صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

در کشور خداداد افغانستان؛ (روایتی متفاوت از افغانستان صد سال قبل)

در کشور خداداد افغانستان؛ (روایتی متفاوت از افغانستان صد سال قبل)

نویسنده: غضنفر کاظمی
به هرروی کتاب در کشور خداداد افغانستان نوشته ایمیل ریبیچکا از آن دست کتابهای ارزشمند  و روایتی کاملا متفاوت از افغانستان صد سال قبل  است که به مردم ما در فهمیدن یک بخش از تاریخ کمک فوقالعادهای میکند. این کتاب باید بار بار مطالعه شود و البته این موضوع هم نباید نادیده گرفته شود که نویسنده چشمدیدها، دیدگاهها و برداشتهای خودش را از وضعیت آن روزها روایت میکند و این نمیتواند کل واقعیت و همهای تاریخ باشد.                                                                                                                                    

سفرنامه نویسی شیوه نوینی نیست. سال هاست که افراد مختلف با اهداف گوناگون با نوشتن دیده¬ها و شنیده-های خود گنجینه ی عظیم و ارزشمندی را فراهم آوردهاند. امروزه با توجه به آثار گرانقدری چون، سفرنامه ی ناصر خسرو قبادیانی، سفرنامه ی مارکوپولو و سفرنامههای دیگری از این دست، اطلاعات بینظیری در باب شیوه ای زیستن انسانها و همچنین طرز تفکر آنان نسبت به زندگی در زمانهای گذشته به دست میآید. با توجه به دستآوردهای عظیم تاریخی، مذهبی، ادبی و اجتماعی هر کدام از این آثار میتوان به اهمیت این چنین نوع ادبی پی برد. اما متاسفانه باید خاطر نشان کرد که در افغانستان کنونی کسی به چنین چیزهای زیاد اهمیت نمیدهد. مردم ممالک دیگر در هر شرایطی سفرنامه و خاطره مینویسند و این ارزشمند است، اما بدبختانه در کشور ما آدمهایکه دغدغه نوشتن سفرنامه داشته باشد به انگشتان دو دست هم نمیرسند.
«در کشور خداداد افغانستان» از معدود سفرنامههای است که توسط یک اروپایی در مورد افغانستان نوشته شده است. اینگونه اتفاقات نادر است و ارزشمند. این کتاب رویدادهایی را بیان میکند که ایمیل ربیچیکا به عنوان یک اروپایی شاهد آن بوده است. کتاب حاضر توسط رتبیل شامل آهنگ و سید روح یاسر ترجمه و دو بار، یک بار در آلمان و بار دیگر هم در کابل توسط انتشارات بنیاد اندیشه در سال 1396 با 332 صفحه زیر ماشین چاپ رفته است.
ایمیل ریبیچکا افسر اتریشی است که صد سال قبل به جنگ جهانی اول در شرق اروپا فرستاده میشود تا در مقابل روسها بجنگد. او پس از مدتی توسط روسها اسیر و به ترکستان انتقال داده میشود. پس از مدتی اطلاع حاصل میکند که چندصد کیلو متر دورتر از این اردوگاه، کشوری به نام افغانستان وجود دارد و عدهای از هم رزمانش هم به آنجا فرار کردهاند. چندی بعد او و سه دوستش نیز دست به فرار میزنند. در راه فرار از سمرقند تا افغانستان با مشکلات و بدبختیهای زیادی مواجه میشوند، طوری که حتی بسیاری اوقات در دو راهی مرگ و زندگی قرار میگیرند، اما با همهای اینها موفق میشوند که خودشان را در شهر مزار شریف یکی از ولایتهای افغانستان برسانند. با آنکه تصمیم دارند پس از مدتی کوتاهی به وطنشان برگردند، اما دست تقدیر و تحولات عجیب که در افغانستان رخ میدهد باعث میشود که بیشتر از چهارسال در اینجا باقی بمانند. این افسر اتریشی با ماندنش در اینجا تصاویر و رویداهایی دست نیافتنی را به خوانندگان کتابش پیشکش میکند. ریبیچکا افغانستانی را روایت میکند که تا آن زمان تقریبا هیچ تماسی با جهان مدرن و تکنولوژی نداشته است و از زندگی انسانهای مینویسد که هر روز برای زنده ماندن با طبیعت خشن زادگاهشان دست و پنجه نرم میکنند و نیز از تجربههایش با افراد مختلف و اقشار گوناگون میگوید و نشان میدهد که افغانستان کشوری است پر از تناقض و تضادها.                                                                                                                         
ایمیل ریبیچکا سالهای پر از هیجان، فوق العاده جالب و برای تاریخ افغانستان بسیار مهم را در این کشور سپری میکند. از دوستیاش با امان الله خان شاه جوان افغانستان تا متهم شدنش به جاسوسی و افتادن در زندان و این همه اتفاقاتی است که این افسر در طول بودنش در این کشور از سر میگذراند. او تمام آنچه را که شاهد بوده مو به مو یادداشت کرده و به این شکل ناخواسته وقایعنگار رویداد سالهای 1915 – 1920 افغانستان میشود. این مساله خود یکی از ویژگی های سفرنامه ی افسر اتریشی است. نویسنده از دورانی حکایت میکند که تقریبا هیچ خارجی در افغانستان نبوده است. کتاب او در باره ای رویدادهایی تاریخی است که مانند بسیار وقایع تاریخی دیگر این کشور کمتر مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته و در غبار اغراق گوییها و یا کم¬رنگ جلوه دادنها، پنهان و یا کتمان شده است. به طور مثال، نویسنده در اثرش تمام جزِییات کودتایی که سردار نصراللهخان، نایب السلطنه علیه امیر حبیبالله خان طرحریزی کرده بود را شرح میدهد. در حالیکه این قضیه بسیار مهم تا به حال در هیچ کتاب تاریخی دیگر ذکر نشده است.
او در مدت این چهار سال فارسی میآموزد، در رابطه به تاریخ افغانستان مطالعه می کند، با بسیاری از رسم و رواج های افغانها از نزدیک آشنا میشود و سپس شروع به نوشتن سفرنامهاش در مورد افغانستان میکند. این افسر اتریشی از نزدیک شاهد بازی بزرگ میان قدرتهای چون برتانیای کبیر و روسیه در افغانستان است.
او حکایت از افغانستانی میکند که در بین دو ابر قدرت جهانی گیر کرده است.
وی شرح میدهد که صاحبان قدرت در کابل با چه هوشمندی عمل میکنند و چگونه از رفتن به جنگ جهانی اول کناره گیری میکنند.
ریبیچکا در سفرهایش به مناطق مختلف نه تنها از چشم دیدهایش مینویسد، بلکه کوشش کرده تا آنچه را که در رابطه با تاریخ آن نواحی مطالعه کرده است نیز بازتاب دهد. او در بلخ از هجوم چنگیزخان و لشکرش می نویسد، در غزنی در رابطه با سلطان محمود غزنوی، در هلمند از فرهنگ بزرگ منطقه، در فراه از رستم و اسطورههای تاریخی، در بامیان از باغهای که بهشت روی زمین خوانده شده حرف میزند.
این مرد حتی زیباییهای غروب خورشید و گل و چمن و دشت و دمنهای را که در راه سفر به آنها مواجه میشود را نیز با زیبایی شاعرانهای برای ما بیان میکند.   
به هرروی کتاب در کشور خداداد افغانستان نوشته ایمیل ریبیچکا از آن دست کتابهای ارزشمند  و روایتی کاملا متفاوت از افغانستان صد سال قبل  است که به مردم ما در فهمیدن یک بخش از تاریخ کمک فوقالعادهای میکند.
این کتاب باید بار بار مطالعه شود و البته این موضوع هم نباید نادیده گرفته شود که نویسنده چشمدیدها، دیدگاهها و برداشتهای خودش را از وضعیت آن روزها روایت میکند و این نمیتواند کل واقعیت و همهای تاریخ باشد.