صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تولد يك تيم از دل جنگ

تولد يك تيم از دل جنگ

فوتبال در ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سودان‌جنوبي هم معجزه مي‌كند

ابرهاي سياه روي استاديوم جوبا را پوشانده بودند اما براي 15 هزار نفر از مردمي كه گرد هم آمده بودند تا در پايتخت سودان جنوبي جشن بگيرند مهم نبود. كمتر از 24 ساعت بعد از تبديل شدن به جديدترين كشور جهان و استقلالش از خارطوم – كه پس از جنگ خونين 60 ساله رقم خورد- جمهوري تازه بال و پر گرفته سودان جنوبي اولين امتحان واقعي‌اش را انجام داد.
در دهم جولاي تيم ملي سودان جنوبي اولين مسابقه بين‌المللي‌اش را انجام داد تا نه تنها جوان‌ترين كشور دنيا بلكه جوان‌ترين تيم ملي دنيا هم لقب بگيرد. ماكواك تني، وزير ورزش دولت تازه شكل گرفته سودان جنوبي درباره اين رويداد مي‌گويد: «همه ما احساساتي شده بوديم چون اولين بار بود كه تيم ملي‌مان بازي مي‌كرد و سرود كشورمان خوانده مي‌شد.»

همچون ساير جمعيتي كه براي تماشاي بازي آمده بودند، تني هم با كلي هيجان آمده بود تا اولين بازي تيم ملي كشورش را برابر باشگاه توسكر از ليگ برتر كنيا تماشا كند، بازي كه نتيجه‌اش براي اولين بار براي كسي اهميت نداشت: «براي اولين بار بود كه سرود كشورمان در يك مكان بلندپخش مي‌شود. همه تماشاگران تحت تاثير قرار گرفته بودند. فكر كردم اگر روحيه‌مان همين طور باقي بماند آن وقت تيم‌مان خيلي موفق خواهد شد.»

موانع موفقيت
روياي موفقيت تيم ملي حالا در ذهن همه مردم سودان جنوبي پرورانده مي‌شود اما تا رسيدن به اين هدف خيلي راه است و كلي موانع بزرگ.
سال‌ها جنگ شهري ميان مسيحي‌ها، جدايي طلبان جنوب و مسلمانان شمال، در حدود دو ميليون كشته بر جاي گذاشت و علاوه بر اين بخش زيادي از زيرساخت‌هاي جنوبي‌ها را نابود كرد. اين با وجود يا شايد هم به خاطر منابع غني نفتي است كه اين منطقه دارد. استاديوم جوبا يكي از همان مواردي است كه در خلال جنگ 60 ساله تا مرز نابودي پيش رفت.

استفن كنستانتين، مربي انگليسي كه تا سال پيش مربي سودان بود مي‌گويد: «نمي‌دانم اسمش را بشود گذاشت استاديوم يا نه. آنجا فقط يك زمين بازي بود آن هم بدون چمن. اصلا نمي‌شد روي آن بازي كني.»
استاديوم جوبا اما قبل از ميزباني از اولين بازي تيم ملي سودان جنوبي تغيير چهره داد. چمن جديد روي زمين تقريبا خاكي‌اش خوابانده شد و پروژكتورها هم براي اولين بار روشن شدند. كنستانتين ادامه مي‌دهد: «وقتي به جنوب مي‌رفتي نااميدي و ناراحتي را توي چهره پسران‌شان مي‌ديدي. كاملا مشخص بود كه آنها از اينكه هيچ تيمي در دسته اول ليگ سودان نداشتند حس خوبي ندارند.

اينكه آيا آنها قدرت كافي يا پول لازم براي رقابت كردن را داشتند يا نه، نمي‌دانم اما از يك بابت مطمئنم كه آنها پر از استعداد بودند. همگي به جايي كه اهلش بودند افتخار مي‌كردند و هميشه سودان را با لفظ جنوبي صدا مي‌كردند. هرگز مثل شمالي‌ها واژه سودان را تنهايي به كار نمي‌بردند. يادم هست كه در شمال سودان مي‌گفتند جنوبي‌ها پول‌هايشان را چه كار كرده‌اند؟ در زمينه سازماندهي و زيرساخت‌ها بين شمال و جنوب، زمين تا آسمان فرق بود. به نظرم چند سالي طول مي‌كشد تا اين فاصله كم شود.»

گام اول
فدراسيون فوتبال تازه تاسيس شده سودان جنوبي (SSFF) براي احياي فوتبال اين كشور تازه استقلال يافته كارهاي زيادي در پيش دارد. قدم اول ايجاد ليگ، ساختن استاديوم و اختصاص بودجه براي تاسيس باشگاه‌ها است. بعد از آن آموزش و پرورش داوران و كارشناسان و ساير دست‌اندركاران اين ورزش است اما پيش از همه اينها يك كار اساسي بايد صورت بگيرد كاري كه تا حدودي ديپلماتيك است: به رسميت شناخته شدن توسط فيفا و كنفدراسيون فوتبال آفريقا (CAF). بنيامين اوليور، رييس فدراسيون فوتبال سودان جنوبي مي‌گويد: «ما از صفر شروع مي‌كنيم. هيچ چيز توي دستمان نيست. مثل روزي كه خدا آدم را آفريد كارمان را آغاز مي‌كنيم.»

تلاش‌هاي اوليور با مربي تيم براي پيدا كردن بازيكنان با استعداد سه هفته طول كشيد تا او و همكارانش بتوانند تيم ملي سودان جنوبي را شكل دهند، در تيمي كه او ساخته هيچ كدام از بازيكناني كه براي باشگاه‌هاي سودان شمالي توپ مي‌زنند حضور نداشتند چون اين يك بازي رسمي كه فيفا آن را تاييد كرده باشد نبود. اوليور ادامه مي‌دهد: «با كمك جوامع بين‌المللي استقلالمان را به دست آورديم. اهدافمان را روشن كرده بوديم و تاكتيك‌هاي حريف را مي‌شناختيم. حالا به اينكه يك روز در سودان جنوبي يك بازي بين‌المللي رسمي انجام دهيم خوشبين هستم و اميدوارم كه جامعه بين‌الملل هم به ما كمك كند.»

قدرت نرم فوتبال
تشكيل تيم ملي در سودان جنوبي آن هم درست يكي دو هفته بعد از استقلالش از سودان شمالي اتفاق تصادفي نيست. هنري كيسينجر، وزير امور خارجه پيشين ايالات متحده كه اتفاقا طرفدار پر و پا قرص فوتبال هم هست زماني نظريه جالبي ارائه كرد كه خيلي معروف شد. او معتقد بود تيم‌هاي ملي فوتبال نه تنها گروهي از بهترين بازيكنان يك كشور هستند بلكه با سبك بازي‌شان مي‌توانند منعكس كننده هويت آن ملت باشند. قبل از جام جهاني 1986 مكزيك بود كه كيسينجر در نشريه لس آنجلس تايمز نوشت: «هيچ تيمي از يك كشور كمونيستي (به جز مجارستان در سال 1954) به فينال يا نيمه نهايي جام‌هاي جهاني نرسيده است. برنامه‌هاي بيش از حد كليشه‌اي خلاقيتي كه فوتبال به آن نياز دارد را از بين مي‌برند.»

حلقه اتصال ميان فوتبال، هويت، اتحاد و وطن پرستي آنقدر قوي است كه بسياري از كشورهاي تازه شكل گرفته، كشورهايي كه از دل جنگ بيرون آمده‌اند از قدرت نرم فوتبال براي تحقق اهداف ديپلماتيك‌شان بهره مي‌برند. به عنوان مثال فلسطيني‌هايي كه از سال 1998 فدراسيون فوتبال شان توسط فيفا به رسميت شناخته شده اما كشورشان هنوز در سازمان ملل نماينده‌اي ندارد. سران اين كشور از فوتبال به عنوان ابزاري مهم براي پروراندن حس اتحاد و يكدلي در وطن‌شان استفاده مي‌كنند. تيم ملي اين كشور هم جزو معدود نمادهاي قابل رويت است كه به فلسطيني‌ها اجازه داده پرچم‌شان را در عرصه جهاني به اهتزاز درآورند.

مثال‌هاي ديگر آلمان غربي و عراق هستند كه هر دو موفقيت‌هاي بزرگي در دنياي فوتبال را تجربه كرده‌اند. آلمان غربي با فتح جام جهاني 1954 و عراق با قهرماني در جام ملت‌هاي آسيا در سال 2007. هر دو كشور جنگ زده بودند اما اتحادي كه فوتبال ميان مردم‌شان به وجود آورده بود آنها را به اوج رساند و به سمت ثبات برد.

سايمون كوپر، خبرنگار و مولف كتاب «فوتبال عليه دشمن» كه به بررسي رابطه ميان فوتبال و سياست در سراسر جهان پرداخته مي‌گويد: «يك تيم ملي از گوشت و خون مردم آن ملت است و نماد بارز يك كشور. سودان جنوبي اين است: يازده مرد جوان كه پيراهن تيم را بر تن كرده‌اند و به سمت زمين مي‌روند تا با جان و دل بازي كنند. ايالت‌ها مقدم به كشورها هستند. بهترين راه ساختن يك ملت در عصر تلويزيون ورزش است چون ورزش پربيننده‌ترين برنامه‌ها را فراهم مي‌كند. فرانسه و آلمان در گذشته به لطف همين ورزش توانستند كشورشان را بشناسانند.»

حالا نوبت سودان جنوبي است. سياستمداران اين كشور نوپا از قدرت ديپلماتيك فوتبال چه در خانه، چه خارج از آن واقف‌اند اما بايد ديد كه معجزه فوتبال در اين كشور هم اثري مي‌كند[یا نه].