صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پنج انگشت بـرای مارسیز

پنج انگشت  بـرای مارسیز

به جز در بر گرفتن استعارههایی که وقتی یک فرد به سراغ ژانر وسترن میرود با آنها باید کنار بیاید، «پنج انگشت برای مارسیز» (Five Fingers For Marseilles ) اثر «مایکل متیوز» (Michael Matthews ) در یک مکان عجیب و دست نخورده روی میدهد: آفریقای جنوبی پس از دوران استعمار. «متیوز» روی چیزی تاکید میکند که «سرجیو لئونه» (Sergio Leone ) به آن هویت داده بود: وسترنی که نیازی به «جان وین» (John Wayne )، کابویها، بومیان آمریکا و خارهای غلتان ندارد و آنها را طلب نمیکند. این فلم همان قدری که در مورد یک وضعیت واقعی است، در مورد ستینگ خود هم بحث میکند. در نتیجه، «پنج انگشت برای مارسیز» در آن واحد آشنا و منحصر به فرد است. از آن جایی که برای یک فلم که در یک گوشه ایزوله از کشوری، پیش و پس از دوران آپارتاید رقم میخورد شایسته است، «پنج انگشت برلی مارسیز» هم اتفاقات دوران معاصر خودش را هم وارد قصه میکند.
فلمنامه «شان دروماند» (Sean Drummond ) با یک مقدمه طولانی ۲۰ دقیقهای آغاز می شود که شش شخصیت اصلی را از دوران کودکی معرفی می کند و تنشهای موجود در شهر روستایی مارسیز میان ملاکان سفیدپوست ظالم و بچههای فقیر و بدبخت سیاه پوست را که در گوشههای شهر زندگی میکنند، به تصویر میکشد. اتفاقات وقتی که دختر گروه، «لراتو» (Lerato )، توسط یک پلیس سفیدپوست گروگان گرفته می شود، رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد. در یک سکانس که در نوع خودش شوکه کننده است، پسرا رد او را میزنند و «تائو» (که به لقب «شیر مارسیز» شناخته میشود) و هم به گروگانگیر و هم به همدست او شلیک میکند. پس از این اتفاق، «تائو» فرار میکند، بقیه را تنها میگذارد تا با عواقب کار او دست و پنجه نرم کنند، در حالی که خودش هم ۲۰ سال بعدی زندگیاش را صرف انجام خرده بزهکاریها و سپراندن زمان پشت میلههای زندان می کند.
داستان اصلی روی بازگشت «تائو» تمرکز دارد. «شیر مارسیز» (با بازی «وویو دابولا») اکنون یک مرد خسته از دنیا و سی و چند ساله است که بازمیگردد چرا که هیچ جای دیگری را برای رفتن ندارد. در محله او، خیلی چیزها تغییر کرده به جز اینکه هنوز هم فساد و ظلم باقی مانده تا شخصیتها را تعریف کند. گروههای تبهکار جای سفیدپوستها را گرفتهاند. بخش فرهیخته و ثروتمند مارسیز حالا توسط یکی از دوستان قدیمی «تائو»، یعنی «پاکتس» پولدار (با بازی «کنت ان کاسی») اداره می شود، کسی که قول و قراری با رهبر راهزنان یعنی «شبح» (با بازی «همیلتن دلامینی») دارد. در عوض اینکه به بخش تحت فرمان «پاکتس» کاری نداشته باشند، آنها میتوانند همه جای دیگر را تحت سلطه خود در بیاورند، و این شامل میخانه «لراتو» (با بازی «زتو دلومو») و پدرش نیز می ‎‌شود. بازگشت «تائو» توجهات زیادی را به خود جلب می کند (که همه هم مثبت نیستند) و او متوجه می شود که برادرش فوت کرده و اکنون یک برادرزاده بزن بهادر به نام «سیزوی» (با بازی «لیزوی ویلاکازی») دارد. «تائو» تقریبا بلافاصله متوجه می شود که یک گروه از شهروندان محافظ – یک گروه «پنج انگشت» احیا شده – نیاز است تا با خطری که از طرف «شبح» شهر را تهدید میکند، روبرو شد.
سایه «لئونه» (و، با ابعادی دیگر، «کوروساوا») حسابی روی «پنج انگشت برای مارسیز» افتاده است، از نحوه قاب بندی برخی از شاتها گرفته تا نحوه ای که «تائو» هویت خودش را تعریف میکند (به عنوان «هیچکس»، یک ارجاع آشکار به «مردی بدون نام» (Man With Not Name ) اثر «کلینت ایستوود»). از لحاظ موضوعی، اما، این بیشتر یک وسترن تجدید نظر شد است، و به دنبال معانی بیشتری نسبت به صرفا موضوع ساده انتقام است. این بیشتر شبیه به ایستوود در فلم «نابخشوده» (Unforgiven ) است، تا ایستوود در فلم «یک مشت » (A Fistful of Dollars ). هیچ کدام از «آدمهای خوب» بدون نقص نیستند و حداقل برخی از «آدمهای بد» قصه هم برای کارهای خود دلایل مربوط به خودشان را دارند. و، اگرچه هدف «تائو» برای پاکسازی مارسیز از تهبکاران ستودنی به نظر میرسد، ولی این حس وجود دارد که، حتی اگر او موفق هم شود، باز هم بیهوده خواهد بود. دقیقا، فلمنامه برخی گرهها را باز نمیکند که بزرگ هم هستند، مثل ابهام در مورد سرنوشت برخی از شخصیتها.
«متیوز» اطمینان حاصل میکند که جغرافیای دقیق مارسیز، که برای فهمیدن کامل روایت داستان ضروری است، به شکلی واضح ترسیم شود. او تا حدی در این زمینه روی فلمبردارش، «شان لی» (Shaun Lee )، اتکا میکند. لی شات های تحسین آور زیادی را خلق می کند، که روی شباهت های جغرافیایی میان کیپ شرقی در آفریقای جنوبی و غرب وحشی آمریکا تاکید می کند. در حالی که نبردهای با اسلحه گرم وجود دارد و همه چیز با یک نزاع تمام میشود، پیچیدگی این وضعیت و تاریکی سفر پرماجرای «تائو» برای رستگاری در همان حد استاندارد برای آثار وسترن هستند. «پنج انگشت برای مارسیز» که فقط به خاطر زمان طولانی مدت خود که باعث میشود تا گاها شاهد سکانس هایی مرده باشیم، یک وسترن امروزی قدرتمند است که چیزهای زیادی در خود دارد تا آن را از آثار هم سبک قبلی تمییز دهیم و آنها توسط کارگردان اثر، مهم و محترم و تحسین شده، برشمرده شدهاند.
کارگردان : Michael Matthews
نویسنده :  Sean Drummond, Sean Drummond \
منتقد: جیمز براردینل