صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

روزی که موراکامی یک شهر را با خود دشمن کرد…

روزی که موراکامی یک شهر را با خود دشمن کرد…

نویسنده: واکرکاپلان
منبع: لیتهاب
مترجم: فاضله درویش

هاروکی موراکامی  برای دههها یک شخصیت ادبی محبوب بوده است، و بیدلیل هم نیست: برنامهی رادویی دارد، از استعارات جادویی در نوشتن بهره میبرد، آرشیوِ شخصیاش را به عموم تقدیم میکند، از رماننویسانِ جوان حمایت میکند و اندرزهای خوبی میدهد، هم برای نوشتن و هم برای زندگی. اما سال ۲۰۱۴ اخباری منتشر شد که محبوبیت او را زیر سوال برد. درواقع او تمام یک شهرِ ۱۹۰۰نفره را با خود دشمن کرد و تلویحا گفت که سکنهٔ شهر کوهستانیِ ناکاتونبتسو (در هوکایدو)، آشغالپخشکن هستند.
در داستان کوتاهِ «ماشینم را بران»، راویِ داستان مرد است و در یکی از سکانسها، شوفرِ او که دختری ۲۴ساله به اسم میساکی ــ و اهلِ ناکاتونبتسو است ــ سیگاری روشن را از پنجرهٔ راننده بیرون میاندازد؛ مرد که این صحنه را میبیند، با خودش فکر میکند «شاید همهٔ اهالی ناکاتونبتسو معمولا این کار را میکنند». عجب گافی! درواقع راویِ داستان بازیگری سالخورده است که چیز زیادی از پیشینهٔ میساکی نمیداند؛ اینجا تفاوت بین زندگی این دوشخصیت برجسته میشود، یعنی موراکامی دقیقا با بیانِ راوی موافق نیست. با اینحال، همین یک جمله، شهر گمنامِ ناکاتونبتسو را چنان برآشفت که شورای شهر ناکاتونبتسو از مجلهٔ بونگیشونجو که داستان را منتشر کرد، خواست توضیح دهد.
سوییچی تاکای مسئول شورای شهر گفت که رفتار مردمِ ناکاتونبتسو شبیه آنچه در کتاب آمده نیست: «مردمِ شهر اول بهار داوطلبانه جمع میشوند و در عملیات پاکسازی زبالههای جادهای شرکت میکنند. ما سخت تلاش میکنیم تا از جنگلسوزی پیشگیری کنیم، چون ۹۰ درصد شهر را جنگل کوهستانی پوشانده است. اینجا اصلا شهری نیست که مردم هر روز سیگار پرت کنند. ما میخواهیم بدانیم چرا از اسم یک شهر واقعی باید چنین استفادهای شود».
البته موراکامی بلافاصله طی بیانیهای که از مجلهٔ بونگیشونجو منتشر شد، عذرخواهی کرد: «من عاشق سرزمین هوکایدو هستم و چندین بار به آنجا سفر کردهام … و این [رمان کوتاه] را با تعلق خاطر عمیقی که به هوکایدو داشتم نوشتم. واقعا مایهٔ تاسف است که اهالیِ آنجا را ناراحت کرده است».
موراکامی توضیح داد که اسمِ ناکاتونبتسو را به این خاطر استفاده کرده «که از قدیم تلفظش را دوست داشته»، اما قول داد که برای نسخهٔ چاپیِ کتاب، اسم شهر را عوض کند، «تا بیشتر از این برای خودم دردسر درست نکنم». و وقتی داستان «ماشینم را بران» در مجموعهٔ «زنان بدون مردان» منتشر شد، موراکامی اسمِ شهر را به یک اسمِ ساختگی تغییر داد ــ جونیتاکیچو، همان اسمی که در رمان «تعقیب گوسفند وحشی» استفاده شد. مرد و قولش! درس اخلاقی ماجرا؟ همهٔ شخصیتهای معروف میتوانند از عذرخواهی موراکامی درس بگیرند: صادق و متواضع باشید، و به وعدهٔ خود برای بهترشدن عمل کنید!