صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

یحیا جواهری شاعر مشهور بلخی درگذشت

یحیا جواهری شاعر  مشهور بلخی درگذشت غضنفر کاظمی:

یحیا جواهری شاعر و نویسنده نامدار کشور بنابر مریضی که عاید حالش گردیده بود دیروز در بلخ درگذشت.
نزدیکان یحیا جواهری گفته است که وی از چندی به اینسو به دلیل سکته مغزی در کابل بستری بود و روز دوشنبه به بلخ انتقال داده شده و ساعت پنج صبح سهشنبه در شهر مزار شریف درگذشته است.
شاعران، سیاستمداران و فرهنگیانی بسیاری در صفحاتشان در رابطه به مرگ جواهری واکنش نشان داده اند. 
محمداشرف غنی رییس جمهور، در اعلامیهی که در صفحه ارگ نشر شده گفته است، یحیا جواهری سالهای زیادی از عمر خویش را منحیث شاعر، نویسنده و فعال عرصه ادبی و فرهنگی در بلخ سپری کرده است. در این اعلامیه آمده که این شاعر چندین مجموعه شعر از خود به یادگار گذاشته و مرگش یک ضایعه بزرگ است.
محمدطاهر زهیر، سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ، درگذشت یحیا جواهری را یک ضایعه برزگ برای ادبیات کشور خوانده و اذعان کرده است که آقای جواهری سالهای زیادی از عمرش را در خدمت به زبان و ادبیات کشور سپری کرده است. او همچنان گفته است که جواهری در شعرهایش آرزوها و خواستهای مردم را بازتاب میداد.
سید رضا محمدی یکی از شاعران سرشناس کشور، از جواهری به عنوان شاعر مهربان بلخ یاد کرده و نوشته است که شعر او در ورودی بامیان، همیشه ماندگار خواهد ماند. (اشاره به شعر «یک جهان اعجاز دارد بامیان» یحیا جواهری که در دروازه ورودی شهر بامیان نصب شده است.)
ابراهیم امینی یکی از شاعران دیگر کشور در صفحه فیسبوکش گفته است که جواهری شاعر فعال و پویا بود که خدمات در خور او در بخش رسانه به یاد اهل مطبوعات مانده است. او همچنان نوشته است: «در بلخ، بیجواهری و عفیف باختری جشن گل سرخ کمجوش و خروش برپا خواهد شد. جواهری در سالهای پسین چندین غزل خوب و خواندنی را در تاریخ شعر معاصر به نام خود امضا و ثبت کرد. مرگ او را به نوروز و بهار مزار، به چهارباغ بیصفای روضه و گلهای سرخ شادیان تسلیت میگویم.»
از یحیا جواهری، مجموعه شعرهای چون «شهر هزار چهره‌‌ من»، «فال و تماشا»، «ماه در فنجان»، «الاغزل»، «آنسوتر از ستاره»، «خط اول عشق»، «انار چلهنشین»، «مبهم در موهوم»، «دیر آباد» و دو اثر دیگر زیر چاپ به جا مانده است.
یک بخش از یک غزل این شاعر نامدار را در زیر بخوانید:
به گِرداگِرد گورم رقص کن ای باد سرگردان!
که من غمگینِ غمگینم ورق را زود برگردان
مرا صدبار کُشتی آه، اما دوستانم را
که دلخوناند میدانم، خدایا! شادتر گردان
کتاب تلخکامیهای ما را خواندهای؛ یا نه
هزاران صفحه شد، این داستان را مختصر گردان