صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

میراث‌های فرهنگی افغانستان؛ اسارت، آوارگی و خطر ( به‌بهانه‌ی روز حفاظت از میراث‌های فرهنگی کشور )

میراث‌های فرهنگی افغانستان؛ اسارت، آوارگی و خطر ( به‌بهانه‌ی روز حفاظت از میراث‌های فرهنگی کشور ) نویسنده : حسین معرفت

امروز بیستم حوت از سوی دولت افغانستان «روز حفاظت از میراثهای فرهنگی کشور» نامگذاری شدهاست. بهمناسبت این روز، در این مطلب در مرور کوتاهی به چیستی و اهمیت میراث فرهنگی، میراثهای فرهنگی افغانستان و وضعیت آنها میپردازیم.

1. میراث فرهنگی چیست و چه اهمیتی دارد؟
بگذارید از اینجا شروع کنم: میدانیم که تفاوت نوع بشر با دیگر حیوانات در فرهنگ نهفته است. از نظر بیولوژیک انسان موجودی است مانند دیگر زنده‌‌جانها؛ میخورد و میآشامد، میخوابد، سکس میکند، راه میرود و برای انجام این فعالیتها سیستمها و اعضای مشخصی در بدن دارد که کموبیش با انواع دیگر زندهجانها شبیه است. وجه تمایز اما فرهنگی بودن نوع بشر است؛ اینکه ما تخیل و تفکر داریم، دربارهی خود و پیرامون خود فکر میکنیم، سازمانهای پیچیدهی برای ادارهی زندگی جمعی خویش ایجاد میکنیم، ارزش و هنجار تعریف میکنیم و برای ادارهی آن قانون میسازیم و برای فراگیری آن نظام آموزشی تعریف میکنیم، رسم و آیین و روش طرح میکنیم و ...
این فرهنگی بودن ما یک سویهی دیگر هم دارد و آن تاریخی بودن ما است. ما فکر میکنیم و دربارهی خود و پیرامون خود میاندیشیم و بخشی از این خود و پیرامون را گذشته تشکیل میدهد. ما ریشه در گذشته داریم. نظام اخلاقی، باورها، ارزشها و خلاصه همهی ابعاد معنوی ما ریشه در گذشته دارد. ما محصول فرهنگی هستیم که در آن روند اجتماعی شدن را سپری کردیم و این فرهنگ یک جریان است؛ جریان سیال و متداومی که از گذشته وجود داشته است.
آنچه که گذشته را برای ما قابل دستیابی میسازد و ما را برای بررسی، یادآوری و ارتباط با گذشته کمک میکند، میراث فرهنگی است. بهعبارتی، میراث فرهنگی آثار باقیمانده از گذشته است که ارزش فرهنگی داشته باشد. یعنی رابطهی مهمی با فرهنگ گذشته داشته باشد، یادآور عنصر مهمی از فرهنگ گذشته باشد یا نمادی از داشتههای فرهنگی گذشته باشد ... میراث فرهنگی میتواند آثار باستانی چون بناها و آبدات تاریخی باشد یا آداب و رسوم یک جامعه.
میراثهای فرهنگی بخش اساسی هویت جمعی بشر است. حفظ هویت فرهنگی هر جامعهای با حفاظت از میراثهای فرهنگی ممکن میشود. همچنان امکان حیاتی برای درک گذشته است. همینطور، مکانهای تاریخی، سنتهای بومی و ارزشهای معنوی و دستنخورده مردمان بومی منبع مطمین و موثق برای پژوهشگران، مردمشناسان و تاریخنگاران است.
علاوه بر اهمیت فرهنگی و تاریخی، میراثهای فرهنگی از نظر اقتصادی بسیار بااهمیت است؛ فرصت مهمی است برای صنعت گردشگری. طی شش دهه گذشته گردشگری یک توسعه و تنوع پیوسته را تجربه کرده و به یکی از بزرگترین بخشهای اقتصادی در جهان تبدیل شدهاست. براساس آمار سازمان گردشگری ملل متحد (UNWTO ) در سال 2017 جهان حدود 1200 میلیارد دالر از بخش گردشگری درآمد داشته است. در این میان، مکانهای تاریخی مقصد اصلی گردشگران را در جهان تشکیل میدهد. با رشد گردشگری، برای هزاران تن زمینهی کار فراهم میشود. مکانهای تاریخی نیاز به بودجه ندارد که دولت برای آن اختصاص دهد، ولی از درآمد خودش به منظور حفاظت از هرکدام دهها تن صاحب شغل میشوند.
از نظر حقوقی، دسترسی به میراث های فرهنگی حق بشری افراد است و ازینرو حفاظت و نگهداری آن تکلیف عمومی خصوصاً دولت ها میباشد. اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق ها و سایر اسناد بین المللی حقوق بشر، حق دسترسی به میراث فرهنگی را به عنوان مصداقی از حقوق فرهنگی به رسمیت شناخته است. در عین حال کنوانسیونها و قواعد عرفی حقوق بشر دوستانه بین المللی نیز، تخریب و تصرف میراث های فرهنگی را در هنگام جنگ و منازعات مسلحانه ممنوع نموده و حفاظت از آن را از تکالیف طرفهای منازعه می داند. شورای امنیت سازمان ملل متحد در مارچ 2017  تخریب میراث فرهنگی را «جنایت جنگی» خواند. این شورا قطعنامه ای را تصویب کرد تا با آن حفاظت از میراث فرهنگی که در مناطق جنگی قرار دارند، تقویت شود. در این قطعنامه آمده است که عاملان تخریب میراث فرهنگی می توانند به عنوان جنایتکار جنگی تحت پیگرد قرار بگیرند.
در قوانین داخلی کشورها، از جمله قوانین داخلی افغانستان، تخریب، انهدام و تصرف میراث های فرهنگی ممنوع و جرم انگاری شده و مرتکبان جرایم علیه میراث های فرهنگی مستوجب مجازات دانسته شده اند. در ماده دوم « قانون حفظ آثار تاریخی و فرهنگی»به تأسی از ماده نهم قانون اساسی آمده است: «آثار تاریخی و فرهنگی کشور متعلق به مردم افغانستان بوده و مظهر سهمگیری ایشان در سیر تکامل میراثهای فرهنگی عموم بشریت میباشد. حفظ آثار فرهنگی و تاریخی وظیفه دولت و مردم افغانستان است.» بر مبنای مواد هشتم، نهم و بیستوسوم و پنجاهوهفتم این قانون انتقال غیرمجاز، تصرف و کاوش غیرمجاز، خرید و فروش و تجارت غیرمجاز آثار تاریخی ممنوع است.
2. میراثهای فرهنگی افغانستان
افغانستان به دلیل حایل بودن میان تمدن شبهقاره و ایران، سیر تحولی زیادی را از عصر پارینۀ سنگی تا تمدن بینالنهرین در دل خود جای داده است. در وبسایت UNESCO (سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد) آمده است: افغانستان که در یک محل مهم اتصال جادههای ابریشم باستان واقع شده است و از زمان بسیار قدیم محل تلاقی فرهنگ ها بوده است. میراث فرهنگی بی نظیر آن بازتابدهندهی تاریخی است که با برخوردهای بومی پیچیده بین ایران هخامنشی، یونان اسکندریه، بودیسم، هندوئیسم و اسلام مشخص شده است. با این وجود، بهدلیل سالها بیثباتی سیاسی، جنگ و ناامنی میراثهای فرهنگی افغانستان آسیب بسیاری دیده است. طالبان با ویران کردن مجسمههای بودا افغانستان را از داشتن یکی از میراثهای فرهنگی و تمدنی مهم جهان محروم ساختند. آنها همچنان، شمار زیادی از آثار ارزشمند باستانی و فرهنگی کشور را که دارای تصاویر انسان یا جانوران بود، از بین بردند.
از سویی هم، غارت اشیای تاریخی افغانستان موجب شده است که افغانستان بیش از سایر کشورها و مناطق درگير در جنگ، میراث فرهنگی و باستانی خود را از دست بدهد. گزارشهای زیادی در این زمینه نشر شده حاکی از آنست که اشیاء قیمتی و تاریخی موزههای کشور توسط قاچاقچیان به سرقت برده شده و قاچاق میشوند. به همین علت موجودیت آن اشیاء و آثار قیمتی و باستانی در موزهها به شدت کاهش یافته است.
غارت و قاچاق آثار باستانی و فرهنگی کشور حتا در دوره پس از طالبان نیز جریان داشته است. چندی پیش خبرهایی از خطر قاچاق گنجینهی طلای باختر شایع شد و سبب نگرانی گسترده در میان شهروندان گردید. جدا از درست و دقیق بودن یا نبودن آن، این نگرانیها باتوجه به پیشینهی قاچاق آثار باستانی در کشور، قابل درک است. هر از چندگاهی موزیمهای جهان بخشی از آثار قاچاق شده از افغانستان را به این کشور تحویل میدهند.
اگرچه پس از سال 2001 در افغانستان کارهایی برای ترمیم آبدات تاریخی صورت گرفته است و براساس اعلامیه دولت افغانستان در ماه قوس سال جاری، 159 آبده تا سال 2014 و 161 آبدهی تاریخی دیگر از سال 2014 تا کنون ترمیم شدهاند. بیشتر این کارها در هماهنگی و همکاری با نمایندگی ادارۀ یونسکو در کابل، بنیاد فرهنگی آقاخان، مؤسسه فیروز کوه، اچکو و هافو صورت گرفته است. همینطور براساس این معلومات، به تعداد ۷ آبدۀ تاریخی که شامل قصر جبلالسراج و تخت استالف در ولایت پروان، قصر تاج بیک در کابل، دیوار احاطه تپۀ کلوله پشته، گدام های تاریخی ولایت هرات، قصر شاهی جلالآباد و قصر بالا باغ ولسوالی پغمان میباشد، احیا و زیر مرمت قرار دارند. افزون بر وزارت اطلاعات و فرهنگ، نهادهایی چون وزارت شهرسازی و اراضی، اداره زون پایتخت، اداره عملیاتی و حمایوی ریاست جمهوری در این بخش فعالیت دارند.
واقع این است که در مقایسه با زمینهها و فرصتها تلاش کافی ولازم برای حفظ میراثهای فرهنگی افغانستان صورت نگرفته است. افغانستان از سال ۱۹۷۹ به کنوانسیون میراثهای جهانی یونسکو پیوست و تا کنون دو میراث فرهنگی افغانستان منار جام و مجسمههای بودا در بامیان ثبت میراثهای جهانی این سازمان شده است. افزون بر آن چهار سایت دیگر ( شهر باستانی بلخ، هرات، بندامیر و باغ بابر) در فهرست آزمایشی قرار گرفته است. از این میان، هماکنون منار جام که دومین منار بلند خشتی در جهان است، در وضعیت فاجعهباری قرار دارد. همچنان در ماه قوس سال جاری هنر مینیاتور در فهرست میراثهای جهانی یونسکو بهنام ایران، ترکیه، جمهوری آذربایجان و ازبیکستان ثبت شد و نامی از افغانستان برده نشد. وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان پس از آن با اعتراض و ادعا واکنش نشان داد. بهیاد دارم که برای بازسازی مجسمههای بودا همواره وعدههایی از سوی مقامات داده شده اما تا کنون شاهد اقدام عملی در این زمینه نبودهایم.
اگر بخواهیم در یک جمله دربارهی میراثهای فرهنگی افغانستان چیزی بگوییم، از دید من این خواهد بود که این میراثها یا در اسارت قاچاقبران بودهاند یا آواره در موزیمهای خارج از کشور و یا هم مانند منار جام در خطر فروپاشی. دولت افغانستان مطابق قانون و با توجه بر منافع فرهنگی و اقتصادی کشور مکلف به شناسایی، ثبت و حفاظت از این میراثها است. اگرچه در شرایط جنگی و نابسامان قرار داریم اما علیرغم آن نهادهای مربوط باید با درک این مکلفیت و توجه بر ضرورت و اهمیت کار، طرحهای جدی و عملی را روی دست بگیرند.