صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

کوئینتین تارانتینو و فلم‌های شگفت‌انگیزش

کوئینتین تارانتینو و فلم‌های شگفت‌انگیزش نویسنده غضنفر کاظمی

27 مارچ امسال، کوئینتین تارانتینو 68 ساله شد؛ او که از هیچ شروع کرد و به بزرگترین دستآوردها نایل گشت. او که یک زمانی فقط بلیت فروش یک سینمای کوچک بود و او که اکنون یکی از بزرگترین کارگردانهای عصر ما و حتی فراتر از این عصر است. گرچند شاید بیایید و بگویید از تولد او چند روزی گذشته است و دیگر نوشتن در باره او بیربط است. اما از نظر من اصلا این گونه نیست. تارانتینو با آن فلمهای عالی و ابداعات نیکویی که در این راه انجام داده بیشتر از اینها قابل ستایش است.
من از این کارگردان و هنر پیشهی کارکشته تنها هفت فلمش را دیدهام که هر کدام آموزنده و ارزشمند بوده است. اما فلمهای «حرامزادههای لعنتی»، «جنگجوی آزاد شده» و «هشت نفرت انگیز» این کارگردان برای من حداقل بسیار بهتر و تاثیرگذارتر از آن چیزی بود که فکر میکردم. من تقریبا هر کدام این سه فلم را بیشتر از سه چهار بار دیدهام و اگر بگویم شاید تا آخر عمر از فلمهای شدیدا مورد علاقهام خواهد بود، سخن به گزاف نگفتهام. در ادامه به خاطر نیکوداشت از به دنیا آمدن یکی از عالیترین کارگردانهای تاریخ سینما و به خاطر جاویدانگی و دیدن بیشتر فلمهای او در مورد سه فلم که در بالا ذکرشان آمده میپردازم. قابل ذکر است که پرداختن به فلم های این کارگردان به معنی نقد و بررسی حرفهای این فلمها نیست، من تنها به داستان، محتوا، استقبال و فروش این سه فلم خواهم پرداخت. 
حرامزادههای لعنتی
این فلم تولید سال 2009 است. داستان فلم حرامزادههای لعنتی در حول و حوش جنگ جهانی دوم و در واقع یک ماجرای خیالی در باره سقوط هیتلر و حزب نازی است. این فلم همزمان دو خط داستانی را در چند فصل دنبال میکند و در آخر هم هر دو را به هم میچسپاند. نام فصل اول این فلم «روزی روزگاری نازیها در فرانسه اشغالی»، فصل دوم «حرامزادههای لعنتی»، فصل سوم «شبهای آلمانی در پاریس»، فصل چهارم «عملیات کینو» و نام فصل پنجم این فلم هم «انتقام از غول چهره» است. خط داستانی اول در باره کشتار یک خانواده یهودی توسط یک سرهنگ نازی است. اما در این حادثه دختر جوان خانواده به نام شوشانا از این کشتار فرار میکند و با گذشت چند سال در پاریس صاحب سینمای که از عمهاش به ارث مانده میشود. او در ادامه به دنبال انتقام خون خانوادهاش از نازیها میرود.
خط داستانی دوم مربوط گروهی از سربازان آمریکایی با سر گروهی «برت پیت» در نقش «آلدو راین» است که فقط به خاطر کشتن نازیها به فرانسه آمدهاند. آنها فقط یک هدف دارند: کشتن نازیها. این کشتن و بیرحمی در حدی زیاد است که نام این گروه حتی به گوش خود هیتلر نیز میرسد.
پس از آشنایی شوشانا با یکی از سربازان نازی که قهرمان جنگ است و از او فلمی هم ساخته شده است، قرار میشود که فلم وی در سینمای شوشانا در حضور خود هیتلر به نمایش در آید. از همینجاست که دو خط داستانی جدا از هم به هم پیوست میخورد. چون هم شوشانا و هم گروه حرامزادههای لعنتی فقط یک هدف دارند. شوشانا تصمیم میگیرد با جمع شدن سران نازی در سینما و در حین دیدن فلم  با سوختاندن نوار فلمها، همهشان را از بین ببرد. گروه «حرامزادههای لعنتی» نیز با هماهنگی یک بازیگر فرانسوی آدمهایش را با مواد انفجاری در صالون نمایش جابجا کردهاند.
با ساخت «حرامزادههای لعنتی» کوینتین تارانتینو بار دیگر به اوج رسید. بسیاری از کارشناسان نیز باور دارند که این فلم یکی از بهترین اثر وی است. او در این اثر جدید تصویری بی باکانه و بی پروا از دوران جنگ جهانی دوم را به تصویر کشیده است.
این فلم در سال 2009 جایزه بهترین نقش مکمل مرد اسکار، گلدن گلوب و جشنواره کن را با بازیگری کریستوف والتس از آن خود کرد و در چندین بخش این سه جشنواره هم نامزد بود. فلم حرامزادههای لعنتی 321 میلیون دالر فروش داشت.
جنگوی زنجیر گسسته
جنگوی زنجیر گسسته یکی دیگر از بهترین فلمهای کوئینتین تارانتینو و محصول سال 2012 است. این فلم توانست جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و جایزه اسکار بهترین فلمنامه را از آن خود کند.
داستان فلم از هنرنمایی دکتر «کینگ شولتز» که یک شکارچی جایزهبگیر است شروع میشود. این دکتر در ادامه بردهای سیاه پوست به نام «جنگو» را میخرد تا به او در به دام انداختن خلافکاران کمک کند. اینها خلافکاران بسیاری را میکشند و در اخیر تار باریک دوستی بین دو ایجاد میشود در حدی که دکتر کینگ شولتز به جنگو کمک میکند تا همسر بردهاش را که در چنگ یک مزرعه دار ثروتمند و  بیرحم بنام «کلوین کندی» است را نجات دهد.
تارانتینو در فلم جنگوی زنجیر گسسته بردهداری و زجری که سیاه پوستان امریکا میکشیدند را بسیار عریان به نمایش گذاشته است و مهمتر از آن نشان داده است که آدمها بیشتر از آنچه که تصور میشود میتواند بیرحم و وحشی باشد، چیزی که بدون استثنا در تمام فلمهای این کارگردان میتوان مشاهده کرد.
در این فلم لئوناردو دی کاپریو در نقش کلوین کندی، کریستف والتس در نقش دکتر کینگ شولتز و جیمی فاکس هم در نقش جنگو بسیار خوب درخشیدهاند.
فلم جنگوی آزاد شده از نظر فروش هم یکی از فلمهای موفق سال 2012 محسوب میشود. فروش هفته اول این فلم در آمریکا حدود 30 میلیون دلار بود و فروش کل آن در آمریکا به بیش از 162 میلیون رسید. همچنین این فلم بیش از 425 میلیون دلار در کل جهان فروش داشت که رقمی مناسب در برابر بودجهی 100 میلیون دلاری این فلم محسوب میشود.
هشت نفرتانگیز
فلم هشت نفرتانگیز یکی دیگر از شاهکارهای کوئینتین تارانتینو است. این فلم محصول 2015 و یکی دیگر از بهترین فلمهایی است که تا اکنون دیدهام. هشت نفرتانگیز پر از معما و پر از هیجان است. داستان فلم هشت نفرتانگیز کمی پس از جنگهای داخلی آمریکا میگذرد. زمانی که جنگ و جدلهای نژادی کم و بیش وجود داشتند.
فلم، داستان هشت فرد را تعریف میکند که در طی اتفاقاتی مجبور میشوند برای مدتی در یک مهمانسرا در کنار هم بمانند که این مسئله باعث به وجود آمدن اتفاقات بسیار جالب و ترسناکی بین آنها میشود. تنها یک بخش این فلم در بین برف و سردی میگذرد و بخش بزرگی از فلم هم فقط در یک مهمانخانهی که عابرین در آن اقامت دارد میگذرد. جالب هم همین جاست. با آنکه دور خوردن دوربین بر روی یک مهمانخانه بسیار خسته کننده باید باشد، اما هیجان و رویدادهای عجیب و غریبی که در فلم اتفاق میافتد از خسته کنندگی فلم شدیدا میکاهد و حتی دیدنیترش هم میکند.
این فلم در سه رشته، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین موسیقی فلم و بهترین تصویر برداری نامزد دریافت جایزه اسکار شد و از این میان فقط توانست جایزه اسکار بهترین موسیقی فلم را با نوازندگی انیو موریکونه از آن خود کند. هزینه فلم هشت نفرتانگیز 44 میلیون دالر شد و پس از آن 156 میلیون دالر هم فروش داشت.