صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

گریز از آتش جنگ غـزنی، پناه در سرمای جانکاه بـرچی

گریز از آتش جنگ غـزنی، پناه در سرمای جانکاه بـرچی

به دنبال حمله شورشیان گروه طالبان به ولسوالیهای مالستان و جاغوری، هزاران خانواده، خانههایشان را ترک کردند و به ولایتهای کابل و بامیان پناه بردند اما به دلیل نبود ظرفیت و مکان برای بودوباش؛ این شهروندان مجبور هستند در مساجد یا خانههای اقوامشان زندگی کنند.
سکینه زنی حدود 35 ساله است، اما غم روزگار چنان بر او سنگینی کرده است که دستهای پینه بسته و صورت چملک/چروکش حکایت از 50 سال زندگی توام با غم میکند.
او به دنبال حمله شورشیان گروه طالبان از قریه داود ولسوالی جاغوری گریخته و در مسجد رسول اکرم در ساحه برچی در غرب کابل پناه برده است. سه کودک نیم و نیمقد همراهاش است؛ یکی که شاید 4 ماه از عمرش نگذشته باشد، در بغلش.
اوایل صبح روز شنبه 26 عقرب است و هوا نسبآ ملایم. اما ظاهرآ برای من؛ چون وقتی به آنان نزدیک شدم، دیدم که یکی از کودکان دستانش را محکم در بغلش گره زده و دندانهایش تند تند بهم میخورد. گونههایش سرخ و ترکیده است، همانند کویری خشک.
از او پرسیدم: "کاکا اینجی چی میکنی؟" دندانهایش را بهم فشرد اما گپی نزد. نمیدانم شاید در ته دل میگفت من تاوان جهل عدهای را میدهم که راه بهشت در قریهی ما جستجو میکنند.
خود را معرفی کردم و از سکینه از جنگی پرسیدم که سرنوشتش را به گوشهی این مسجد گره زده است؛ زن کودک 4 ماههاش را محکمتر در بغل گرفت، گویا بغضش هم گرفته بود، برای لحظاتی مکث کرد و سپس دردهایش را بیرون ریخت.
او از کشته شدن جوانها گفت؛ از چور و چپاول، از آتش زدنها، اسیر گرفتنها. او وقتی اینها را میگفت ناخودآگاه ذهن پیش تبسم رفت. دختری 9 ساله که سه سال پیش توسط تروریستان در مسیر زابل دستگیر و بعد سرش بریده شد.
ظاهر و حالت روانیاش نشان میداد که گویا  او نمیخواست، گذشتهاش را به یاد بیاورد اما بریده بریده گفت که روز شش یا هفتم جنگ بود، بدون اینکه تصمیمی داشته باشیم و بدون اینکه برای "اشتوکا"/کودکان کفش برداریم از خانه حرکت کردیم و به بامیان رفتیم. آنجا شرایط زنده بودن بسیار سختتر از داود –قریه سکینه- بود، مکانی برای بود و باش نبود اگر هم بود بسیار گران بود مجبور شدیم به سمت کابل بیایم.
سکینه گفت، اگر ما فرار نمیکردیم، معلوم نبود که چه به روزمان میآمد. او افزود، در روزهایی که ما در قریه بودیم، هر روز خبر از کشته شدن قوماندانها، غیرنظامیان و پیشروی طالبان میشنیدیم.
او افزود، از ده یا دوازده خانهای که با هم از قریه حرکت کرده بودیم، تنها خانوادهای که در کابل کسی ندارد، ما هستیم؛ چند شب است که در مسجد زندگی میکنیم. شب از دست سرما میمیریم و روز در پی نگاههایی که بابت یک لقمه نان، نصیبمان میشود. سکینه گفت: "کاش همونجی میبودیم و میمردیم."
خبرهایی را شماری از رسانهها و یا شهروندان در منتشر کردهاند که شورشیان گروه طالبان به قریههای حوتقول، داود، پاتو و چند قریه هممرز را تصرف و اموال مردم را نیز چپاول کرده است.
وزارت دفاع اما روز شنبه 26 عقرب اعلام کرد که عملیات بزرگ نظامی برای پاکسازی ولسوالیهای جاغوری و مالستان در ولایت غزنی آغاز شده است و عملیات پاکسازی تاکنون مناطق لومان، زیرک و پاتو از نیروهای طالبان پاکسازی شده و شماری از نیروهای ارتش برای پاکسازی ولسوالی مالستان به آنجا رفتهاند.
این وزارت همچنین گفته است که مردم میتوانند به مناطق پاکسازیشده بازگردند اما به دلیل جلوگیری از تلفات غیر نظامیان به مناطقی که تاکنون عملیات پاکسازی انجام نشده، برنگردند.
سکینه از این که نیروهای امنیتی به محل رفته خرسند است اما میگوید که تمام داراییهایی که طی 10 سال زندگی مشترک جمع کرده بودیم، به فنا رفته است.
شوهر سکنیه در قریه مالدار بوده است و در پی جنگ شورشیان طالبان، بیش از 40 راس گوسفند و بزش را به امان خدا رها کرده و به کابل امده است.
سکینه میگوید: میدانم اگر به منطقه بروم، دیگر نه خانهای است و نه مالی/گوسفند یا بز.
این داستان مشترک هزاران خانوادهای است که طی هفتهی اخیر به دلیل جنگ، آواره شده و به ولایتهای بامیان و یا کابل پناه برده است.
محمد عزیز بختیاری، عضو هیات اعزامی رئیس جمهور که به ولسوالی ارزگان خاص رفته بود، از مالستان و جاغوری دیدار کرده، میگوید که حدود ۶۰ الی ۷۰ درصد غیر نظامیان دو ولسوالی جاغوری و مالستان آواره شدهاند.
ناظرحسین حیدری همراه 14 عضو خانوادهاش که ده تن آنان زنان و دختران است، نیز از قریه حوتقول به کابل آمده است. او که بچه کاکایش را در حمله شورشیان گروه طالبان از دست داده است، میگوید در قریه خفقان حاکم بود. طالبان وارد قریه شد و خانهها را آتش میکشید و اموال مردم غارت میکردند.
او افزود، مردم قریه حدود ده روز در مقابل شورشیان طالبان که نزدیک به 1500 تن بودند، مقاومت کردند اما به دلیل نرسیدن نیرو و مهمات، مجبور به عقب نشینی شدند و در نهایت برای فرار از مرگ، به ولایتهای همجوار به خصوص کابل گریختند.
او نیز گفت که نزدیک به چهل خانواده با همدیگر به دلیل مسدود بودن راه کابل، به بامیان رفتیم و از آنجا از راهی دیگر به کابل آمدیم. تمام مال و داراییمان انجا ماند.
آقای حیدری میگوید که بر اساس خبرهایی که از منطقه گرفتهایم، طالبان خانهها را آتش زده و اموال مردم را غارت کرده است. نه موتری باقی مانده و مالی.
او اکنون با خانوادهاش در خانهای یکی از اقوامش زندگی میکند. ناظر حسین گفت که هر چند ما سرپناهی داریم اما باز هم زندگی بسیار برای ما سخت است، کمپل به اندازه کافی نیست و در این شرایط به دلیل کمبود جای مجبوریم در دهلیزها بخوابیم.
منیژه اسدی، که به تازگی ازدواج کرده است، میزبان یازده بیجا شده ولسوالی جاغوری است، او میگوید که ما در یک آپارتمان 2 اتاقه زندگی میکنیم؛ مجبور هستیم چون آنان هیچ چیزی ندارند: نه کمپل، نه لباس و نه خوراک.
شورشیان گروه طالبان ششم عقرب به ولسوالی ازرگان خاص ولایت ارزگان و ۱۶ عقرب به ولسوالی جاغوری و دو روز بعد از آن به مرکز ولسوالی مالستان ولایت غزنی حمله کردند. در پی این حملات، هزاران تن آواره شدند و نزدیک به 100 غیرنظامی کشته شدند.
بر اساس گزارشهای وزارت دفاع، شورشیان گروه طالبان نیز دچار تلفات سنگینی شدهاند.