صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بیکاری و دشواری‌های زندگی کارگران

بیکاری و دشواری‌های زندگی کارگران

هروز که ميگذرد دامنه بيکاري گستردهتر ميشود وآمار بيکاران افزايش پيدا ميکند. هر صبح صدها تن در چهارراههاي شهر کابل با وسايل و ابزار کار شان جمع ميشوند تا بتوانند کاري بيابند و پول ناچيزي براي گذران روزگار شان پيدا کنند، اما شبها اکثر آنها دست خالي به خانه برميگردند.
آناني که سرماي زمستان را به بيکاري سپري نموده اند اميدوار بودند که با آمدن فصل بهار کار ايجاد ميشود و بيکاري پايان مييابد، اما با گذشت يک ماه از فصل بهار، هيچ تغييري دربازار کار نيامده است. عبدالاحمد که براي کاريابي از غزني به کابل آمده ميگويد:» از يک ماه بدينسو حتي يک روز هم کار پيدا نکرده و نبود کار او را سخت نگران ساخته است».
او که حدود 36 سال سن دارد، دوازده سال ميشود کارساختماني ميکند وسال گذشته از ايران آمده است. اوعلاوه ميکند» از آمدنش به وطن پشيمان نيست؛ اما از اول زمستان تاهنوز بيکاربوده واين وضعيت برايش آزاردهنده است».
عبدالاحمد نان آور فاميل هفت نفري است. او ميگويد» فراواني کار وميزان دستمزد درايران بهگونهي بود که او کمتر بيکار ميماند وازدستمزدش ذخيره نيز ميکرد وکار دستمزد روزانه اش هم 15هزار تومان معادل 900 افغاني بود، درحالي که اينجا 500 افغاني هم به دست آورده نميتواند».
غوث الدين که چهار سال پيش از ولايت هلمند به کابل آمده ميگويد:» يکسال است که درماه بيشتر از ده روزکار گيرش نيامده» اوکه دليل آمدنش را ازهلمند جنگ و نا امني ذکر ميکند مي افزايد» از عهده برآورن نياز خانوادهاش عاجز مانده؛ چون ازاول بهار تاهنوز فقط سه روزکارکرده است «.
غلام حسين مرد ديگري است که چشم به راه کار درچوک کوتهسنگي ايستاده است، او درحاليکه آفتاب گونههايش را سوختانده زمين وآسمان را فحش داده ميگويد:» يک هفته است که کارگيرش نيامده، اول صبح ميآيد اينجا ايستاده ميشود، نزديک غروب دست خالي به خانه برميگردد».
غلام حسين از زمان حکومت طالبان 18 سال است که از بهسود به کابل آمده و روز مزد کار ميکند، او ميگويد» حدود دو سال ميشود که کارجن شده وما بسم الله، پشتش ميگردم پيدا نميتوانم،  درهفته سه روز هم کار گيرم نمي آيد، ماه پنج هزار افغاني هم کارگرنيستم» او علاوه ميکند» حاضرم که در روز 200 افغاني هم کار کنم، اما کو کار!»
بيکاري جوانان تحصيلکرده
اين تنها طبقه بيسواد جامعه نيست که ازبيکاري رنج ميبرد، بلکه درکنار آنها تحصيل کردههاي داراي مدارک ليسانس و ماستري نيز ازبيکاري به ستوه آمدهاند.
وحيد الله باشنده ولايت بلخ که جهت کاريابي درکابل آمده است ميگويد، بيش ازيک سال است که باسند ماستري از کشورهندوستان به وطن بر گشته، اما تاهنوز کارگيرش نيامده است، او که حدود 29 سن دارد مي افزايد»  بمنظور پيداکردن يک کار آبرومندانه تا پايان دورء تحصيلي ام مبالغ هنگفتي را به مصرف رسانده ام، اما پس از 18 سال درس وتحصيل حتا يک روزهم کار گيرم نيامده است».
کريم باشنده ناحيه چهارم شهر کابل که دو سال ميشود از دانشکده زمينشناسي فارغ التحصيل شده نيز تاهنوز بيکار است. اوکه کار و سياست را باهم ميبافد ميگويد» وقتي کار نباشد امنيت هم نيست، لذا اگر دولت امنيت ميخواهد بايد کار ايجاد کند، اگر کارنباشد مردم جذب گروههاي مسلح مخالف دولت، طالبان وداعش ميشود».
زندگي باقرض
الله داد کارگري که هرروز درچوک سراي شمالي درانتظارکار ايستاده ميشود، ميگويد، بيشتراز يکسال است که نتوانسته کاري مناسب پيدا کند. دراين مدت 87 هزارافغاني قرضدار شده. او يک آه عميق از ته دل کشيده علاوه ميکند»همسايههايم به من کمک ميکنند و مواد غذايي را به قرض از دکانداران محله ام ميخرم». الله داد خانهاي در قلعه نجارا  اجاره و نا اميدانه زندگي ميکند. او ميافزايد» نمي توانم براي فرزندانم حداقل يک وقت در روز غذاي کافي تهيه کنم. به ندرت اتفاق ميافتد که خانوادهام بتواند  در ماه يک وقت گوشت صرف کند. اخيراً 400 افغاني از يکي از همسايههايم قرض گرفتم تا براي دخترخوردم که سينه بغل شده بود دوا بخرم». شمار زيادي از کساني که کار فني ميکنند نيز از بيکاري با قرض روزگار ميچلانند؛ خيرمحمد کارگري که شغل فلز کاري دارد ميگويد» چهارماه ميشود کرايه دکان را نداده ام، اضافه بر آن نزديک به 60 هزار از بابت مصارف خانه نيزقرض دار شده ام».
مهاجرت به خارج
بيکاري و فقر سبب مهاجرت هزاران جوان در خارج شده است، صدها تن همه روزه در پشت دروازه رياست پاسپورت در صف ايستاده اند تا پاسپورت بگيرند و مهاجرت کنند. جوانان با وجود که ميدانند مهاجرت چه خطرات ودشواريهايي دارد، اما آنان به دليل خسته شدن از بيکاري اين خطرها را جدي نميگيرند. غلام حيدر 24 ساله است، او براي گرفتن پاسپورت از ولايت باميان به کابل آمده. غلام حيدر تازه ازدانشگاه فارغ شده و ميگويد» ميخواهم به خارج بروم، اگر در افغانستان کار ميبود هرگز کشورم را ترک نميکردم، وقتي که کار باشد دليلي وجود ندارد که خانه و زندگيام را رها کرده مهاجرشوم». نصيراحمد جوان ديگري است که قصد سفر به خارج از کشور را کرده است. او ميگويد» با گذشت هر روز وضعيت کار بدتر، مشکلات کارگران بيشترميشود و اميدي براي آينده وجود ندارد، مردم مجبورند از اين کشور بروند و خودرا به جايي برسانند که روزگار شان تيره نشود». اين درحالي است که راه پر خطر مهاجرت به اروپا و استراليا تا کنون از مردم افغانستان قربانيهاي زيادي گرفته است.
عوامل بيکاري
عوامل گوناگوني سبب گسترش پديده بيکاري شده که عمدهترين آنها بحرانهاي سياسي، جنگ و ناامني، فساد اداري، آموزش ضعيف و نامناسب، بيسوادي، فقدان فرهنگ ايجادکار، ضعف و ناتواني نهادهاي مسئول در کارآفريني ميباشد.
مصطفي احساني يک تن از استادان دانشگاه خصوصي ميگويد» به نظر ميرسد مشکل بيکاري در افغانستان به اين زوديها حل شدني نيست، گسترش فعاليت طالبان، داعش و افزايش ناامنيها سبب شده تا سرمايهداران از اين کشور فرار کنند.
احساني، فساد اداري، فقدان فرهنگ کار آفريني و فرار تاجران ملي را به خارج ازعوامل ديگر بيکاري دانسته ميافزايد» زماني که در ارگانهاي دولتي ومؤسسات غير دولتي کار اعلان ميشود چندين تن جهت استخدام شدن مراجعه کرده درخواست کار ميدهند، اما در نهايت کسي استخدام ميشود که واسطه داشته باشد و لو که واجد شرايط کار نباشد»
به باور آگاهان امور، تامين امنيت، مبارزه با فساد، شايسته سالاري، اشتغالزايي، استفاده از تجارب کشورهاي پسا منازعه، تقويت فرهنگ کار آفريني ميتواند بحران بيکاري را درکشور کاهش دهد.درحالي که ادامه بيکاري در کشورعلاوه بر افزايش مهاجرتها سبب افزايش اعتياد بين جوانان شده، افزايش ناامني در جامعه و سبب فاصله گرفتن مردم از حکومت نيز شده است. نرخ بالاي بيکاري به يک فاجعه در کشور تبديل شده است و نياز به رسيدگي جدي دارد، اما دولت افغانستان در اين قسمت تاکنون دستآورد نداشته است.
تاکنون آمار دقيقي از بيکاري در کشور ارائه نشده؛ اما آمارهاي غيررسمي به نشر رسيده است که نزديک به 60 درصد افراد واجد شرايط کار درکشور بيکار اند، بيشتر اين قم بيکاران را جوانان تحصيل کرده تشکيل ميدهند.
اين درحاليست که پيش ازاين صندوق جمعيت سازمان ملل متحد در افغانستان گفته بود که طي 5 سال آينده 4 ميليون تن از جوانان اين کشور به جمعيت جوياي کار ملحق خواهد شد، بنابر اين بايد طي همين مدت زماني براي آنها شغل نيز ايجاد شود. اما اينکه افغانستان داراي چه تعداد نيروي واجد شرايط کار است، آمار بيکاران به چه تعداد ميرسند، برنامه حکومت در راستاي اشتغالزايي چيست؟ سوالاتي بود که بايد وزارت کار و امور اجتماعي جواب ميگفت، اما  باتماسهاي مکرر که با فتاح احمدزي سخنگوي آن وزارت داشتم، او حاضر به پاسخگويي نشد.