست رفتن همهای دستآوردهای بیست ساله گرفته تا آزادی زنان و حقوق بشر و همچنین پیشرفتها در زمینه موسیقی و سینما و دیگر چیزها. من در این نوشته تصمیم دارم از وضعیت موسیقی بنویسم. از موسیقی در دوران پیش از طالبان، در زمان طالبان و همچنین پس از طالبان و نیز نگرانیهای هنرمندان موسیقی بخاطر آمد آمد طالبان در روزهای پیش رو.
وضعیت موسیقی قبل از طالبان
جدای از گروههای محلی و خوانندگان که در محلاتشان با سازهای محلی و مواد ابتدایی به خواندن میپرداختند اولین گروه موسیقی آماتور در سالهای 1963 و 1964 در کشور تاسیس شد. به گفتهای منابعی که در این زمینه وجود دارد ایده ایجاد این گروه از ظاهر هویدا و عزیز آشنا از هنرمندان محبوب کشور بوده است. آقا محمد کارگر، احمد شاکر، چترام سانی، سید حبیب علوی، کبیر هویدا و یونس موسیقیار از دیگر کسانی بوده اند که در این گروه فعالیت داشته اند.
احمد ظاهر خواننده سبک پاپ نیز یکی از پیشکسوتان موسیقی در افغانستان شناخته میشود. او به دلیل اینکه فرزند نخست وزیر آن زمان بوده نیز میتوانسته در این راه پیش قدم و یکی از پرچمداران این راه باشد. کارهای که احمد ظاهر در این عرصه انجام داده، توانسته است درهای بسیاری به روی جوانان علاقمند به موسیقی بگشاید. گروههای مانند «باران» و «چهار برادران» بعدتر ایجاد شده که آنها هم نحوی بر موسیقی و پیشرفت آن در کشور موثر بوده است.
البته در این موج بزرگ که هنرمندان بسیاری از آن سربرآوردند، نقش رادیو تلویزیون ملی افغانستان را نمیتوان نادیده گرفت. رادیو تلویزیون ملی یکی از بزرگترین معرف هنرمندان عرصه موسیقی در آن زمان بوده است. گروههای بسیاری در همین مکان تحت نظارت بزرگان موسیقی جون استاد زلاند به قلههای بزرگی از موفقیت صعود کرده اند. استاد زلاند نیز یکی از کسانی بوده که در انقلاب بزرگ موسیقی کشور نقش بسیار مهمی داشته است.
وضعیت موسیقی در زمان طالبان
در واقع با ورود مجاهدین و شروع جنگهای داخلی وضعیت موسیقی در کشور تیره و تار شد. گرچند حکومت مجاهدین عملا موسیقی را در کشور حرام و غیر قانونی اعلام نکرده بود، اما زمینهای هم برای پیشرفت موسیقی و نواختن آن در رادیو تلویزیون ملی و دیگر ساحات کشور نگذاشته بود. در همین زمان بسیاری از هنرمندان موسیقی به دلیل نبودن زمینه کار در کشور، مهاجرت کردند و بخشی بزرگی از آنها دیگر هیچ وقت به وطن برنگشتند. با آمدن طالبان اما وضعیت کلا فرق کرد. مبارزه با موسیقی کاملا سازمان یافته شد و برای نوازندگان و شنوندگان موسیقی جرمانگاری شد.
طالبان با ایجاد کردن وزارت امر به معروف و نهی از منکر یکی از اهدافشان را نابود کردن موسیقی که به گفته آنها از آلات شیطانی به حساب میآمد، برشمرده بودند. دیدن تلویزیون، گوش دادن رادیو و شنیدن موسیقی از بدترین گناهانی بود که یک نفر نباید در آن زمان انجام میداد. وزارت امر به معروف و نهی از منکر به دلایلی در آن زمان به اندازهای قدرتمند شده بود که به گفتهای منابع، وزیر خارجه آن زمان طالبان از ترس این وزارت در زیر زمین و پشت درهای بسته تلویزیون نگاه میکرد.
ملا عمر در یکی از توصیههای خود به تمام کارمندان ملکی و نظامی امارت، به تاریخ ۱۴۲۲/۵/۳ ابلاغ نموده بود که: «… تمام نظام ما و شما به سبب همین وزارت استوار است اگر خدا ناخواسته در کارهای این وزارت سستی رونما گردد ما و شما هم مانند سایر حکومتها فنا خواهیم شد.»
تاریخ نگاران و شاهدان میگویند، طالبان در آن زمان کستها و ضبط صوتها را در چهار راهها و مکانهای عمومی به دار میآویختند تا به مردم بفهمانند که موسیقی حرام است و بینندگان و شنوندگان این آله شیطانی هم به این وضعیت سردچار خواهند شد. آنها باور داشتند و در تبلیغاتشان هم مدام به این موضوع اشاره میکردند که روز آخرت در گوش شنوندگان موسیقی سرب مذاب ریخته خواهد شد.
تا ختم دوره طالبان دیگر هیچ موسیقیدان و آوازخوانی در کشور فعالیت نمیکرد. در رادیوها نیز موسیقی جایش را به نعت شریف داده بود که نعتها هم بیشتر در توصیف پیروزیهای طالبان و عذاب قبر و وصف پیامبر و خلفا بود.
در این مدت جمع بزرگی از خوانندگان و موسیقیدانان مطرح کشور مهاجر کشورهای بیرونی شدند. در طول حکومت طالبان در افغانستان، کمتر کشوری در اروپا بود که موزیسینهای افغان در آن پناهنده نشده باشد. پراکنده شدن اهل موسیقی و نبود یک چتر بزرگ حمایتی باعث شد که اهل موسیقی افغانستان دیگر نتوانند پرشور به راهشان ادامه دهند. مهمترین آوازخوانهای افغانستان مثل استاد ناشناس، ظاهر هویدا، استاد مهوش، احمد ولی، جلیل احمد زلاند و رحیم مهریار هرگز نتوانستند حتا جایگاه گذشته خود را احیا کنند، چه رسد به اینکه از آن فراتر روند.
طالبان با چنین کارهای و با منع کامل نواختن و گوش دادن موسیقی بزرگترین ضربه را بر پیکر موسیقی افغانستان وارد ساختند. ضربهای که تابعدها بر پیکر موسیقی این کشور باقی ماند و هیچ کسی نتوانست جای خالی بزرگان موسیقی آن زمان را پر کند.
وضعیت موسیقی پس از طالبان
گرچند با روی کار آمدن حکومت جدید نیز چندان توجهی به موسیقی نمیشد و رادیو تلویزیون ملی هم مثل گذشته توجه خاصی به هنرمندان و موسیقی نداشت، اما با شروع کار شمار زیادی از رسانههای خصوصی کنترل موسیقی از دست این اداره دولتی رهایی یافت. پس از آن رسانههای خصوصی کم و بیش به رشد موسیقی کمک کردند و خوانندگان جوان و تازه کارهای بسیاری را به مردم معرفی نمودند. در این مدت سطح تولید موسیقی به شکل بی سابقهای افزایش یافت و هرکس در کوی و برزن خودش به تولید موسیقی پرداخت.
راک و پاپ از سبکهای بود که در این مدت در افغانستان جای پا باز کرد. گرچند ورود موسیقی کوچه بازاری و مبتذل در این مدت در عرصه موسیقی افغانستان بسیار زیاد شد، اما حقیقتا ظهور خوانندههای خوب و موسیقیدانها در بخشهای مختلف را هم نمیتوان نادیده گرفت.
در این زمان و باگذشت چندسال هنرمندان بسیاری پس به وطن برگشتند. فرهاد دریا از خوانندگان سرشناس افغانستان در مقالهای که در سایت بی بی سی فارسی تحت عنوان « از خاموشی تا جیغ، موسیقی افغانستان در یک دهه گذشته» نوشته در این باره چنین مینویسد: «سال ۲۰۰۳، آغاز بازگشت فرزندان موسیقی از راههای دور، از سرزمینهای غربی به سوی خانه بود. نخستین قدم را با همه دلنگرانیهایش، من برداشتم. به زودی بساط نخستین کنسرت را در استدیوم ورزشی کابل که تا دیروز قربانگاه بود، چیدیم و بی هیچ حمایتی از هیچ سوی، برای اجرای آن از کیسۀ خود هزینه فراهم نمودیم. با گشایش درهای بازگشت به سوی خانه، هنرمندان صاحب نام و اثر گذار دیگر نیز به دنبال هم یگان و دو گان برگشتند و با امکانات داشته و نداشته، شروع به فعالیت نمودند. اما هنرمندان بزرگ یا افسانه های زنده چون ظاهر هویدا، ناشناس، احمد ولی، استاد زلاند و تنی چند دیگر هرگز برنگشتند.»
نگرانی موسیقیدانان و آوازخوانان از بازگشت طالبان
به هرحال اکنون که حرف از آمد آمد طالبان است، هنرمندان و موسیقی دانان نگران از دست رفتن دستآوردهای چندین ساله در زمینه موسیقی و رکود این هنر اند.
این موسیقیدانان همیشه در گفتگو با رسانهها ابراز نگرانی کرده و از دولت خواسته اند که در کنار سایر موارد مهم و اساسی دیگری که روی میز مذاکره با طالبان در مورد آنها حرف میزنند هنر موسیقی و آوازخوانی را نباید فراموش کنند. اما اکنون که حرف از مذاکره نیز گذشته است و کشور در پرتگاهی سقوط است، نگرانیها بسیار بیشتر از قبل شده است.
آوازخوانان و موسیقیدانان در گفتگویشان با رسانهها مدام گفته اند که آنها وضعیت موسیقی در دوران حکمروایی طالبان را به خوبی به یاد دارند و فراموش نکردهاند. آنها باور دارند که طالبان در مدت چند سال حکومتداری خود نشان دادند که هیچ سازگاری با هنر موسیقی و آوازخوانی ندارند و دشمن سرسخت موسیقی و آوازخوانی اند.  البته بسیاریها هم به این باور اند که ذهنیت طالبان نسبت به مسائل تغییر کرده است و این گروه اکنون دیدگاهی نرمتری نسبت به موسیقی و آوازخوانی دارند. اما نظر به قانونهای وضع شده در جاهای که اکنون در تصرف طالبان است، فهمیده میشود که نظر طالبان نسبت به این چیزها اصلا تغییر نکرده است و اگر وضعیت به گونهای دیگری بچرخد و این گروه بار دیگر بدون یک توافق سیاسی با دولت و بدون خط سرخ قرار دادن این موضوعات به قدرت دست یابند، شکی نیست که بار دیگر هنر موسیقی و آوازخوانی را متوقف میکنند و سرنوشت موسیقی نیز تاریکی و نابودی خواهد بود.