صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

«آرایش، مُد و بهره‌کشی از زنان» - بخش اول

«آرایش، مُد و بهره‌کشی از زنان» - بخش اول محمد باقریان

آیا آرایش و مُد میتواند ستم بر زنان به شمار آید؟ آیا آرایش و مُد تقویت کنندهی حقوق و جایگاه زنان است یا برعکس؟ سرمایهداری و شرکتهای بزرگ تجارتی در تعیین معیارهای زیبایی چه نقش و دخالتی دارد؟ شرکتهایی تولیدی لوازم آرایش چگونه بر ذهن، روان و دغدغهی زنان تأثیر میگذارد؟ پولداران و تجاران چگونه هنجارهای خودشان را بر تودهی زحمتکش تحمیل میکنند و آنان را درگیر مصرفگرایی و تجملپرستی میسازد؟
پاسخ این پرسشها نیاز به بحث و بررسی درازدامن و عمیق دارد؛ اما در این نوشته، پرسشهای بالا در ارتباط با کتاب «آرایش، مُد و بهرهکشی از زنان » مطرح گردیده. کتاب نیز به همین مسئلهها میپردازد. در این متن، تلاش میشود تا کموبیش مسئلهی اساسی و محوری این کتاب، مورد بحث قرار گیرد. انتظار میرود که در لابلای بازخوانی محتوای کتاب، به بخشی از پرسشهای بالا نیز پاسخ ارائه شود. البته ممکن است که این پاسخها جامع و مانع نباشد؛ اما میتواند زمینهی مسئلهمندکردن ذهن ما را میسر سازد و همچنان راهی باشد برای گفتوگو و طرح مسئله.
در افغانستان، همهی مدافعان حقوق زنان، به صورت گسترده سنتهای اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و ایدولوژیک را که باعث زنستیزی شده، مورد پرسش و انتقاد قرار داده است. این اعتراضات و انتقادها در زمینههای گوناگون هر روز به گوش میرسد. چیزی که به گمان من از چشم و ذهن ما دور مانده، مسئلهی هجوم سرمایهداری است و ستم که از این مسئله بر زنان وارد میشود. آرایش و مُد یکی از همین جنبهها است. آرایش و بازار ابزار آرایشی در کشور ما روز به روز گرموگرمتر میشود. شاید بتوان گفت که ابزار مُد و فیشن و آرایش، پیشتازترین بازار را در بین کالاهای تجارتی دارد.
گرایش و هجوم سرسامآور زنان سرزمین ما به سوی بازار مُد و فیشن، نشان از جذب و تسلیمشدن آنان به شعارهای فریبنده و وسوسهگر سرمایهداری است. تاجران و سرمایهداران نه تنها فروشنده ابزار آرایش و مُد اند؛ بلکه تلقین کننده و فروشندهی معیار زیبایی هم هستند. تجاران و کارفرمایان شرکتهای غولپیکر اقتصادی با هزاران تبلیغات تحریک کننده روی ذهن و روان ما تأثیرگذاشته و نفوذ میکنند. مشکلتراشی، ایجادترس و نگرانی، پیداکردن راهحل و وعدههای دلگرم کننده، عمدهترین مسایلی اند که در شعارها و تبلیغات بازار و مُد و فیشن دیده میشود. اول با پیشکش کردن الگوهای دروغین و تصنعی، ذهن و ضمیر شما را درگیر میکند که جلد، صورت، مو و جاهای دیگری بدن شما گویا این مشکل کلان را دارد؛ سپس هراس و نگرانی ایجاد میکند که تداوم این مشکل سبب ایجاد چنین نقض و کاستی کلان در وجود شما میشود؛ در گام سوم برایتان مژده میدهد که راه حل این مشکل را پیدا کرده است؛ در گام چهارم تشویق و وادار میکند که با خریدن این محصول یا ابزار شما میتوانید از دست این مشکل خلاص شوید؛ نتیجه نهایی این میشود که تمام ذهن و فکر شما را کنترول کرده و شما را به درون محصولات تجارتی خودشان میاندازند و ماهرانه اسیر کالاهای آرایش، مُد و فیشن میسازند.
به طور نمونه بازار سرمایهداری و فیشن، در آغاز با تبلیغات و پیشکش کردن یک صورت یا چهرهی رنگ و روغن کرده و به ظاهر شفاف، برای ما یادآوری میکند که ما از چنین صورتی شفاف و خوشایند برخوردار نیستیم. آن چهره به عنوان الگو در ذهن و روان ما جا میگیرد؛ میل پیدا میکنیم که چهرهی ما همانند چهرهی آن الگو شود. این مسئله مهم را تشخیص داده نمیتوانیم که الگوی پیشکش شده، تصنعی و غیر حقیقی است. نخستین چیزی که در درون ما اتفاق میافتد نارضایتی از وضع موجود چهرهی خودما است. سپس برای اینکه این حس خلاء یا کمبودی ما را پُر کند، شرکتهای تجارتی ابزار پیشنهاد میکند و دمادم با فریبندهترین شعارها به ما یادآوری میکند که اگر این کرم صورت، صابون و... را استفاده کنی، چهرهات مانند چهرهی خوشایند الگوی پیشکش شده میشود. هنگام که چهرهی الگو را پیشکش میکند، یادآوری میکند که این چهره، همهی شفافیت، زیبایی و خوشایندی را بابت استفاده از فلان کرم، صابون و...به دست آورده؛ نه اینکه خودش داشته.
با توجه به آن چه گفته شد، خوانش و تمرکز روی کتاب «مُد، آرایش و بهرهکشی از زنان»، میتواند بسیار مفید و کمک کننده باشد برای بیداری و آگاهی قربانیان جهان سرمایهداری و فیشن. در ضمن این نکته را نباید فراموش کرد که «مُد و فیشن» زنان را به سوی «کالاییشدن» پیش میبرد؛ به عبارت دیگر اینکه زنان را فرو میکاهد در حد اندام و بدنهای رنگ و روغن شدهی در معرض نمایش. این اندامهای مزین شده با ابزار مُد و فیشن برای دیده شدن مهیا میشود؛ بنابر این نگاه هم بیشتر به زنان تنانه میگردد.
کتابِ «آرایش، مُد و بهرهکشی از زنان» مجموع مقالههایی اند که توسط جوزف هنسن، ایولین رید و ماری آلیس واترز نوشته شده و افشنگ مقصودی به زبان فارسی ترجمه کرده. مجموعه مقالههای این کتاب، گفتوگوی بسیار جالب و نقد گونه بین جوزف هنسن و دیگر نویسندگان است. شماری از نویسندگان به دفاع از بازار مُد و فیشن پرداخته و دلایلی برای دفاع از این  مسئله مطرح کرده است.
بحث اساسی کتاب با مقاله و پرسش بسیار جالب جوزف هنسن شروع میشود. جوزف هنسن در مقالهی با عنوان «نیروهای فروافتاده آرایشی به دنبال چروکبرداری از چهره» میپرسد که: «آیا شما به تازگی پی بردهاید که در پیرامون شما کمتر دختری پیدا میشود که دوست داشته باشید پوست او را لمس کنید؟ ایراد از چشمان شما نیست. به راستی نیز چنین است.» (ص 55) پس از طرح این پرسش، توضیح میدهد که شرکتهای بزرگ لوازم آرایشی  چگونه سرگرم برنامهریزی اند تا ذهن و روان زنان را درگیر آرایش و لوازم آرایشی کنند. در مقاله چند تا نمونه آورده میشود از هزینههای بسیار گزاف برای تبلیغات این لوازم. به طور نمونه آمده است که تنها سه شرکت «هیزل بیشاپ»،«شرکت سهامی فرآوردههای رِولُن» و بخش تونی از شرکت «ژیلت» بیش از 33 میلیون دالر برای آگهی و تبلیغات مصرف کرده اند.
نویسنده یادآوری میکند که «کاهش پیشبینی نشده در کاربرد روژِ لب، کرم صورت، روژِ گونه (سرخاب)، پودر، رنگ ابرو، میزانپلی مو، لاک ناخن و داروهای از بین برندهی صورت، دستاندرکاران این صنعت را به هراس انداخته بود». (ص 57) برای رفع این چالش، شرکتهای بزرگ، برای یک یورش بزرگ عملیاتی، آمادگی گرفتند و میلیونها دالر را صرف تبلیغات کردند تا فراوردههای آرایشی شان را بفروشند. به طور نمونه روی جلد بروشور آگهی لوسیونِ «جرگنز» نوشته است که «پوستی که دوست دارید آن را لمس کنید» و شرکت تونی، سومین لوازم آرایش جدید خود را سه ماه تبلیغات میکند و روی آگهی تبلیغات مینویسد که «هیچ واژهای نمیتواند آن را وصف کند، مگر جادوی ژرف»، شرکت هیزل بیشاپ وعدهی « چهره فرشتهوار با عصاره گیاهان بِرکهای» را میدهد. در مورد کرم صورت، شرکت فراوردههای زیبایی وابسته به (Coty ) تبلیغات میکند که: «به چیزی هم چون یک بمب بسیار قوی، اگر نگوییم بمب اتم، دست یافته است: کِرِم «ملکه زنبور عسل»، کرمی که بر پایه مادهای ساخته شده که زنبورها آن را به نوزادان برگزیده خود در کندو میخورانند تا ملکههای آینده شوند». و دهها شرکت دیگر در مورد رنگ ناخن، صابون و دیگر لوازم آرایشی با راهاندازی چنین شعارهای دل فریب احساس نیاز به این لوازم را در دختران و زنان و حتا مردان ایجاد میکند.
هنسن در این مقاله گوشزد میکند که همهی این شرکتها، در پیِ «دستیابی به سود با روش فریبکارانه» اند. او در این مقاله شعار یکی از مغزهای متفکر کارشناس آگهی و بازار تبلیغات را چنین نقل میکند: «دخترها، خواهش میکنم نگذارید پایین آمدن دستمزدها به معنی پایین آمدن میزان استفاده از لوازم آرایش باشد. اگر شما را از کار بیرون کردند، روژ لب را بیرون نیندازید. به یاد داشته باشید که برای نگهداشتن خوشبختی آرایش را رها نکنید». ( ص 62)
سخن آخر این که همهی شرکتهای سازنده لوازم آرایشی و دیگر شرکتهای که مبارزان زیبایی اند، در نهایت به دنبال پول و سود اند. این شرکتها میکوشند که بر سر همه دختران و زنان: « اصول بنیادین صنعت آرایش را فرو کوبند: یعنی آن رنگ و روی خوب، دستان سفید، موهای زیبا از هنگام زادن وجود نداشته اند، بلکه ساخته شده اند». (ص 57) تا از این طریق بتوانند محصولات شان را بفروشند و به سود دست یابند.