صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چریکه باستر اسکروگز، شگفتی یک وسترن کمدیِ ضددرام

چریکه باستر اسکروگز، شگفتی یک وسترن کمدیِ ضددرام

«چریکه باستر اسکروگز | The Ballad of Buster Scruggs » به کارگردانی برادران کوئن، یک «وسترن کمدی-درام | western comedy-drama » با نقشآفرینی بازیگرانی چون تیم بلیک نلسون، لیام نیسون، جیمز فرانکو، تاین دالی و تام ویتس، برای نخستین بار در هفتاد و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فلم ونیز رونمایی شد.
«چریکه باستر اسکروگز | The Ballad of Buster Scruggs » به کارگردانی برادران کوئن، یک «وسترن کمدی-درام | western comedy-drama » با نقشآفرینی بازیگرانی چون تیم بلیک نلسون، لیام نیسون، جیمز فرانکو، تاین دالی و تام ویتس است که در بستر نتفلیکس پخش شد و با وجود گارد طیف قدرتمندی در سینما، برای نخستین بار در هفتاد و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فلم ونیز رونمایی شد تا تماشاگران این رویداد با یک شگفتی مواجه شوند.
این اثر در شش داستان تقسیم میشود: اولین داستان به نام «چریکه باستر اسکروگز | The Ballad of Buster Scruggs » با بازی تیم بلیک نلسون داستان یک تفنگدار آوازخوان؛ دومین داستان به نام «لوس آلگودنس | Near Algodones » با بازی جیمز فرانکو داستان یک کابویی گرفتار طناب دار؛ سومین داستان به نام «بلیت غذا | Meal Ticket » داستان یک بازیگر معلول با بازی هری ملینگ است که توسط مردی بیرحم با بازی لیام نیسون حمل میشود؛ داستان چهارم به نام «همه طلای کنیون | All Gold Canyon » داستان یک کاشف با بازی تام ویتس است که برای کشف طلا آرامش طبیعت را به هم میزند؛ داستان پنجم به نام «دختری که زخمی شد | The Gal Who Got Rattled » درباره زنی جوان با فرجامی تلخ با بازی زوئی کازان است؛ و داستان ششم «میرا باقی میماند | The Mortal Remains » درباره پنج مسافر یک کالسکه است که درباره زندگی، مرگ و اخلاق بحث میکنند.
فلمهای درام و وسترن معمولاً یک روند مشخصی دارند و از جایی به بعد میتوان پیشبینی کرد چه کاراکتری قهرمان داستان است و جان سالم به در میبرد یا دستکم مرگ قهرمانانهای خواهد داشت. تکلیف ضدقهرمان نیز مشخص است و در مجموع ساختار روایی مشخصی دارد که با تغییرات اندکی مواجه میشود. به همین دلیل برخی منتقدان تندمزاج دل خوشی از سینما در دهههای اخیر ندارند و به سینمای کلاسیک دل بستهاند؛ هرچند چنین داوری درباه فلمهای چند دهه اخیر نیز بیرحمانه و غیرمنصفانه است.
برادران کوئن در فلم تازهشان دست به ریسک بزرگی زدهاند و این ریسک نمیتواند بیارتباط با عدم اکران عمومی فلم و نمایش در نتفلیکس باشد. آنها مبسوط الید بودهاند تا اثر متفاوت خلق کنند و این فلم را چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، نمیتوانیم انکار کنیم که یک ساخته متفاوت است؛ یک ضددرام با ساختار ادبی منحصر به فرد که در دقایقی کسالت آور میشود و تصور میشد که قابل پیش بینی شده اما تنها چند دقیقه زمان نیاز است که تماشاگر به اشتباه خود پی ببرد و داستان کوتاه با پایانی غیرمنتظره به داستان کوتاه دیگری گره بخورد.
برادران کوئن، تصنیف باستر اسکراگز را یک «گلچین ادبی | Anthology » خواندهاند و گفتهاند: «ما همیشه عاشق فلمهای آنتولوژی بودیم، بهخصوص فلمهایی که در دهه 60 در ایتالیا ساخته شدند. فلمهایی که اثر کارگردانان مختلف را با حال و هوایی مشترک در کنار هم نمایش میدهد. با داشتن فلمنامه مناسب یک آناتولوژی وسترن وسوسه شدیم همین کار را پیاده کنیم، به این امید که بتوانیم از بهترین کارگردانهای حال حاضر سینما استفاده کنیم. این شانس خوب ما بود که هردوی آنها با این همکاری موافقت کردند.»
برادران کوئن کوشیدهاند نشان دهند بازیهای دنیا تا چه حد بیرحمانه و در عین حال مضحک میتواند باشد و سرنوشت چقدر سریع نسبت به آنچه تصور میکنیم، میتواند تغییر کند و باز هم تغییر کند و لحظه به لحظه غیرقابل پیشبینی باشد. این ساخته برادران کوئن به خوبی نشان میدهد آنها تا چه حد نسبت به مفهوم ژانر طغیانگر هستند و این را از همان داستان اول که با یک هفتتیرکش گیتاریست مواجه هستیم که سرمست از زندگی شتابان به سمت مرگ میرود، میتوان حس کرد؛ هفتتیرکشی که در ژانر وسترن نمونه مشابهی ندارد.
البته این هفتتیرکش آوازخان در این اثر تنها نیست و در تک تک داستانها، ویژگی مشترک کاراکترها بزله گویی و شوخطبعی است که پهلو به پلوی مرگ پیش میرود و آن زمان که تصور میکنیم زندگی تداوم دارد، مرگ دقل الباب میکند و پیش از آنکه مهیای استقبالش شویم، سراسیمه به دنبال میشتابد. شاید تعبیر وسترن پست مدرن برای این اثر که بخشهای وسیعی از آن عملاً ارتباطی با وسترن ندارد، کمی گمراه کننده به نظر آید اما میتوان گفت در مجموع با داستانی پست مدرن مواجه هستیم که از دیالوگهای روزمره تا متون شکسپیر را کنار هم قرار داده است.
برونو دل بونل این اثر را با دوربین «آری الکسا | Arri Alexa » فلمبرداری کرده و در فضایی که یادآور فلمهای تارکوفسکی است، اکستریم لانگ شاتها و لانگشاتهای تاثیرگذار با طیف رنگی فوق العاده را ثبت کرده که باعث شده تماشاگر احساس کند از قضا این فلم بیش از آنکه ظرفیت نمایش از طریق نتفلیکس را داشته باشد، ظرفیت نمایش روی پرده بزرگ سینما را دارد؛ چرا که جزئیات فراوانی دارد که بر روی پرده عریض خود را بیشتر نشان میدهد و لذت بصری که برادران کوهن به دنبالش بودند را پیش چشم تماشاگر بیشتر عیان میسازد.