صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

یکشنبه ۹ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تیاتر ستم‌دیدگان؛ امکانی برای مبارزه علیه فراموشی و دسترسی به عدالت- بخش دوم و پایانی

تیاتر ستم‌دیدگان؛ امکانی برای مبارزه علیه فراموشی و دسترسی به عدالت- بخش دوم و پایانی

علی محبی
دانشجوی کارگردانی – دیپارتمنت تیاتر دانشکده هنرهای زیبا

سوم؛ «تیاتر پایاننامه» دادخواهی برای پرونده خودکشی زهرا خاوری
زهرا خاوری دانشجویی سال پنجم دانشکده وترنری (دام پزشکی ) بعد از آنکه برای چندمین بار پایاننامه تحصیلیاش توسط گل محمد طنین استاد رهنمایش رد شد، با همصنفان، دوستان و هماتاقیهایش خداحافظی کرد، برای بازماندگانش نامهای نوشت و گفت به سفری طولانی میرود. زهرا این سفر را در صبحگاه سرد 28 عقرب با خوردن مرگ موش آغاز کرد و ساعت یازده قبل از ظهر هماتاقیهایش زهرا را در حالی دریافتند که از تب شدید به خود میپیچید. برخورد تشریفاتی و رویه نادرست آمریت خوابگاه باعث تاخیر انتقال دادن زهرا به شفاخانه شد. زهرا بعد از مراجعه به شفاخانه درمان با سهلانگاری شفاخانه و یکی از نزدیکانش از شفاخانه رخصت شده و به سفر ابدی رفت. مرگ زهرا باعث اعتراض گستردهای دانشجویان در دانشگاه کابل و دانشگاههای ولایات شد، اما خواست اکثریت این اعتراضها از تشکیل پرونده و دادگاهی کردن پرونده زهرا خاوری فراتر نرفت. من به یاد دارم در اعتراض دانشجویان پوهنتون کابل با آنکه در گروه رهبری راه پیمایی بودم به سختی توانیستیم بحث تغییر نظام آموزشی و اعمار منار یاد بود زهرا خاوری را در قطعنامه بگنجانیم. دانشجویان خواستهای داشتند که معمولا در هر اعتراض به صورت تشریفاتی مطرح میشود. این اعتراضها نتوانست جامعه آکادمیک کشور را بیدار کند تا همه برای بهتر شدن وضعیت آموزشی و تغییر نظام آموزشی موجود چاره سنجی کنند. از طرف وزارت تحصیلات عالی در خصوص بی طرف ماندن دانشگاههای خصوصی تذکر داده شده بود. همچنان رییس پوهنتون کابل نه تنها از مرگ زهرا احساس شرمندگی نکرد، بلکه با چشم سفیدی پرونده زهرا را از کاه کوه ساختن عنوان کرد. زهرا خاوری قربانی فیودالیسم آموزشی شد. در این رویکرد استاد در جایگاه ارباب و دانشجو در موقعیت رعیت قرار دارد و رابطه دانشجو و استاد رابطه یک سویه و عمودی است. استاد دانای کل است و دانشجو مکلف به اطاعت و سکوت در برابر استاد. در این رویکرد آموزشی نه تنها که زمینه نشاط و شکوفایی برای دانشجو مهیا نمی شود، بلکه دانشجو تحت فشار نظام آموزشی پژمرده می شود و آموزش در حد حفظ کردن جزوههای درسی قرن بیستم تنزیل مییابد.  از طرف دیگر در دانشگاهی که بحث تولید علم و پژوهش جزء اولویت آن نیست و استادان آن با ادبیات تحقیق ناآشنا هستند و جزوههای درسیشان را از وبلاکها و ویکی پدیا تهیه میکنند، سخت گیری استاد رهنما به پایاننامه زهرا خاوری دهن کجی بیش به ارزش های اکادمیک نیست.در چنین شرایطی ما خواستیم از طریق اجرای تیاتر پایاننامه امکان مشارکت و نقد دانشجویان و استادان دانشگاه کابل و دانشگاه بامیان را برای تغییر نظام آموزشی فراهم کنیم و از سوی دیگر با جمع آوری دیدگاهها و امضای شان برای پرونده زهرا خاوری دادخواهی کنیم. یک سال پس از خودکشی زهرا خاوری تیاتر پایاننامه را در دانشگاه کابل و دو سال بعد از خودکشی زهرا خاوری این تیاتر را در دانشگاه بامیان با حضور خانواده خاوری، دانشجویان، فعالان مدنی و استادان دانشگاه اجرا کردیم. در این نمایشنامه ما از گزارش رسانهها به خصوص اطلاعات روز، زندگی نامه، نامه ای زهرا خاوری و قصه های دوستان و هم صنفی های زهرا استفاده کرده بودیم و در اخیر نمایش ضمن پشنهادات تماشاگران قطع نامهای را براساس دیدگاه و خواست تماشاگران تهیه کردیم که در آن خواست های مشخص تماشاگران مطرح شده بود و برای دادخواهی این پرونده امضا کرده بودند. هرچند این اجرا، اولین اجرای تکینک قانونگذار در کشور بود و مشکلات خاص خود را داشت اما با آن هم امکان خوبی برای مبارزه علیه فراموشی و دسترسی به عدالت بود. تیاتر ستمدیدگان بدون همکاری رسانه ها موثریت کمتر دارد و متاسفانه بدلیل ناشاخته بودن این تیاتر رسانه ها نیز با ما همکاری نداشتند.  ما میخواستیم بعد از اجرا در چندین دانشگاه، دیدگاه ها و امضاها را به نام پایان نامه زهرا خاوری به نهادهای مربوطه از جمله دانشگاه کابل، وزارت تحصیلات عالی، ریاست جمهوری و پارلمان کشور بفرستیم. امسال این کار به دلیل رخصتی دانشگاه ممکن نشد اما امیدواریم بتوانیم این تیاتر را در سال بعد اجرا کرده و زمینه تغییر و امکان مشارکت دانشجویان را در تغییر نظام آموزشی فراهم کنیم.
چهارم؛ امکانات و ظرفیت های تیاتر ستمدیدگان در افغانستان
تیاتر ستم دیدگان و تکنیکهای هفت گانه آن در کشور مثل افغانستان که مردم در امر قانون گذاری و تصمیم های سیاسی نقش ندارند و قانون گذاران ممثل اراده و خواست شهروندان نیست، دسترسی به عدالت فراهم نیست و دچار رنجهای بیپایان قربانیان جنگ هستیم و هم چنین انواع خشونت به خصوص خشونت علیه زنان و کودکان هر روزه در حال افزایش است و از سوی دیگر نهادهای جامعه مدنی، رسانه ها و شخصیت های حقوقی و حقیقی کمتر توفیق حمایت مردم را باخود دارند، می تواند برای تغییر وضعیت موجود امکان مناسبی باشد و موثر واقع شود. از این طریق ما به مردم امکان مشارکت برای تغییر سرنوشت شان را فراهم میکنیم. این سبک میتواند امکانی برای توسعه دموکراسی، تقویت رابطه دو سویه شهروندی و تغییر به نفع اکثریت خاموش شود و اکثریت در جامعه، قربانی تصمیمگیری اقلیت حاکم بر سرنوشت مردم و قوانین که مردم در آن نقش ندارند نشود. هرچند تمام تکنیکهای ستم دیدگان کاربردی است اما تیاتر نامریی و رنگین کمان آرزو در کنار تیاتر قانون گذار می تواند در افغانستان به خصوص کلان شهرها بسیار موثر واقع شود. در تیاتر نامریی کسی از نقش بازیگر اطلاع ندارد و بازیگر خودش به عنوان سوژه بازی دیگران است و حتی می شود در تحقیقات علمی و روانشناسی از این تکنیک استفاده شود. هم چنان از تکنیک رنگین کمان آرزو میتوانیم برای روان درمانی قربانیان جنگ و خشونتهای خانوادگی و آموزشی استفاده کنیم. در این تکنیک اعتمادسازی و روایت و قصه رنجهای ستم دیده محور تیاتر است. در تیاتر مجسمه نیز این امکان را به تماشاگر می دهیم تا امیال و خواستهایشان را با مشارکت یا استفاده از بدن بازیگر برای دیگران به نمایش بگذارد. در تیاتر روزنامهای ما میتوانیم در کنار بحث کاربردی این تیاتر، پل ارتباطی بین روزنامه و شهروندان شویم. در این تکنیک بازیگر به صورت اتفاقی با سرخط و تیترهای روزنامهها نمایش خود را اجرا میکند. ما در آستانهای گفتگوهای صلح قرار داریم و صلح پایدار بدون رسیدگی به خواست قربانیان جنگ و دسترسی به عدالت ممکن نیست. با استفاده از این تکینک میشود فرهنگ سکوت در برابر مردم و شهروندان که قربانی جنگ شده را شکستانده و به مردم امکان مشارکت در روند گفتگوهای صلح را فراهم کرد.